عطر يار -- غزلي از امام راحل(ره) ما ندانيم كه دلبسته اوييم، همه
مست و سرگشته آن روى نكوييم، همه
فارغ از هر دو جهانيم و ندانيم كه ما
در پى غمزه او باديه پوييم، همه
ساكنان در ميخانه عشقيم، مدام
از ازل، مست از آن طرفه سبوييم، همه
هر چه بوييم ز گلزار گلستان وى است
عطر يار است كه بوييده و بوييم، همه
جز رخ يار، جمالى و جميلى نبود
در غم اوست كه در گفت و مگوييم، همه
خود ندانيم كه سرگشته و حيران همگى
پى آنيم كه خـود روى به روييم، همه
|