نگاهی دیگر (قسمت دویست وهجدهم) گفتم: آقاجون قالیباف عضو جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم گرامیداشت شهدای ارومیه مدعی شد متولدین دهه 60 نسبت به متولدین دهه 40 در همه عرصه ها قابل ترند.
گفت: تقسیم شرایط اجتماعی و افراد جامعه براساس باور فاقد منطق و مبانی دینی و علمی قطعات زمانی مدتی است توسط برخی عناصر سیاسی و با اهداف انتخاباتی مطرح و دامن زده می شود که طبیعتا می تواند به مرور زمان به شکاف افتراقی جدید اجتماعی تعریف گردد.
گفتم: قالیباف گفته اشکال این است که این جوانان عزیز را گروه بندی می کنیم. همه را یک طور نمی بینیم.
گفت: مگر قالیباف مدعی اصولگرای نبود؟ مگر پس از شکست دو لایه انتخاباتی اخیر ادعای لزوم تشکیل اصولگرایی مدرن نداشت؟ مگر شعار انتخاباتی قالیباف تقسیم اجتماعی به ۹۶ و ۴% نبود؟ مگر تقسیم بندی های مذکور از مصادیق بارز گروه بندی جامعه و جوانان براساس مرزهای غیر قابل مصالحه نیست؟ چرا قالیباف همچون گذشته و شاید بر حسب عادت ادعای مغایر خود را فریاد می زند؟
گفتم: چرا قالیباف به تبعیت از برخی سیاسیون مدعی برتری متولدین مثلا دهه شصت نسیت به دهه چهل شده است؟
گفت: تکرار شعارهای انتخاباتی شورانگیز یا شاید عوامفریبانه موضوع جدیدی نیست اما قالیباف می تواند بی نیاز به شعار پردازی انتخاباتی ادعای خود را باور کند می تواند بعنوان نمایش صداقت یک فعال سیاسی دهه چهلی در برابر ادعای توانمندی جوانان دهه شصتی سر تسلیم فرود آورده و بر چهار سوی تشک بوسه زند.
گفتم: قالیبافی که در ۸۴ به نفع احمدی نژاد و ۹۶ به نفع رییسی بعنوان ضربه گیر ایفای نقش و قربانی شد حالا باید بعنوان چهلی به نفع شصتی ها حذف شود؟
گفت: ادعا در دنیای سیاست بازی همواره شیرین نیست بهرحال حذف خود خواسته می تواند سهمی بسیار گواراتر از شرایط احمدی نژاد و امثال بقایی و مرتضوی امروز باشد.
گفتم: قالیباف مدعی است در دوره دفاع مقدس کسی را کنار نگذاشتیم از کسی نپرسیدیم نماز می خوانی روزه می گیری بلکه وقتی می گفت می خواهم مقابل حزب بعث بایستم و برای حفظ انقلاب بجنگم دستش را هم می بوسیدیم هر اشکالی هم داشت در فضای پاک آنجا از بین می رفت.
گفت: حتما قالیباف به یاد ندارد که نوجوانان و جوانان اعزامی سال های ۶۰ - ۶۱ ناچار از تحمل مصاحبه و طی مراحل گزینش بودند چرا که علی الظاهر قرار بود بهشت را به بها بدهند بهرحال دست بوسی از زمانی آغاز شد که فرماندهان لشگر خرج کن در عقبه لشگرها حضور نوجوانان و جوانان را نمی دیدند ، دست بوسی از سر استیصال و برای کسب خرجی در شب های خونین عملیات های ستاره ساز در دهه پس از جنگ برای بسیاری مانند دکتر خلبان سردار قالیباف آغاز شد که البته مبارکشان باد.
گفتم: قالیباف گفته ویژگی اول آن دوران این بود که اداره دفاع مقدس مردمی بود. ویژگی دوم مدیریت دفاع مقدس فرهنگ جهادی و روحیه مجاهدت بود.
گفت: یعنی قالیباف مدعی است در خصوص آغاز ، ادامه و خاتمه جنگ نظر مردم مورد عمل قرار گرفت؟ آیا بار اصلی جنگ بر دوش بیش از ۳ میلیون ایرانی قرار داشت؟ مگر نه اینکه پنج برادر افراسیابی به شهادت رسیدند در حالی که بسیار پنج برادرانی بودند تنها هنرشان تکیه بر جایگاه های قدرت سیاسی و اقتصادی بود؟ مگر نه اینکه بسیاری از فرماندهان جنگ را فقط بر کالک های عملیاتی تجربه کردند به درک ستاره های پر فروغ شانه ها نائل شدند؟ حتما بخشی از مردم در جنگ فقر ، جراحت ، اسارت و شهادت را تجربه کردند اما بسیاری از مردم و مسئولین و فرماندهان هم بودند و هرگز جنگی ندیدند.
گفتم: قالیباف گفته حتی برخی با شرایط نامناسب وارد جبهه شده و ساخته می شدند.
گفت: آقاجون ایکاش دکتر خلبان سردار قالیباف و همه بیاموزیم که هرگز نباید جبهه را وارد معادلات سیاسی و انتخاباتی کرد اما بسیاری نیز پاک به جبهه رفتند و با شرایط متفاوت به شرایط جنگی نگریستند حتما قالیباف هم مراسم اجرای حد شرعی در خصوص برخی رزمندگان در زمین صبحگاه دو کوهه را به یاد دارد حتما از حکم روزهای آخر جنگ امام در مورد نظامیان خائن به جبهه مطلع است حتما از نقش ناتوانی برخی فرماندهان عالی رتبه در طراحی عملیات های از قبل شکست خورده چیزهایی شنیده است و باید بسیاری همچنان زخم های سربسته بمانند.
گفتم: نکته قالیباف در خصوص جایگزین سازی مثلا بچه های دهه شصت بجای بچه های دهه چهل بعنوان ایجاد فضای گردش نیروی انسانی منطقی نیست؟
گفت: آقاجون جایگزین سازی قطعا منطقی و اجتناب ناپذیر است اما قالیباف دهه چهل بجای نظریه پردازی می تواند با خدا حافظی از چرخه چهل ساله قدرت از خود شروع کند می تواند بجای سخنرانی به دوستانش توصیه کند بخواهد مثلا فرد ۷۵ ساله صاحب ۳۷ عنوان شغلی بسیار مهم و کلیدی حداقل ۷ مورد را واگذار به ۳۰ مورد مسئولیت اکتفا کند می تواند از دوستان همفکر ۹۴ ساله بخواهد از هفت مسئولیت ممتاز چهل ساله حداقل یکی را واگذارد .
|