بسم اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
::درس پنجاه به تاریخ:26آبان94
::قرار چهل روزه : ترک غیبت
::قرار روز : السلام علیک یا قمر بنی هاشم (ع)
::هدیه به : حضرت عباس علیه السلام
::تدبر در سوره مبارکه : بلد/بخش سوم
پیام سوره:
دعوت هشدار آمیز انسان به صرف مال برای عبور از گردنه و رسیدن به سعادت آخرت، دعوتی با آغازی هشداری و پایانی انذاری.
نکته:
قرآن برای دعوت به وظیفه و بیان انتظارات الهی از انسان از بیانی ترحم انگیز بهره می گیرد ، تا شاید پخش این مستند فقر ، این مرفهین بی درد را به خود آورد ، تا شاید متذکر دستگیری خدا از او شود و از دیگران دستگیری کند ، به اقتضای توانایی داده شده از سوی خدا از کودکی تا بزرگی از این گردنه عبور کند و برسد به گروه مؤمنین ، کسانیکه به جای فرهنگ غلط مصرف گرایی شدید ، صبر و مرحمت را در جامعه فرهنگ سازی می کنند و یکدیگر را به تحمل سختی ها و انفاق فراوان سفارش می کنند .
سیر هدایتی سوره:
این سوره مباركه، اعتقاد و رفتار زشت كسانی را نشانه رفته است كه جاهلانه تمام اموال خود را در عیش دنیای خویش به کار می گیرند و به این امر افتخار می کنند. آنان می پندارند که خدا بر ایشان مسلط نیست و هرگز بر آنان سخت نخواهد گرفت. آنان باید بدانند که خدا انسان را در رنج و سختی آفریده است. این بهترین دلیل مقهور بودن و مغلوب بودن ایشان است؛ پس جا ندارد که به صرف بیهوده مالشان افتخار کنند.
آنان باید به جای هدر دادن اموال و ثروت خویش، از آن برای گذر از گردنهای سخت استفاده کنند؛ گردنه ای كه جز با عبور از آن به سعادت جاودان آخرت نخواهند رسید. این گردنه، انفاق در راه خدا و رسیدگی به كسانی است كه با سختیهای طاقت فرسای روزگار دست و پنجه نرم میكنند؛ یعنی گرسنگان، یتیمان، فقیران و...؛ و در جرگه مؤمنانی وارد شوند كه یكدیگر را به صبر در طاعت و مرحمت در حق نیازمندان سفارش میكنند. تنها در این صورت است كه از اصحاب میمنه شده، به سعادت ابدی خواهند رسید و از سوختن در میان آتش عذاب الهی كه مخصوص اصحاب مشئمه است، رهایی خواهند یافت.
دعوت هشدارآمیز انسان به صرف مال برای عبور از گردنه انفاق و رسیدن به سعادت جاودان آخرت
انسانِ غافل از خدا و قیامت، مال خویش را هدر می دهد و به آن افتخار می کند. مال دنیا سرمایه او برای عبور از گردنه انفاق و رسیدن به سعادت جاویدان آخرت است.
تشخیص سیاق های سوره:
این سوره مبارکه دارای دو سیاق است: آیه 1 -7 و آیه 8 – 20.
وجه گسست سیاق دوم از سیاق نخست: اتصال آیات اول تا هفتم، هشتم تا دهم و یازدهم تا بیستم روشن است. تشخیص ارتباط سیاقی این سه دسته، تابع انتخاب یکی از دو گزینه زیر درباره آیات هشتم تا دهم است:
1. این آیات، حجتی بر آیه هفتم است؛ طبق این گزینه، آیات هشتم تا دهم به آیات اول تا هفتم ملحق است.
2. این آیات، مقدمه ای برای آیه یازدهم است؛ طبق این گزینه، آیات هشتم تا دهم، داخل بر آیات یازدهم تا بیستم است.
وجود «فاء» در ابتدای آیه یازدهم، قرینه ای بر صحت گزینه دوم است. افزون بر اینکه در وجه اول، تناسب مفهومی روشنی وجود ندارد. توضیح اینکه معنای آیات طبق وجه نخست از این قرار است: «آیا مى پندارد كه هیچ كس او را ندید؟ (7) مگر ما براى او دو چشم قرار ندادیم و دیدنیها را به او نشان ندادیم؟ پس چگونه تصوّر مى كند كه ما آنچه را او مى بیند نمى بینیم؟ (8) مگر براى او یك زبان و دو لب نیافریدیم كه با آنها سخن گوید و آنچه را در دل دارد، بیان كند؟ با این حال، چگونه مى پندارد كه ما از درون او بى خبریم؟ (9) ما راه خیر و شرّ را به او نشان دادیم؛ چگونه ممكن است خود خیر و شرّ را نشناسیم؟ (10)»
چنان که مشخص است، تنها آیه هشتم حجتی مناسب برای محتوای آیه هفتم است و آیه نهم و دهم با توجیه به آیات پیشین مرتبط شده است.
بدین ترتیب، محتوای سوره به دو سیاق تقسیم می شود: آیات اول تا هفتم و هشتم تا بیستم.
تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره:
- فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست
1. فضای سخن: در این آیات، سخن از انسانهایی است که مال و ثروت خویش را بیهوده صرف می کنند و با افتخار جاهلانه ای از آن سخن می گویند؛ به قرینه صدق (یقول أهلکت مالاً لبداً).
2. جهت هدایتی: سیاق نخست (1 - 7): آیات این سیاق در دو فراز قابل بررسی است:
أ. آیات اول تا چهارم: قسم و جواب. جهت هدایتی در جواب قسم است: تأکید بر خلق انسان در رنج.
ب. آیات پنجم تا هفتم: پندار انسان مبنی بر عدم قدرت خدا بر او، افتخار انسان به صرف بیهوده مال و ثروت و غفلت انسان از اینکه خدا او را می بیند. در میان این سه گزاره، دومی اصالت دارد، زیرا مصداقی است که جهت ذکر مفاهیم اول و سوم را مشخص می سازد: افتخار انسان به صرف بیهوده مال و ثروت.
تأکید فراز نخست، در جهت هدایت انسان فراز دوم است: «بازداری انسان از افتخار به صرف بیهوده مال و ثروت: خدا انسان را در رنج آفریده است و این نشانه ای روشن بر مقهور و مغلوب بودن انسان است. پس جایی برای افتخار به صرف بیهوده مال و ثروت نیست».
- فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم
1. فضای سخن: سخن از انسانهایی است که نسبت به بردگان و گرسنگان و خاک نشینان بی توجهاند و به رغم توانگری، دست ناتوانان را نمی گیرند؛ به قرینه بجا بودن (فلا اقتحم العقبة... فک رقبة، أو إطعام فی یوم ذی مسغبة، یتیماً ذا مقربة، أو مسکیناً ذا متربة).
2. جهت هدایتی: سیاق دوم (8 - 20): این آیات در سه فراز ایراد شده است:
أ. آیات هشتم تا دهم: این آیات به انسان یادآوری می کند که نوزادی ناتوان بود و خدا به او دو چشم و زبان و دو لب داد و او را به سینه مادرش ره نمود و بدین ترتیب، زمینه پرورش این نوزاد ناتوان را فراهم ساخت.
ب. آیات یازدهم تا هفدهم: انسان را توبیخ می کند که چرا بر گردنه انفاق و دست گیری افتادگان گام ننهاد و از کسانی نشد که ایمان آوردند و یکدیگر را به صبر بر سختی و ناتوانی و مرحمت نسبت به ناتوانان سفارش کردند.
ج. آیات هجدهم تا بیستم: این آیات انسانهای مذکور در آیات پیشین (آنان که بر گردنه قدم گذاشتند و از مؤمنان شدند و یکدیگر را به صبر و مرحمت سفارش کردند) را خجسته معرفی می کند و در نقطه مقابل، از کافران شوم و تیره بخت و عذاب دردناک ایشان سخن می گوید.
چنانکه مشخص است، فراز اول و سوم، نسبت به فراز دوم، تبعی است: فراز اول، مقدمه و فراز سوم، انذار و تبشیر ناظر به فراز دوم است: «دعوت هشدارآمیز انسان به گام نهادن بر گردنه انفاق و ایمان: انسان باید بداند که افتاده ای بیش نبود و خدا بلندش کرد. او باید بر گردنه انفاق و دست گیری از افتادگان گام بگذارد و در جرگه مؤمنانی درآید که یکدیگر را به صبر و مرحمت سفارش می کنند».
واسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان