مثنوی "درهای پردیس" در رسای حضرت امام خمینی (ره) سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) امامی که در اوجِ اندیشه بود
خدا جو، خدا خو، خدا پیشه بود
هم اویی که نامش جهانگیر شد
بلادِ گُنه مهدِ تکبیر شد
امامِ اَبَر قدرتِ ساده زیست
دگر مهدِ گیتی چنین زاده نیست
جهانخوار را آنچنان خوار کرد
که عالم برش تیره و تار کرد
به بند، اندر افکند، ابلیس را
و بگشود، درهای پردیس را
امامِ سحر خیزِ شب زنده دار
دعای سحرگاه، آید بکار
مهاجر هم اویی که روح الله است
کنون در جوارِ رسول الله(ص) است
برگرفته از کتاب: ساقی مستان
|