گفتم: آقاجون سردار جعفری فرمانده کل سپاه اظهار کرد صلح تنها در صورتی محقق می شود و پايدار می ماند که دشمنان از شروع جنگ با ما در هراس باشند و از عواقب آن بترسند تصور می کنيد کسب صلح پايدار با اتکا بر نظريه مذکور حامل چه آثار يا تبعاتی ملی ، منطقه ای و بين المللی برای کشورمان باشد؟
گفت: ابتدا لازم است با توجه به دکترين نظامی سردار جعفری تعريف و ابعاد مفاهيمی مانند صلح ، صلح پايدار ، دشمن و احساس هراس مشخص تا نظريه اعلامی قابل بررسی و ارزيابی باشد.
گفتم: براساس نظريه يا دکترين سردار جعفری صلح يا صلح پايدار ضريبی از احساس ترس دشمن از ظرفيت اعمال قدرت ايران معادل سازی شده است؟ يعنی افزايش ضريب احساس امنيت ما با ضريب ترس دشمن رابطه عکس دارد بنابراين به منظور حفظ توازن قابل اتکا بين احساس امنيت ما و احساس ترس آنها بايد از توان افزايی مناسب برخوردار باشيم اما دو سوال مطرح می شود.
گفتم: حرکت در چارچوب نظريه برخورداری از توانمندی رعب انگيز را نمی توان ورود به مسابقه موازنه تسليحاتی غيرقابل بازگشت تعريف کرد؟ گفتم چنين وضعيتی را نمی توان به ايجاد زمينه خود خواسته تقويت جريان خبری تبليغ ايران هراسی توسط دشمن دانست؟
گفت: تبليغ ايران هراسی توسط دشمن با تأکيد بر انگيزه توسعه طلبانه ايران استوار است اما ترس از نتيجه طمع به ايران بر غير قابل برآورد ساختن نتيجه ناشی از ظرفيت اقدام متقابل مقابله کشورمان تأکيد دارد.
گفتم: دو نظريه ايران هراسی و هراس از ظرفيت اقدام متقابل ايران با توجه به نزديکی و مشابهت شاخص های رفتاری نمی تواند برای افزايش ايران هراسی مورد استفاده دشمن برای بازيگران حوزه پيرامونی ، منطقه و بين الملل قرار گيرد؟
گفت: حتما چنين قابليتی برای سوء استفاده تبليغات تخريبی دشمن در مفهوم سازی ايران هراسی وجود خواهد داشت که نيازمند ابهام زدايی مستمر ، هماهنگ ، هوشمندانه و البته بسيار دشوار است.
گفتم: براساس نظريه تثبيت صلح مبتنی بر بازدارندگی قدرتمندانه سردار جعفری آيا دشمنی دشمن ثابت فرض نشده است؟ آيا علی رغم مشاهده 38 سال رفتار خصمانه غير نظامی دشمن عليه کشورمان نظريه سردار جعفری در تعريف چارچوب مقابله موثر در اين حوزه تعريف مشخصی از چگونگی تأمين صلح پايدار دارد؟ آيا نظريه سردار جعفری می تواند پاسخگوی ابعاد دستيابی به صلح پايدار مبتنی بر مولفه های نظامی و غير نظامی باشد؟
گفت: ما بر خلاف موضوع رژيم صهيونيستی که ار راهبرد بسيار روشن و مشخصی برخورداريم در موضوع آمريکا بعنوان مهمترين خصم جمهوری اسلامی ايران همچنان با ابهام در تعريف ايده راهبردی همراه هستيم چنانکه کما فی السابق در برابر تهاجم خصمانه مستمر غير نظامی آمريکا همچنان طرح مشخص و موثری نداريم البته حضور مقتدرانه و هوشمندانه ايران در موضوع عراق و سوريه می تواند بعنوان خط مشی فرعی قابل تقدير راهبرد ايران در موضوع آمريکا بازخوانی و مدل سازی گردد.