
بودیم و سرودیم، خوش آهنگِ ظفر را
هستیم و سراییم کنون حظّ ثمر را
 
خوردند شهیدان اگر از خصم، گلوله
خوردیم در این سیر، بسی خونِ جگر را
 
ما زخمیِ نیشیم و سرمستیِ از نوش
گه زهر هلاهل و گهی شهد و شکر را
 
این باب که با عقل و درایت بگشودند
بستند گهی بی خردان راهِ گذر را
 
میراثِ خمینی ست که بنموده فراهم
اسبابِ نجاتِ نه فقط ما، که بشر را
 
پیوسته مهاجر دهه ی فجر نکو دار
بگذشته شبِ تار، بدان قدرِ سحر را
1395/11/12 - تهران