| میراث خواران گفتم: آقاجون خبر بسیار کوتاه بود همسر شهید آقا سید حمزه سجادیان که مادر چهار نوجوان شهید نیز بود به رحمت ایزدی پیوست. 
گفت: اخباری از این دست طی چهار دهه گذشته دقیقا به همین منوال اعلام و فراموش شدند چنانکه امروز خبر درگذشت آزاده سرافراز حاج مصطفی اسدی عضو هیات موسس و رئیس موسسه خیریه ملائک شماره 2 نیز اعلام گردید. 
اینکه جانباز آزاده در این روزهای بی سامانی و هرج و مرج غارتگری و چپاول محوری به خدمتگذاری بی ادعا و خاموش فرزندان بی سرپناه کشور دل سپرده باشی یعنی که اگر بخواهید و اندک همت کنید راه رستگاری و جانشینی خداوند متعال در روزهای مملو از سیاهی ، تباهی ، چپاول و ناجوانمردی همچنان قابل حصول و دست یافتنی است. 
گفتم: جوانمردان خانواده سجادیان چهار نوجوان بودند که داوطلبانه به جبهه اعزام و یکی پس از دیگری در راه دفاع از خاک و شرافت کشور به شهادت رسیدند. 
گفت: وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا 
- آقا سید داود ۲۰ ساله (۱۳۴۱) و آقا سید کاظم ۱۸ ساله (۱۳۴۳) در عملیات الی بیت المقدس (اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۱) به شهادت رسید و پیکر مطهرشان در قطعه ۲۶ بهشت زهرا مدفون شد. 
- آقا سید کریم ۱۶ ساله (۱۳۴۵) در عملیات والفجر مقدماتی در فکه (دی ۱۳۶۱) مفقودالاثر و در سال ۱۳۷۲ آثار مطهرش به خانواده تحویل شد. 
- آقا سید ابوالقاسم ۱۵ ساله (۱۳۴۹) در عملیات والفجر یک (فروردین۱۳۶۲) در منطقه ابوغریب به شهادت رسیده و آثاری از پیکر مطهرش در سال ۱۳۷۳ جهت تدفین به مادر رسید. 
- آقا سید حمزه پدر چهار نوجوان شریف نیز در سومین اعزام در شلمچه عملیات کربلای پنج (۱۰ دی ۶۵) به فرزندان شهیدش پیوست. 
گفتم: یادشان گرامی باد امیر ، رضا ، اسماعیل ، جواد ، ابراهیم پنج برادر نام آشنای خانواده غیرتمند افراسیابی که به همین منوال در نهایت تواضع و بزرگ منشی در روزهای دفاع مقدس با دشمن جنگیده و برادری پس از برادر دیگر به شهادت رسیدند و دو برادر جانباز حبیب و محسن به یادگار ماندند تا شاید بسیاری از برادران که با هم تمام عمر بر مقام و منصب تکیه کردند لحظاتی تامل کرده و عرق شرم را بر پیشانی خود و فرزندانشان تجربه کنند. 
گفت: اینکه خانواده هایی در نهایت شرافتمندی بی هیچ ادعایی با اعتماد به وعده خداوندی و تبعیت از رهبری جامعه به مثابه خانوادههای بزرگ افراسیابی و سجادیان چهار ، پنج و هفت نوجوان و جوان را عازم جبهه جنگ کنند و پیکر آغشته به خون و آثاری از شهید را باز پس گیرند حرفی نیست اما نه در شرایطی که چهار ، پنج و بیشتر از یک خانواده و فرزندانشان و متاسفانه حتی نزدیکان از اقوامشان در همان روزگار یک ساعت جبهه را تجربه نکرده اما طی تمام چهل سال همه با هم در بالاترین مناصب حکومتی نشسته و امروز نیز مانند همان روزها قهرمانانه از حضور قطعی جوانان شرافتمند در جبهه های سوریه ، عراق و یا آمادگی مقابله با تهاجم احتمالی دشمن سخن بگویند. 
گفتم: طی هشت سال جنگ یعنی روزهای سختی که نوجوانان خانواده سجادیان ، جوانان خانواده افراسیابی و بسیاری دیگر براساس باورها و ارزش های دینی و ملی یکی پس از دیگری جنگیده و به شهادت می رسیدند شاید منصب نشینان خانوادگی به چنین ارزش هایی باور نداشتند 
گفت: آقاجون جنگ نیز علی رغم تمام خشونت و تلخی و آغشتگی به خون و کشتار متقابل دارای قوانین و ضوابطی است که باید برای همه اجزاء و آحاد جامعه یکسان باشد. 
- اولا اگر به ارزش های دینی و ملی باور نداشتند که قطعا محق و شایسته منصب نشینی خانوادگی چهل ساله نبوده و نیستند. 
- ثانیا حضور در جبهه جنگ برای مقابله با دشمن متجاوز نیاز به باور به ارزش ها ندارد بلکه وظیفه الزامی تمامی آحاد مردم بوده است. 
- ثالثا ضعف قوانین و باور مقامات عالی بود که چهار یا پنج عضو خانواده منصب نشینی می کردند در حالی که چهار یا پنج نوجوان خانواده دیگر باید می جنگیدند و به شهادت می رسیدند. 
- رابعا در بسیاری از کشورها برای حفظ نسل و کیان خانواده اجازه حضور همزمان و پیوسته اعضای یک خانواده در صحنه جنگ داده نمی شود. 
- خامسا امروز خانواده های منصب نشین چهل ساله مانند تمامی تاریخ طلبکار و خانواده های بسیاری مانند افراسیابی ، سجادیان ، جهان آرا اسدی و .. همچنان بدهکارند و باید جبهه های جدید را پر کنند. 
  |