هم چو سلمان:
بندگى کن، تا که سلطانت کنند
تن رها کن، تا همه جانت کنند
خوى حیوانى، سزاوار تو نیست
ترک این خو کن، که انسانت کنند
بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
سر بنه در کف، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
هم چو سلمان، در مسلمانى بکوش
اى مسلمان! تا که سلمانت کنند
تا توانى، در گلستان جهان
خار شو، تا گل به دامانت کنند۱
سلمان فارسی از بهترین یاران و بزرگ ترین صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله به شمار می آید. مورّخان در نام پیش از اسلام وى اختلاف نظر دارند؛ بعضى روزبه ، و برخى بهبود نوشته اند، پیامبر صلی الله علیه و آله او را سلمان نامید. گاهى سلمان الخیر، و گاهى سلمان محمّدى مى گفتند. او خود مى گفت: من سلمان بن الاسلام از بنى آدمم، کنیه اش ابوعبداللَّه،اصلش از شیراز یا رامهرمز و یا شوشتر بود.۲
مورّخین آورده اند که : سلمان فارسى عیسى بن مریم را ملاقات نموده و تا زمان پیغمبر ما زنده مانده، چنان که داستان وى در این خصوص مشهور است، و نیز اخبار راجع به وجود اشخاص طویل العمر (معمّرین) در میان عرب و عجم معروف و در کتب و تواریخ مسطور است. ۳
شیخ صدوق رحمه الله مى گوید : اسم سلمان “روزبه” فرزند “خشبوذان” بود و هرگز به مطلع آفتاب سجده نکرد؛ بلکه سجده او براى خداى تعالى بود؛ امّا قبله اى که او بدان سو نمازگزارد، شرقىّ بود و پدر و مادر او مى پنداشتند که مانند آنها به مطلع آفتاب سجده مى کند .۴
او به دنبال حقیقت بود و حاضر بود برای به دست آوردن آن سختیهای روزگار را تحمل نماید تا جایی که روزگارى براى نجات خویش از ضلالت و بت پرستى با وضع رقت بارى از ایران به شام و حجاز گریخت.۵
سلمان فارسى همواره در سیر و گردش بود و از علما و دانشمندان دربارة پیغمبر آخرالزمان تحقیق می کرد. او همواره در این مورد بحث و مذاکره می نمود و به اخبار و روایات استدلال می کرد. وى مدت چهارصد سال زندگى نمود و پیوسته انتظار ظهور حضرت خاتم النبیّین را می کشید. ۶
اسلام سلمان
سلمان مرد آزاده ای بود. او برای کسب علم و دانش و شناخت دین حق و رسیدن به حضرت رسول صلی الله علیه و آله تصمیم گرفت به حجاز سفر کند. در این سفر پر خطر، با تعدادی از اعراب مواجه شد. آنها سلمان را به بردگی گرفتند.
زمانی که به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان آورد و مسلمان شد، حضرت از او خواست برای آزاد شدنش با صاحبش قراردادی بنویسد. زمانی که سلمان با صاحبش صحبت کرد، او در جواب گفت: باید تعداد سیصد نخله خرما بکاری و چهل وقیه (هر وقیه، چهل درهم است) طلا بدهی. هر زمان خرما به بار نشست، آزاد خواهی بود. به دستور رسول الله صلی الله علیه و آله مسلمانان هر چه توانستند نخل دادند، سپس حضرت فرمود : گودال بکنید؛ ولی نخل نکارید. سلمان با تعدادی از مسلمانان گودالها را کندند، سپس حضرت خود نهالها را با دستان مبارکش در گودی قرار داد و به اذن خدا، هر نخلی که می کاشت، بلافاصله خرما می داد. نقل شده است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله تمام نهالها به جز یکی را کاشتند و یکی را عمر بن خطاب کاشت. آن یک نهال میوه نداد. حضرت فرمود : چه کسی این نهال را کاشته است؟ گفتند: عمر. حضرت نهال را کندند و دوباره خودشان کاشتند.۷
پس شرط اول به پایان رسید؛ اما سلمان ثروتی نداشت تا شرط دوم را ادا کند. چیزی نگذشت که رسول الله صلی الله علیه و آله با دادن سنگی از طلا – که برایش هدیه آورده بودند – به سلمان – که دقیقاً به اندازة بدهکاری او بود – او را آزاد ساخت.
سلمان و تشیع
سلمان از پیشگامان تشیع و از اعضای اصلی آن بود. در روایات مختلفی از سلمان به عنوان شیعة واقعی یاد شده است. امام محمد تقی علیه السلام فرمود: …می دانى شیعة خالص ما کیست؟ (راوی) عرض کرد : نه. فرمود : شیعة خالص ما حزبیل مؤمن، همان مؤمن آل فرعون و صاحب یس است که خداوند متعال می فرماید : مردى شتابان از دورترین نقاط شهر (انطاکیه) فرا رسید و هم چنین سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار از شیعیان ما هستند. ۸
سلمان با وجود تمام مشکلات و سختیها هرگز لحظه ای در حقّانیّت تشیّع شک نکرد. امام صادق علیه السلام فرمودند : سلمان پیوسته بندة صالح، خالص و تسلیم در برابر خداوند بود و هیچ گاه به وادى شرک و انحراف عقیدتى وارد نشد. ۹
نقش سلمان در پایه گذاری تشیع
اگر بخواهیم نقش سلمان را در تاریخ تشیع بررسی نماییم، باید وی را از نظر شخصیتی و ایمان از یک سو و سلسله فعالیتهای دینی و تبلیغاتیش از سوی دیگر مورد بررسی قرار دهیم تا گوشه ای از حقیقت پنهان ماندة او را معرفی کرده باشیم. سلمانی که مهم ترین هدفش به حاکمیت رسیدن دین و گسترش تشیع بود. به همین خاطر از هر فرصتی برای رسیدن به این هدف استفاده می کرد.
شخصیت سلمان محمدی
1- از سابقون در ایمان راستین : سلمان جزء اولین مردانی بود که افتخار ایمان آوردن به حضرت رسول صلی الله علیه و آله را به نام خود ثبت نمود. آنان که خداوند متعال درباره آنها می فرماید: (السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنصَارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضىِ اللَّهُ عَنهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُم جَنَّاتٍ تَجْرِى تحَْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیم)؛۱۰پيشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها [نیز] از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند و این پیروزی بزرگ است.
سابقون الاولون اندر نشان
کان بود انصار و هجرت کردگان
وان کسان کز سابقین تابع شدند
بر قبول امر حق ساعى بُدند
حق از ایشان راضى و ایشان ز حق
نامشان باشد به نیکى بر ورق
بهرشان آماده باشد از خدا
جنتى جارى ز زیرش نهرها
اندر آن باشند جاویدان مقیم
این بود فیروزى وفوزى عظیم۱۱
حضرت صادق علیه السلام دربارة آیة : (أفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى) ؛۱۲ آیا کسى که بر روى زمین افتاده راه می رود در راه واقعى است فرمود؛ یعنى دشمنان آل محمّد و درباره آیه (أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ) یا کسى که راست و استوار در راه مستقیم حرکت می کند؟ فرمود : منظور سلمان، مقداد، عمار و یارانش هستند.۱۳
2- شیعة واقعی : شیعه به معنای یار و پیرو است و جمع آن شیاع و شِیَع می باشد. راغب شیاع را به معنای انتشار و نیرومندى دانسته و می گوید : شیعه کسانى هستند که شخص به واسطه آنها نیرومند می شود. پیرو واقعی کسی است که آن چه مولای خود می گوید، بی کم و کاست انجام داده و نافرمانی نکند؛ شیعة امیرالمؤمنین علیه السلام افرادى چون امام حسن و امام حسین علیهما السلام، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابى بکر هستند که هیچ یک از فرمانهاى خدا را مخالفت نکرده اند. ۱۴
3- مقام سلمان : حضرت علی علیه السلام فرمود : خداوند [نعمتهای] زمین را در این عصر به خاطر وجود هفت نفر آفرید که انسانها در پرتو وجود آنها روزی می خورند و باران بر آنها می بارد و یاری می شوند، آنها عبارتند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عبدالله بن مسعود و من که امام آنها هستم. و اینها افرادی بودند که در نماز بر جنازة مطهر حضرت زهرا علیها السلام (که شبانه و به طور محرمانه انجام شد) شرکت نمودند.۱۵
روایاتی که دربارة شخصیت عرفانی سلمان وارد شده است، ایشان را انسانی عالم، صادق، متقی و مورد اطمینان اهل بیت علیهم السلام و حتی از خود اهل بیت علیهم السلام و دارای کمالات فوق العاده معرفی می نماید، پس شخصیتی چون سلمان کم نظیر است.
- مرقد مطهر حضرت سلمان فارسي(ع)
مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله درباره شخصیت سلمان فارسی می نویسد : از روایات استفاده می شود که سلمان اسم اعظم را می دانست و تا درجة دهم از درجات ده گانة ایمان را دارا بوده است. وی عالم به غیب و منایا بود و از تـُحـَف بـهـشـت در دنـیـا مـیـل فـرمـوده و بـهـشـت مـشـتـاق و عـاشـق او بـوده و خـدا و رسولش او را دوست مى داشتند. حق تعالى پیغمبر صلی الله علیه و آله را امر فرمود به محبّت چهار نفر که سلمان یکى از ایشان است و آیاتى در مـدح او و اَقـرانش نـازل شـده و هـر وقـت جـبـرئیـل بـر حـضـرت رسـول صلی الله علیه و آله نـازل مـى شـد، از جانب پروردگار امر مى کرد که به سـلمـان سـلام بـرسـاند و مـطـّلع گـردانـد او را بـه عـلم مـنـایـا و بـلایـا و اَنـسـاب. ۱۶
بریده اسلمى مى گوید: من شنیده بودم که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند : بهشت مشتاق سه نفر است. ، من و افراد مختلفى مایل بودیم که آن حضرت این افراد را معرفى کند و ما آنها را بشناسیم، تا این که ابوبکر به جمع ما پیوست و کسى به او گفت : تو صدیق و یار غار پیامبرى. مناسب است تو از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال کنى که این افراد چه کسانى هستند؟ ابوبکر گفت : من مى ترسم سؤال کنم و خود جزء آنان نباشم و بعد از این جهت مورد ملامت قبیله ام (بنى تیم) واقع شوم. طولى نکشید که عمر به جمع ما پیوست، به او نیز گفته شد که از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال کند، او نیز گفت : من مى ترسم سؤال کنم و خود از آنان نباشم و بعد بدین خاطر مورد ملامت قبیلة خود (بنى عدى) قرار گیرم.
یار نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله : سلمان تشنة معارف دینی بود و از هر فرصتی که پیش می آمد، از محضر رسول صلی الله علیه و آله استفاده می نمود.سپس طولى نکشید، على علیه السلام آمد، به او گفته شد : رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده : بهشت مشتاق سه نفر است، اگر تو سؤال کنى آنان کیستند، بسیار مناسب خواهد بود. حضرت فرمود : مانعى ندارد، سؤال مى کنم؛ زیرا اگر خود جزء آنان باشم، حمد الهى را انجام مى دهم، (و اگر از آنان نباشم، از خدا مى خواهم که مرا از آنان گرداند) آنگاه حضرت به عرض رسانید : اى رسول خدا! تو گفته اى : بهشت مشتاق سه نفر است، آنها کیستند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : تو از آنان و بلکه اولین شخص آنان هستى، بعد سلمان فارسى؛ زیرا وى مرد کهنسال و براى تو یاور خیرخواهى است که باید او را یاور خود قرار دهى! و شخص سوم عمار یاسر است که به همراه تو در جنگها شرکت مى کند و خیر او فراوان و نور او درخشان است و اجر و پاداش بزرگى خواهد داشت.۱۷
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : سلمان از ما اهل بیت است و کیست در میان شما مثل لقمان حکیم که عالم علم اولین و آخرین بود این نص است بر آن که لقمان این امت محمد صلی الله علیه و آله سلمان فارسى است و او عالم و مطلع به علم اولین و آخرین است.18
هم چنین حضرت به سلمان فرمو د: جبرئیل از جانب حق تعالى به من گفت : سلمان و مقداد دو برادرند که در دوستى تو و على – برادر، وصى و همدمت- پاک و خالصند، و آن دو در میان اصحابت هم چون جبرئیل و میکائیل در میان فرشتگانند، با هرکه به آن دو فرشته بغض ورزد دشمن، و با هرکه با آن دو و محمّد و على دوستى نمایند دوستند. و چنان چه تمام أهل زمین سلمان و مقداد را هم چون دوستى فرشتگان، پرده ها، کرسى و عرش به آن دو، به خاطر محبّتشان به محمّد صلی الله علیه و آله و على علیه السلام و دوست داشتن دوستانشان و دشمنى دشمنانشان، آن دو را دوست مى داشتند، البتّه خداوند هیچ کس را عذاب نمى کرد.۱۹
حضرت رسول صلی الله علیه و آله دست مبارکشان را بر شانة سلمان فارسى – که در میان حاضران بود – نهاد و فرمود : اگر ایمان به ثریّا می بود، مردمى مانند این (فارس) بدان می رسیدند. ۲۰
4- یار نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله : سلمان تشنة معارف دینی بود و از هر فرصتی که پیش می آمد، از محضر رسول صلی الله علیه و آله استفاده می نمود. امام صادق علیه السلام از سلمان یاد می کردند و دستور می دادند که به او سلمان محمدی ۲۱ بگویند. ابن حجر عسقلانى در الاصابة از کتاب مؤتلف الخطیب به سند خود، از انس بن مالک نقل کرده است که : هرگاه ما مى خواستیم راجع به موضوعى از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سؤالى داشته باشیم، از حضرت على علیه السلام، سلمان و یا ثابت بن معاذ درخواست مى کردیم که سؤال ما را به عرض پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله برسانند و پاسخ بگیرند؛ زیرا آنها از اصحاب دیگر با جرأت تر بودند.۲۲
5- دریای علم : در احوالات سلمان آمده است : شـبها براى او در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله مجلس خلوتى بوده و حضرت رسول و امیرالمؤمنین علیه السلام چیزهایى به او تعلیم می فـرمـودنـد از مـکـنـونات و مـخـزونات عـلم خدایی کـه احـدى غـیـر او قابلیت و قوّة تحمّل آن را نداشت؛ لذا به مرتبه اى رسید که حضرت صادق علیه السلام فرمود : اَدْرَکَ سـَلْمـانُ الْعـِلْمَ الاَوَّلَ وَ الْعـِلْمَ الاخـِرَ و هـُوَ بـَحـْرٌ لا یـُنـْزَحُ وَ هـُوَ مـِنـّا اَهـْلَ الْبَیْتِ؛ سلمان دانش اول و آخر را آموخت و او دریایی بود که تمام نمی شد و او از خانواده ما است. ۲۳
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید : اى ابوذر! سلمان باب اللّه است در زمین. هر که معرفت به حال او داشته باشد، مؤمن است و هر که انکار او کند، کافر است و سلمان از ما اهل بیت است. ۲۴
سلمان از اهل بیت علیهم السلام شد؛ زیرا از غیر دست کشید و عاشق این خاندان شد. تشعشعات نور علم ایشان بر صورت سلمان درخشید و این بود که سلمان از آنها شد.
- ضريح مطهر حضرت سلمان فارسي(ع)
حضرت سلمان اسم اعظم را از حضرت رسول صلی الله علیه و آله یاد گرفت. حضرت فرمودند : تو آن را به مردمان خبر مده تا آن که خبر نمایم تو را به اعظم آن چه تو را خبر داده ام و این را از ناس پنهان نماى. پس سلمان گفت : و از چه جهت فرمودید که اینها را پنهان نمایم؟ آن حضرت فرمودند : ازجهت آن که مى ترسم مردمان همه عبادت را واگذارند وبه این دعا اعتماد نمایند. پس سلمان گفت : خبر مى دهید مرا به آن چه فرمودید؟ آن حضرت فرمودند : بلى، تو را خبر مى دهم… ۲۵
از بعضى از ائمّه علیهم السلام مروى است که : سلمان بسیارى از علم اوّل و آخر را ادراک نموده بود. ۲۶
خطیب بغدادی به سند خود، از انس روایت کرده است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند : یا رسول الله! مطالب علمى را از زبان چه کسى فراگیریم و یادداشت کنیم؟ فرمود : از زبان على و سلمان. ۲۷
6- دوست داشتن سلمان : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : چهار تن را باید دوست بدارید و خدا خودش هم آن چهار تن را دوست مى دارد. پرسیدند : یا رسول اللّه! آن چهارتن کیانند؟ حضرت صلی الله علیه و آله فرمود : على علیه السلام یکى از آنهاست و سه تن دیگر: ابوذر، مقداد و سلمان هستند که باید آنها را دوست بدارید، و خداى تعالى هم آنها را دوست مى دارد. ۲۸
مقاله: سلمان فارسی و پیدایش تشیع در ایران، احمد صادقی اردستانی، صفحه۱۰
** با تشكر از ارسال كننده : جناب آقاي محمد مهدي **
(ادامه دارد)
**استفاده با ذکر آدرس سایت http://www.fajr57.ir/ جایز است **