مرغ درون هوای دیار تو کرده است
پاییز، جست و خیزِ بهار تو کرده است
نادیده دل سپرده و با دیده هکذا
دل را به عقل و دیده دچار تو کرده است
این پر شکسته مقصد خود گُم نمی کند
طیّ طریقتش ز گذار تو کرده است
شرحِ دعا و فیضِ ثوابِ نماز را
مقبول اگر فتاده نثارِ تو کرده است
بعد از تو این هوای قفس هم اجاره ایست
شوقِ نفس ز عطرِ مزارِ تو کرده است
ای روحِ حق، خمینیِ آزاده، ای امام
خود را مهاجر آ ینهدار تو کرده است
برگرفته ار کتاب: ساقی مستان