تاريخ انتشار: 27 دي 1390 ساعت 21:20:01
دستور العمل هاي اخلاقي وعرفاني امام خميني(رة) براي خود سازي و سير و سلوك(1)

مقدمه 

 

((سرخوش از جام سبوى تو منم من ))

  

مرد بزرگ انديشه ها خمينى با چشمانى آفتاب گون آمد و آفتاب باورش ‍ را بر دلهاى ما تابانيد تا پاينده شويم .

  

ذوق عشق تا نكنى ذوق عرفان نيز سودت ندهد و اين شدنى نيست !!! الاّ به خود باختن خويش ، امام خمينى در هدايت هاى عرفانيش صرفاً ناقل نبوده و نيست ، بلكه آن چه باعث نورانيت اين شخصيت عرفانى است همانا عملكرد پر نور او در اين صحنه نور ريز است .

  

او با روح خدائيش عرفان نابى را در جان جامعه جارى كرد كه معانى بهشتى آن ملتى را به جان آورد و شهره بازار نمود.

  

اين مجموعه شامل چهل سؤ ال عرفانى است كه تنظيم كننده با طرح سؤ الاتى پاسخهاى مربوطه به آن را از كتب امام خمينى به تناسب سؤ الات استخراج نموده است . 

 

1 - شيطان شناسى

 

سؤ ال :

 

همه ما شيطان را دشمن رسمى خود مى پنداريم ليكن خيلى به حيله هاى او دقت نمى كنيم و نفس اماره را نيز به عنوان يكى از ابزارهاى قوى شيطان مى دانيم استدعا دارد حضرتعالى در اين خصوص و اغواءگريهاى شيطان راهنمائى هائى بفرمائيد.؟

  

مكائد نفس و شيطان در دل از روى ميزان و اساس است . هيچ گاه ممكن نيست نفس به شما كه داراى ملكه تقوى و خوف از خدا هستيد، تكليف قتل نفس يا زنا كند. يا (به ) كسى كه داراى خصلت شرافت و طهارت نفس است ، پيشنهاد دزدى و راهزنى نمايد.

 

از اوّل امر ممكن نيست به شما بگويد در اين ايمان و اعمال ، به خداى خود منّت گذار، يا خود را از زمره محبوبين و محبّين و مقربين درگاه قلمداد كن . ابتداى امر از درجه نازله گرفته ، رخنه در دل شما باز مى كند، و شما را وادار مى كند به شدّت مواظبت در مستحبّات و اذكار و اوراد، و در ضمن ، عمل يكى از اهل معصيت را در نظر شما به مناسبت حال شما جلوه مى دهد، و به شما إ لقاى مى كند كه شما از اين شخص به حكم شرع و عقل بهتريد، و اعمال شما موجب نجات شما است و بحمداللّه شما پاك و پاكيزه هستيد و از معاصى عارى و برى هستيد.

 

از اين ، دو نتيجه مى گيرد: يكى بدبينى به بندگان خدا و ديگرى خودپسندى ، كه هر دو از مهلكات و سرچشمه مفاسد است . به نفس و شيطان بگوييد ممكن است اين شخصى كه مبتلا است به معصيت ، داراى ملكه يى باشد يا اعمال ديگرى باشد كه خداى تعالى او را به رحمت خود مستغرق كند و نور آن خُلق و آن ملكه او را هدايت كند و منجر شود كار او به حُسْن عاقبت . شايد اين شخص را خدا مبتلا به معصيت كرده ، (تا) به عجب كه از معصيت بدتر است ، (مبتلا) نشود...

 

بالجمله ، آن چه تو را از حق باز دارد و از جمال جميل محبوب جلّ جلاله محجوب كند شيطان تو است ، چه در صورت انسان باشد يا جن . و آن چه كه به آن وسيله تو را از اين مقصد و مقصود باز دارند دامهاى شيطانى است ، چه از سنخ مقامات و مدارج باشد يا علوم و كمالات يا حِرَف و صنايع يا عيش و راحت يا رنج و ذلّت يا غير اينها. و اينها عبارت از دنياى مذمومه است ؛ و به عبارت ديگر، تعلّق قلب به غير حق دنياى او است و آن مذموم است و دام شيطان است و استعاذه از آن بايد كرد.

 

شيطان باطنى انسان بسيار استاد است و او - اين – هم چو نيست كه ابتدا انسان را به فساد بكشد، ابتدا قدم كوچكى را وا مى دارد كه انسان بردارد، اين قدم كه برداشت فردايش يك قدم يك قدرى بلندترى ، انسان را يواش يواش به جهنم مى فرستد، يواش يواش به فساد مى كشد ... شيطانى كه در باطن انسان است با كمال استادى انسان را به تباهى مى كشد. اگر از اول بگويد كه تو بيا برو يك آدمى را بكش ، هرگز نخواهد رفت . اين از اول انسان را وادار مى كند كه اين آدم چطور است ، يك غيضى به او بكن . بعد يك قدرى زيادتر تا كم كم مهيا مى كند انسان را از براى اين كه آدم هم مى كشد. همه اينهائى كه فاسد هستند به تدريج فاسد شدند. هيچ كس يك دفعه فاسد نشده است و هيچ يك از ماها هم بايد تصور نكنيم كه مامون از اين هستيم كه فاسد بشويم . همه در معرض فساد هستيم ، همه ما دست به گريبان شيطان است و خصوصاً شيطان نفس ، همه گريبانمان به دست اوست ، هيچ كس هم از ابتدا فاسدِ فاسد نبوده است و هيچ كس هم مامون نيست از اين كه  به فساد و به دام شيطان نيفتد.

 

انسان از خودش هميشه غافل است ، نمى تواند ادراك كند كه چكاره است . ممكن است چهل پنجاه سال يكى فكر كند كه براى خدا كار مى كند و آن كه به او القاء مى كند شيطان باشد... اينها تلبيسات ابليس است كه بر ما غلبه كرده است و اين تلبيسات ابليسى را اگر چنان چه مسامحه كنيد شما را به جهنم مى فرستد، در همين دنيا هم به تباهى مى كشد. در همين دنيا ايستاده است اين تلبيس نفسانى و اين شيطان نفس ايستاده است ، تا آن جائى كه همه چيز دنيا را به باد فنا بدهد هيتلر حاضر بود تمام بشر از بين برود و خودش در آن قدرت بين همان آلمان باقى باشد ... انگيزه بعثت اين است كه ما را از اين طغيان ها نجات دهد و ما تزكيه كنيم خودمان را، نفوس خودمان را مصفا كنيم و نفوس ‍ خودمان را از اين ظلمات نجات بدهيم .

 

 منبع : كتاب خورشيد عرفان ، محمد رضا رمزي اوحدي

 

(استفاده بدون ذکر نشانی سایت جایز نیست)

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=7797
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.