تاريخ انتشار: 27 دي 1395 ساعت 19:14:13
"داغ بزرگ" غزلی در سوگ آیت الله هاشمی رفسنجانی (ره) سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)

این داغِ بزرگِ تو، در سینه چه سنگین است

در ماتمت  ای سردار، دل ها همه غمگین است

 

ما نوزدهِ دی را، در یاد نگه داریم

جای گله دیگر نیست، رسمِ گذران این است

 

آن روز خمینی(ره) گفت، تو زنده ای و نهضت(1)

بر اُمت بیداری، این گفته چه تسکین است

 

مظلومِ زمانِ ما، یاد آر بهشتی(2)را

نی هجمه که یک تهمت، مطرود ز آیین است

 

آن قوم که تا دیروز، مرگِ تو طلب کردند

امروز عزادارند، این سوگ نمادین است

 

فحوای سخن اینجاست، تا کی به دغل کاری

در خویِ جوانمردی، معیار مگر این است؟

 

رهبر چه حزین گفتا، همرزمی و همگامی(3)

گفتارِ ولیّ امر، شوق آور و شیرین است

 

القصّه مهاجر جان، تاریخ بُوَد بینا

هرآنچه بر او بگذشت، در بوته ی تدوین است

1395/10/25 - تهران

1- بدخواهان بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است

2- شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی

3- فقدان همرزم و همکاری که سابفه ی همکاری با وی به پنچاه و نه سال تمام می رسد سخت و جانکاه است

  تعداد بازديدها: 4594
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=75151
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.