آيد آن روز كه من، هجرت از اين خانه كنم؟ -- غزلي از امام واجابت آن از خدا آيد آن روز كه من، هجرت از اين خانه كنم؟
از جهان پرزده، در شاخ عدم لانه كنم؟
رسد آن حال كه در شمعِ وجود دلدار
بال و پـر سوخته، كارِ شب پروانه كنم؟
روى از خانقه و صومعه برگردانم
سجده بر خاك در ساقى ميخانه كنم؟
حال، حاصل نشد از موعظه صوفى و شيخ
رو به كوى صنمى واله و ديوانه كنم
گيسو و خال لبت دانه و دامند، چسان
مرغ دل فارغ از اين دام و از اين دانه كنم؟
شود آيا كه از اين بتكده، بر بندم رخت
پر زنان، پشت بر اين خانه بيگانه كنم؟
|