تاريخ انتشار: 19 خرداد 1397 ساعت 01:08:37
قصیده ی حماسه ی حسین (ع) " نجوایی با خداوند در مسجدالحرام " سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)

به درگه تو آمدم ، که با تو گفت و گو کنم

امان بده که بی امان ، شکایت از عدو کنم

 

زمانه می رسد ، به اوجِ ظلم و بی عدالتی

بگو کدام سو روم ، که عدل جست و جو کنم

 

چرا به قصّه رو کنم ، که غصّه می کشد مرا

چگونه می شود ، بنای ظلم زیر و رو کنم

 

چو شکوه و شکایتی ، نمی رسد مرا به گوش

بگو به شهر مردگان ، چگونه گفت و گو کنم

 

غبار و تیرگی ، نشسته بر سریر سینه ها

غبار ننگ و عار را ، به تیغ شست و شو کنم

 

دگر سکوت جغد شب ، پیام مرگ می دهد

جفا بود اگر ، به کرکسان بگو مگو کنم

 

چه خوش نوا بود ، عروج لاله ها به آسمان

و من به اشک دیده گان ، به خونشان وضو کنم

 

ز بس که صهیون زبون ، شکسته حرمت تو را

سزد اگر به چهره ی ، کریهِ او خُدو کنم

 

مگر ز پا فتاده ام ، بسنده بر دعا کنم

روا بود بجنگم و ، به سوی قبله رو کنم

 

چوتیغ،دست زنگی است و مشتِ خاک دست ما

سلاح آتشین دون ، به سنگ رو به رو کنم!*

 

کنون که خصم بد گوهر ، شرر به بیشه می زند

چرا زبان ببندم و به یک نظاره خو کنم

 

جهان خفته ی عرب ، به تب بسنده می کند

به مرگ اگر رضا شود ، نبرد با عدو کنم

 

من از تبار حیدرم ، به نام نامی حسین (ع)

اگر تو یاریم کنی ، شرر به جان او کنم

 

مرام زاده ی علی (ع) ، طریق جاودانگی است

بُوَد که جان خویش را ، فدای آبرو کنم

 

خوشا دیار عاشقان ، می است و ساقی و قدح

به شهر عشق آمدم ، که باده در سبو کنم

 

دگر به لب رسیده جان ، ز فتنه ی یزیدیان

چگونه جز حماسه ی ، حسین (ع) آرزو کنم

 

چه خوش بود (مهاجر)ت ، در آرزوی کربلا

کنار فرش عرشان ، شمیم عشق بو کنم

1381/1/1 - مسجدالحرام

برگرفته از کتاب: سوی سحر

*انتفاضه ی مردم فلسطین

  تعداد بازديدها: 3644
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=80313
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.