(آيه 1)- تقوا و امدادهاى الهى: باز در آغاز اين سوره به سه سوگند تفكر انگيز از «مخلوقات» و «خالق عالم» برخورد مىكنيم.
مىفرمايد: «قسم به شب در آن هنگام كه (جهان را) بپوشاند» (و الليل اذا يغشى).
تعبير به «يغشى» ممكن است به خاطر آن باشد كه تاريكى شب همچون پرده اى بر نيمى از كره زمين مى افتد، و آن را زير پوشش خود قرار مى دهد، و يا به خاطر اين كه چهره روز يا چهره آفتاب عالمتاب با فرا رسيدن آن پوشانده مى شود، و به هر حال اشاره اى است به اهميت شب و نقش مؤثر آن در زندگى انسان ها، از تعديل حرارت آفتاب گرفته، تا مسأله آرامش و سكون همه موجودات زنده در پرتو آن، و نيز عبادت شب زنده داران بيدار دل و آگاه.
(آيه 2)- سپس به سراغ سوگند ديگرى رفته، مى افزايد: «و قسم به روز هنگامى كه تجلى كند» (و النهار اذا تجلى).
و اين از لحظه اى است كه سپيده صبح پرده ظلمانى شب را مى شكافد و تاريكي ها را به عقب مى راند و بر تمام پهنه آسمان حاكم مى شود.
(آيه 3)- و بعد به سراغ آخرين قسم رفته، مى فرمايد: «و قسم به آن كس كه جنس مذكر و مؤنث را آفريد» (و ما خلق الذكر و الانثى).
چرا كه وجود اين دو جنس در عالم «انسان» و «حيوان» و «نبات» و دگرگوني هايى كه از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ مى دهد، و ويژگي هايى كه هر يك از دو جنس به تناسب فعاليت ها و برنامه هايشان دارند، و اسرار فراوانى كه در مفهوم زوجيّت نهفته است، همه نشانه ها و آياتى است از جهان بزرگ آفرينش، كه از طريق آن مى توان به عظمت آفريننده آن واقف شد.
(آيه 4)- و سر انجام به هدف نهائى اين سوگندها مى رسد و مى فرمايد: «كه سعى و تلاش شما (در زندگى) مختلف است» (ان سعيكم لشتى).
جهتگيرى تلاش ها و نتائج آن نيز كاملا مختلف و متفاوت مى باشد. اشاره به اين كه شما به هر حال در زندگى آرام نخواهيد گرفت، و حتما به سعى و تلاشى دست مى زنيد، و نيروهاى خداداد كه سرمايه هاى وجودتان است در مسيرى خرج مى شود، ببينيد سعى و تلاش شما در كدام مسير، به كدام سمت، و داراى كدام نتيجه است؟ نكند تمام سرمايه ها و استعدادهاى خود را به بهاى اندكى بفروشيد، و يا بيهوده به هدر دهيد.
(آيه 5)- سپس مردم را به دو گروه تقسيم كرده، و ويژگي هاى هر يك را بر مى شمرد، مى فرمايد: «اما آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزكارى پيش گيرد» (فاما من اعطى و اتقى).
تأكيد بر «تقوا» به دنبال انفاق اموال، اشاره به لزوم نيت پاك و قصد خالص به هنگام انفاق، و خالى بودن از هرگونه منت و اذيت و آزار مى باشد.
(آيه 6)- «و جزاى نيك (الهى) را تصديق كند» (و صدق بالحسنى).
(آيه 7)- «ما او را در مسير آسانى قرار مى دهيم» و به سوى بهشت جاويدان هدايت مى كنيم (فسنيسره لليسرى).
اصولا ايمان به معاد و پاداش هاى عظيم الهى تحمل انواع مشكلات را براى انسان سهل و آسان مى كند، نه تنها «مال» كه «جان» خود را نيز در طبق اخلاص مى گذارد و به عشق شهادت در ميدان جهاد شركت مى كند، و از اين ايثارگرى خود لذت مى برد.
(آيه 8)- سپس به نقطه مقابل اين گروه پرداخته، مى فرمايد: «اما كسى كه بخل ورزد و (از اين راه) بىنيازى طلبد» (و اما من بخل و استغنى).
(آيه 9)- «و پاداش نيك (الهى) را تكذيب كند» (و كذب بالحسنى).
(آيه 10)- «به زودى او را در مسير دشوارى قرار مى دهيم» (فسنيسره للعسرى).
«بخل» در اينجا نقطه مقابل «اعطا» است كه در گروه اول (گروه سخاوتمندان سعادتمند) بيان شد، «و استغنى» (بىنيازى بطلبد) بهانه اى است براى بخل ورزيدن، و وسيلهاى است براى ثروت اندوختن.
اصولا براى اين بخيلان بىايمان انجام اعمال نيك و مخصوصا انفاق در راه خدا كار سخت و دشوارى است. در حالى كه براى گروه اول نشاط آور و روح افزاست.
(آيه 11)- و در اين آيه به اين بخيلان كوردل هشدار داده، مى فرمايد: «و در آن هنگام كه (در جهنّم) سقوط مى كند اموالش به حال او سودى نخواهد داشت» (و ما يغنى عنه ماله اذا تردى). نه مى تواند اين اموال را با خود از اين دنيا ببرد، و نه اگر ببرد مانع سقوط او در آتش دوزخ خواهد شد.
(آيه 12)- در تعقيب آيات گذشته كه مردم را به دو گروه مؤمن سخاوتمند و گروه بى ايمان بخيل تقسيم كرده، و سرنوشت هر كدام را بيان مى نمود در اينجا به سراغ اين مطلب مى رود كه كار ما هدايت است نه اجبار و الزام، اين وظيفه شماست كه تصميم بگيريد و مرد راه باشيد، به علاوه پيمودن اين راه به سود خود شماست، و ما هيچ نيازى به آن نداريم.
مى فرمايد: «به يقين هدايت كردن بر ما است» (ان علينا للهدى).
چه هدايت از طريق تكوين (فطرت و عقل) و چه از طريق تشريع (كتاب و سنّت) ما آنچه در اين زمينه لازم بوده گفته ايم و حق آن را ادا كرده ايم.
(آيه 13)- «و آخرت و دنيا از آن ما است» (و ان لنا للآخرة و الاولى).
هيچ نيازى به ايمان و اطاعت شما نداريم، نه اطاعت شما به ما سودى مى رساند، و نه معصيت شما زيانى، و تمام اين برنامه ها به سود شما و براى خود شماست.
(آيه 14)- و از آنجا كه يكى از شعب هدايت هشدار و انذار است در اين آيه، مى افزايد: «من شما را از آتشى كه زبانه مى كشد بيم مى دهم»! (فانذرتكم نارا تلظى).
(آيه 15)- سپس به گروهى كه وارد اين آتش برافروخته و سوزان مى شوند اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى جز بدبختترين مردم وارد آن نمى شود» (لا يصلاها الا الاشقى).
(آيه 16)- و در توصيف اشقى مى فرمايد: «همان كسى كه (آيات خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود» (الذى كذب و تولى).
بنابر اين، معيار خوشبختى و بدبختى همان كفر و ايمان است با پيامدهاى عملى كه اين دو دارد و به راستى كسى كه آن همه نشانههاى هدايت و امكانات براى ايمان و تقوا را ناديده بگيرد مصداق روشن «اشقى» و بدبخت ترين مردم است.
(آيه 17)- سپس سخن از گروهى مى گويد كه از اين آتش شعلهور سوزان بركنارند، مى فرمايد: «به زودى با تقواترين مردم از آن (آتش سوزان) دور داشته مى شود» (و سيجنبها الاتقى).
(آيه 18)- «همان كسى كه مال خود را (در راه خدا) مى بخشد تا پاك شود» (الذى يؤتى ماله يتزكى).
تعبير به «يتزكّى» در حقيقت اشاره به قصد قربت و نيت خالص است خواه اين جمله به معنى كسب نمو معنوى و روحانى باشد، يا به دست آوردن پاكى اموال، چون «تزكيه» هم به معنى «نمو دادن» آمده و هم «پاك كردن».
(آيه 19)- سپس براى تأكيد بر مسأله خلوص نيت آنها در انفاق هايى كه دارند، مى افزايد: «و هيچ كس را نزد او حق نعمتى نيست تا بخواهد (به اين وسيله) او را جزا دهد» (و ما لاحد عنده من نعمة تجزى).
(آيه 20)- «بلكه تنها هدفش جلب رضاى پروردگار بزرگ اوست» (الا ابتغاء وجه ربه الاعلى).
يعنى انفاق مؤمنان پرهيزكار به ديگران نه از روى رياست، و نه به خاطر جوابگوئى خدمات سابق آنها، بلكه انگيزه آن تنها و تنها جلب رضاى خداوند است، و همين است كه به آن انفاقها ارزش فوق العاده اى مى دهد.
(آيه 21)- و سر انجام در آخرين آيه اين سوره به ذكر پاداش عظيم و بى نظير اين گروه پرداخته، و در يك جمله كوتاه، مى گويد: «و به زودى راضى و خشنود مى شود» (و لسوف يرضى).
آرى! همان گونه كه او براى رضاى خدا كار مى كرد خدا نيز او را راضى مىسازد، رضايتى گسترده و نامحدود كه تمام نعمتها در آن جمع است.
آثار و بركات سوره:
1) جلوگیری از خواب بد
هر كس هنگام خواب سوره لیل را پانزده بار قرائت كند در خوابش جز آنچه از خیر و خوبی دوست دارد در خواب نبیند و خواب بد نخواهد دید و هر كس در نماز عشا آن را بخواند مانند آن است كه یك چهارم قرآن را خوانده و نمازش مورد قبول خداوند قرار می گیرد.
2) به هوش آمدن بیمار صرعی
امام صادق علیه السلام فرمودند: ... و هر كس این سوره را در گوش كسی كه غش كرده و كسی كه بیماری صرع دارد بخواند در همان ساعت به هوش می آید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان