تاريخ انتشار: 21 دي 1390 ساعت 12:37:44
پیش بینی شهادت عمّار توسط پیامبر(ص)

هنگامی که غبار فتنه فضای جنگ صفین را فرا گرفته بود و دو لشکر امیرالؤمنین علی علیه‌السلام و معاویه در روبروی هم قرار گرفته بودند، حضور عمّار یاسر در سپاه امام علی علیه‌السلام به عنوان شاخص حق می‌درخشید و در ایجاد افزایش بصیرت نقش مؤثری را ایفا می‌کرد، البته جای بسی شگفتی است که چرا برخی از افراد با وجود تاکید رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بر جایگاه علی بن ابیطالب علیه‌السلام، بر حضور عمّار یاسر در کدامین سپاه را ملاک حقیقت قرار داده بودند، ولایت را کنار گذاشته بودند و به فرع چنگ می‌زدند، اما با این حال نباید از نقش ممتاز عمّار یاسر صحابی خاص نبی اکرم (ص) در کنار زدن غبار فتنه غافل ماند، چرا که در آن شرایط ولایت نیاز به یارانی داشت که در حمایت از حقانیت اسلام سینه سپر کنند و با جانفشانی‌های خود دیگران را متوجه شرایط موجود کنند و با روشنگرانی‌های خود فضای ملتهب جامعه را آرام سازند.

پیامبر خطاب به عمار: گروهی از ستم‌پیشگان تو را خواهند کشت

پس از مدتی عمّار در اثر این شکنجه‌ها به همراه گروهی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و اندکی بعد، پس از آرامش نسبی مکّه، به این شهر بازگشت و آنگاه به مدینه هجرت کرد، او از کسانی بود که در ساختن اولین مسجد در مدینه  حضوری بسیار فعال داشت، بطوری که او به اندازه دو برابر دیگران سنگها را جا به جا می‌کرد و چون علّت این کار را جویا شدند، پاسخ داد: «ثواب نیمی را برای خودم و ثواب نیم دیگر را برای رسول خدا(ص) می‌خواهم»، در هنگام کار وقتی با توهین عثمان مواجه شد، پیامبر خدا(ص) در شان او، این خبر غیبی را فرمود: «انک من اهل الجنه، تقتلک الفئة الباغیة»، «تو از اهل بهشت هستی، ستم‌پیشگان تو را خواهند کشت».

همچنین پیامبر (ص) در فواصل مختلفی با بیان روایت‌های مختلف از جایگاه رفیع عمّار یاسر چنین می‌فرمایند: «هرگز عمّر میان دو کار مخیر نشد، مگر آنکه آنچه را به رشد و هدایت نزدیک‌تر بود، برگزید»، «بهشت، مشتاق علی و سلمان و عمّار است»، «آنان را با عمّار چه کار؟! عمّار آنان را به بهشت و آنها عمّار را به آتش فرا می‌خوانند و این، رسم اشقیا و بدکاران است»، همچنین رسول اکرم با خطاب قرار دادن عمّار به پیروی همیشه از امام علی(ع) او را توصیه می‌کند و می‌فرماید: «اگر همه مردم از راهی و علی بن ابی طالب از راه دیگری رفت، تو همان را برگزین که برگزیده است».

عمار در جریان سقیفه و غصب خلافت امیرالمؤمنین بار دیگر در دفاع از حق وارد میدان می‌شود و هنگامی که از ابوبکر برای ایراد خطبه نماز جمعه بر منبر پپامبر (ص) می‌رود، خطاب به او می‌گوید: «حقی را که خداوند برای جز تو قرار داده است، غصب نکن و اوّلین کسی نباش که دستور پیامبر خدا (ص) را نادیده می‌گیرد، خلافت را به اهلش واگذار تا در روز واپسین، رسول خدا(ص) را از خود خشنود گردانی».

نقش بصیرتی عمّار در جنگ صفین

زمان می‌گذرد و امام علی علیه‌السلام به خلافت می‌رسند، عمّار یاسر این یار صدیق امام در تمام نبردها همراه امام حضور دارد، هنگامی که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در کوفه تصمیم می‌گیرند که برای سرکوبی معاویه و سپاه او به سوی صفّین حرکت کند، مهاجران و انصار را که با آن حضرت بودند، طلبید و با آنها درباره جنگ با معاویه به مشورت پرداخت و نظرخواهی کرد، آنان‌ هر کدام جداگانه برخواستند و نظر خود را بیان کردند.

عمّار یاسر نیز در آن میان بود ، برخاست و پس از حمد و ثنای الهی چنین گفت: «ای امیرمؤمنان! اگر می‌توانی حتّی یک روز به دشمن مهلت ندهی، این کار را انجام بده، ما را قبل از آنکه آتش دشمنان بدکار شعله‌ور شود و برای دوری و جدایی از ما هم‌ رأی شوند، همراه خود روانه جبهه کن، آنگاه مخالفان را بسوی راه هدایت و رشد فراخوان، اگر پذیرفتند که سعادتمند شده‌اند و گرنه، ناگزیر با آنها می‌جنگیم «فَوَاللهِ اِنَّ سَفْکَ دِمائِهِمْ، وَالْجِدَّ فی جِهادِهِمْ لَقُربَهٌ عِندَاللهِ وَ کَرامَهٌ مِنْهَ»، سوگند به خدا! قطعاً ریختن خونشان و تلاش برای جهاد و نبرد با آنها، موجب تقرّب و کرامت در پیشگاه الهی خواهد بود»

در بحبوحه جنگ صفین برای کسانی که دچار تردید شده بودند و در شناخت حق مردد مانده بودند، عمّار اینچنین می‌گفت: «اگر سپاه شما (شام) آنقدر ما را سرکوب کنند و تعقیب کنند که تا نخل‌های سرزمین هجر (بحرین) عقب برانند، اطمینان داریم که ما بر حق هستیم و شما بر باطل ، کشته‌های ما در بهشتند و کشته‌های شما در آتش دوزخ.

«اسماء بن خارجه فزارّی» نقل می‌کند: «به هنگام زوال ظهر در صفین در کنار عمار ایستاده بودم، مردی به دنبال وی آمد، وقتی او را یافت، چنین گفت: سؤالی دارم؛ آشکارا بپرسم یا در نهان؟، عمار گفت: هرطور که مایلی بپرس، او گفت: تا به اینجا که آمدم، در حقانیت خودمان و گمراهی طرف مقابل تردیدی نداشتم، اما وقتی صدای اذان، نماز و شهادتین آنان را شنیدم، مردد و تا صبح نگران شدم، نزد علی علیه‌السلام رفته و شبهه‌ام را طرح کردم، آن حضرت فرمود: عمّار را دریاب و ببین او چه می‌گوید، عمّار در پاسخ شبهه آن مرد گفت: من به همراه پیامبر(ص) در سه نوبت (بدر، احد و حنین) با آن پرچم سیاهی که در دست عمروبن عاص است، جنگیده‌ام و این، چهارمین بار است و حالش بهتر از گذشته نیست؛ بلکه بدتر است، جایگاه ما امروز، همان جایگاه پرچم رسول خدا (ص) و جایگاه آن پرچم، همانند جایگاه مشرکان و احزاب است، ریختن خون آنان را مانند خون گنجشک بر خود جایز می‌دانم و هیچ تردیدی به خود راه نمی‌دهم».

آری عمار برای بسیاری از مردم ملاک حقانیت بود، ابن ابی الحدید، از بزرگان علمای اهل سنت و شارح نهج‌البلاغه، آن گاه که از جنگ صفین یاد می‌کند، حضور عمّار را در یک جبهه، ملاک بر حق بودن آن جبهه و باطل بودن جبهه مخالف در نگاه همه مردم می‌شمارد و آنگاه خود از این نکته تعجّب می‌کند که مردم عمّار یاسر را ملاک حق می‌دانستند، ولی از امام علی علیه‌السلام غافل بودند،اینها دردهایی بود که سینه کسانی چون عمّار را به سختی می‌گداخت، گویی مردم نه در پی حقیقت، که در پی فتنه و هیاهو و خواهش‌های نفسانی خویش بودند و خوشا سعادت آنان که در پایداری بر حق سعادت واقعی را می‌جستند.

و اینک لحظه موعود فرا رسیده است، امام علی علیه‌السلام او را پیش از نبرد در آغوش می‌گیرد و با او وداع می‌کند و خطاب به عمار می‌فرماید: «ای عمّار! خدا تو را جزای خیر دهد که خوب برادر و رفیقی بودی»، عمّار راسخ و استوار پاسخ می‌دهد: «به خدا قسم، با بصیرت و بینش از شما پیروی می‌کنم، زیرا در روز حنین از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: عمار! پس از من فتنه و آشوبی پیش می آید، در آن زمان، از علی پیروی کن که او با حق است و حق با اوست».

عمّار که سمت فرماندهی سواره نظام لشکر امام را برعهده داشت، به سوی دشمن حمله کرد و چنین می‌سرود: «نحن ضربناکم علی تنزیله/ فالیوم نضربکم علی تأویله»؛ «ما -پیش‌تر- شما را بر سر تنزیل و فرود آمدن قرآن زدیم و امروز نیز بر تأویل و مفهوم قرآن می‌زنیم».

هنگامی که عمّار به شهادت رسید، امیرمؤمنان علیه‌السلام بر جنازه او نماز گزارد و بدون غسل و کفن با همان لباس خونینش او را در صفین دفن کرد و اینچنین در وصف عمّار فرمود: «رَحِمَ اللّهُ عَمّاراً یَوْمَ اَسْلَمَ وَرَحِمَ اللّهُ عَمّاراً یَومَ قُتِلَ وَرَحِمَ اللّهُ عَمّاراً یَومَ یُبَعُث حَیّاً»؛ خدا رحمت کند، عمّار را روزی که اسلام آورد؛ روزی که کشته شد و روزی که مبعوث خواهد شد.

منبع : فارس

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=7232
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.