حالا ... افسانه ماکارونی گفتم: آقاجون هنوز افسانه تغییر فاز دلار و سکه تا خودرو و مسکن یا گوشت به پوشک و پیاز ، سیب زمینی به هویج و شلغم و ... تمام نشده که به خبر تکراری تکذیب خبر افزایش جدید نان و داستان جانسوز قفسه های خالی از ماکارونی فروشگاهها رسیدیم یعنی که مردم لاید بفهمند و آماده پرداخت قیمت های ی جدید بوده یا ماکارونی را هم به کتاب خاطرات برنج ، گوشت ، آجیل و بسیاری دیگر بسپارند.
گفت: باید باور کرد که امروزه تلاش برای تامین معیشت خانواده جهاد اکبر است جهادی که حتما برای ما مجاهدان دوران دفاع مقدس نیز غیر قابل تحمل و بسیار طاقت فرسا است.
گفتم: گرانی مزمن و مستمر طاقت همه را طاق و تاب مقاومت را از همه گرفته است.
گفت: مشکل بسیار فراتر از تلاش مضاعف پدران و مادران برای تامین حداقل معاش خانواده است، آنجا که آلودگی پول به فرمایش مراجع معظم تقلید از رباخواری بانکها به احتکار رسمی و فراگیر به تعداد تمامی مراکز ریز و درشت عرضه کالا سرایت و گران فروشی و حرام سازی درآمد و اموال جیب آحاد مردم را آلوده است.
گفتم: واقعا برای رهایی از این منجلاب حرام سازی درآمد و اموال راهی نیست؟
گفت: باید از معلول های روزمره فاصله گرفت و به دلایل شکل گیری عوامل منجر به کمبود و گرانی توجه کرد، دلایلی که مسئولین و مقامات مایل یا قادر به توضیح نیستند.
گفتم: منظور از دلایل شکل گیری عوامل چیست؟ مثلا عامل مشکلات اقتصادی را فقدان تولید و گرانی را معلول می دانیم در این معادله دلایل شکل گیری عوامل چیست؟
گفت: متاسفانه دلایل ناکارآمدی در کشورمان بسیار است مانند اینکه از بالا تا پایین ترین سطح ممکن همه طلبکار و منتقد هستند هیچ کس دلیلی برای پاسخگویی تصمیمات و عملکردش ندارد، هرگز در تعاریف و تعابیر غلو آمیز ذکری از دلایل ملموس و دستاوردهای منجر به تعریف و تمجید اشاره نمی شود هیچ کس مسئول تصمیماتی که برای دیگران اتخاذ می کند نیست و بازخواست نمی شود بعنوان مثال نمایندگان مجلس می توانند پس از تصویب و ابلاغ افزایش قیمت حامل های انرژی علی الخصوص بنزین در برنامه پنج ساله نسبت به اقدام دولت در عمل به قانون مذکور بعنوان معترض افزایش قیمت سخنرانی و مردم را علیه دولت تهییج کنند.
گفتم: منظور از تصمیمات موثر و فاقد مسئولیت پذیری چیست؟
گفت: کشور با اتخاذ تصمیمات بسیاری در مراکز و دستگاهها روبرو است که هر کدام به سهم خود می توانند اداره کشور را با مشکلات عدیده مواجه و روند معمول امور را به بن بست بکشانند در حالی که مرجع اتخاذ تصمیم اصولا پاسخگوی نتایج و شرایط نبوده و می توانند در موقعیت منتقد و معترض نیر باشند.
گفتم: چگونه می توان و باید تصمیم سازان موثر و مسئولیت ناپذیر را مشخص و مورد سوال قرار داد؟
گفت: آقاجون بازگشت و عمل به قانون از جمله راه های نزدیک و قابل دسترس می باشد
باید همه به قانون خوانده شوند
باید عملکرد با وظایف قانونی تطبیق و مورد بازخواست قرار گیرد
باید متخلفان از قانون مواخذه و مورد برخورد قانونی قرار گیرند
باید همه در برابر قانون یکسان باشند
باید متخلف از قانون با قانون مشخص و مجازات گردند
باید مردم براساس درک واقعی از آثار و تبعات ناشی از سخنان و تصمیمات هر مقام و مسئولی به سخنانش رای داده یا از مجاری قانونی انکارش کنند
البته راهکارهای دیگر نیز هست که بسیار پر هزینه و غیر کارآمد می باشند.
|