در کوچه های بی خبری گُم شدیم ما
محکومِ آن نخورده ی گندم شدیم ما
زان هفت پیکری که به میدان روان شدیم
با آن همه تلاش، که هفتم شدیم ما
بس در امورِ خیریّه فعّال بوده ایم
حالا چرا بریده ز مردم شدیم ما
مشهور نذر و بخشش و ایثار را بگو
چون مستحقّ بذل ترحّم شدیم ما
در بوستان، جمیع درختان به رویش اند
بی بار و خشک گشته و هیزم شدیم ما
هر آنچه را که در دلِ باور نشسته بود
امّا دگر اسیر توهّم شدیم ما
وقتی مهاجران* گرویدند آن دیار
مقلوبِ اصلِ حقِّ تقدّم شدیم ما
1392/9/23 - تهران
*شهدا