طنز تلخ "گفتگو"(قسمت نود و دوم)
گفتم: آقاجون حسين طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه گفته اشراف اطلاعاتی ما بر تحرکات سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی و انگلیس حاکی از آن است که پس از شکست تلاشهای آنان برای به محاق بردن پروژه نفوذ و ایجاد ناامنی در کشور، این سرویسها با طرح کیسهای بیاساس و نشر اکاذیب به دنبال مشغولسازی افکارعمومی و ایجاد حس بیاعتمادی نسبت به مسئولین خدوم نظام(زهرا لاريجانی دختر رياست قوه قضاييه) هستند.
گفت: ايکاش حسين طائب توضيح می دادند که هر شايعه سازی و اتهام پروری عليه مقامات رسمی کشورمان تابع چنين فرضی است يا صرفا موارد مورد نظر طائب را شامل می شود؟ و نکته دوم اينکه معيار و شاخص تشخيص مقام خدوم چيست که صرفا برای مديران همسو با جريان فکری مذکور قابل تعريف است؟ نکته سوم اينکه طائب بعنوان مقام امنيتی می توانست بجای همنوايی با جريان تکذيب خبر به چند ادله روشن و قابل درک برای جامعه اشاره کند.
گفتم شايعه سازی و اتهام پروری عليه مقامات کشور بعنوان اقدام ضد امنيتی همانطور که طائب اشاره کرد می تواند ساخته يا توسط دستگاههای جاسوسی هدايت شود.
گفت: بعنوان تکنيکی تخريبی حتما مورد توجه و استفاده سازمانهای جاسوسی نيز قرار گرفته و می گيرد اما طائب عقبه جاسوسی را به همين مورد نسبت داده است و نکته دوم اينکه با تأکيد بر نقش اسرائيل و انگليس سازمان جاسوسی شيطان بزرگ را مبری از مشارکت در عمليات جاسوسی نفوذ می داند.
گفتم: چرا طائب رييس سازمان اطلاعات سپاه يا ديگران برخلاف رويه.گذشته نسبت به تکذيب شايعه اتهام جاسوسی مذکور يا تکذيب تابعيت مضاعف فرزندان رييس مجلس اقدام کردند؟
گفت: شايد بدليل طرح همزمان اتهام مشابه برای فرزندان علی لاريجانی رييس مجلس و صادق لاريجانی رييس قوه قضاييه که می تواند به شدت اعتماد عمومی را مورد تخريب قرار دهد چنين ضرورتی احساس شده باشد.
گفتم: شاهديم که در همين روزها عليه برخی ديگر از مقامات رسمی و عالی رتبه کشورمان مانند وزير امور خارجه يا رياست سازمان انرژی اتمی و حتی رييس جمهور چنين شايعات و اتهاماتی در رسانه های مجازی و مطبوعات خبر سازی می شود بی آنکه حسين طائب رييس سازمان اطلاعات سپاه يا ديگران نسبت به تکذيب يا دفاع از حيثيت مقامات مذکور را وظيفه سازمانی و شرعی خود بدانند.
گفت: يک بام و دو هوا هميشه و در همه جا از ريشه مشکلات اجتماعی و فرهنگی کشورمان محسوب شده است معضل اخلاقی و رفتاری که با انقلاب اسلامی و گرايش به عدل و انصاف اخلاقی و اسلامی اميد به کمرنگي اش داشتيم که متأسفانه و همچنان بعنوان يکی از مهمترين ابتلائات صاحبات قدرت ديده می شود. و نکته دوم اينکه اگر قوه قضاييه در برابر اتهام سازی عليه ساير مقامات چنين بی تفاوت نبود دیگر نيازی به صدور اين همه تکذيبه نبود.
|