تاريخ انتشار: 10 آبان 1394 ساعت 13:36:32
اختصاصی/تدبّر در قرآن (44)

بسم اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

::درس چهل وسوم به تاریخ:10 آبان94

::قرار چهل روزه : ترک غیبت

::قرار روز : السلام علیک یا زینب کبری (س)

::هدیه به : حضرت زینب کبری (س)

::تدبر در سوره مبارکه : لیل / بخش سوم

 

 (آيه 1)- تقوا و امدادهاى الهى: باز در آغاز اين سوره به سه سوگند تفكر انگيز از «مخلوقات» و «خالق عالم» برخورد مى‏كنيم.

مى‏فرمايد: «قسم به شب در آن هنگام كه (جهان را) بپوشاند» (و الليل اذا يغشى).

تعبير به «يغشى» ممكن است به خاطر آن باشد كه تاريكى شب همچون پرده ‏اى بر نيمى از كره زمين مى‏ افتد، و آن را زير پوشش خود قرار مى‏ دهد، و يا به خاطر اين كه چهره روز يا چهره آفتاب عالمتاب با فرا رسيدن آن پوشانده مى ‏شود، و به هر حال اشاره ‏اى است به اهميت شب و نقش مؤثر آن در زندگى انسان ها، از تعديل حرارت آفتاب گرفته، تا مسأله آرامش و سكون همه موجودات زنده در پرتو آن، و نيز عبادت شب زنده‏ داران بيدار دل و آگاه.

 (آيه 2)- سپس به سراغ سوگند ديگرى رفته، مى‏ افزايد: «و قسم به روز هنگامى كه تجلى كند» (و النهار اذا تجلى).

و اين از لحظه‏ اى است كه سپيده صبح پرده ظلمانى شب را مى‏ شكافد و تاريكي ها را به عقب مى‏ راند و بر تمام پهنه آسمان حاكم مى‏ شود.

 (آيه 3)- و بعد به سراغ آخرين قسم رفته، مى‏ فرمايد: «و قسم به آن كس كه جنس مذكر و مؤنث را آفريد» (و ما خلق الذكر و الانثى).

چرا كه وجود اين دو جنس در عالم «انسان» و «حيوان» و «نبات» و دگرگوني هايى كه از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ مى‏ دهد، و ويژگي هايى كه هر يك از دو جنس به تناسب فعاليت ها و برنامه‏ هايشان دارند، و اسرار فراوانى كه در مفهوم زوجيّت نهفته است، همه نشانه‏ ها و آياتى است از جهان بزرگ آفرينش، كه از طريق آن مى‏ توان به عظمت آفريننده آن واقف شد.

(آيه 4)- و سر انجام به هدف نهائى اين سوگندها مى‏ رسد و مى‏ فرمايد: «كه سعى و تلاش شما (در زندگى) مختلف است» (ان سعيكم لشتى).

جهت‏گيرى تلاش ها و نتائج آن نيز كاملا مختلف و متفاوت مى‏ باشد. اشاره به اين كه شما به هر حال در زندگى آرام نخواهيد گرفت، و حتما به سعى و تلاشى دست مى‏ زنيد، و نيروهاى خداداد كه سرمايه‏ هاى وجودتان است در مسيرى خرج مى‏ شود، ببينيد سعى و تلاش شما در كدام مسير، به كدام سمت، و داراى كدام نتيجه است؟ نكند تمام سرمايه‏ ها و استعدادهاى خود را به بهاى اندكى بفروشيد، و يا بيهوده به هدر دهيد.

 (آيه 5)- سپس مردم را به دو گروه تقسيم كرده، و ويژگي هاى هر يك را بر مى ‏شمرد، مى‏ فرمايد: «اما آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزكارى پيش گيرد» (فاما من اعطى و اتقى).

تأكيد بر «تقوا» به دنبال انفاق اموال، اشاره به لزوم نيت پاك و قصد خالص به هنگام انفاق، و خالى بودن از هرگونه منت و اذيت و آزار مى‏ باشد.

 (آيه 6)- «و جزاى نيك (الهى) را تصديق كند» (و صدق بالحسنى).

 (آيه 7)- «ما او را در مسير آسانى قرار مى‏ دهيم» و به سوى بهشت جاويدان هدايت مى‏ كنيم (فسنيسره لليسرى).

اصولا ايمان به معاد و پاداش هاى عظيم الهى تحمل انواع مشكلات را براى انسان سهل و آسان مى ‏كند، نه تنها «مال» كه «جان» خود را نيز در طبق اخلاص مى‏ گذارد و به عشق شهادت در ميدان جهاد شركت مى ‏كند، و از اين ايثارگرى خود لذت مى ‏برد.

 (آيه 8)- سپس به نقطه مقابل اين گروه پرداخته، مى‏ فرمايد: «اما كسى كه بخل ورزد و (از اين راه) بى‏نيازى طلبد» (و اما من بخل و استغنى).

 (آيه 9)- «و پاداش نيك (الهى) را تكذيب كند» (و كذب بالحسنى).

 (آيه 10)- «به زودى او را در مسير دشوارى قرار مى ‏دهيم» (فسنيسره للعسرى).

 «بخل» در اينجا نقطه مقابل «اعطا» است كه در گروه اول (گروه سخاوتمندان سعادتمند) بيان شد، «و استغنى» (بى‏نيازى بطلبد) بهانه‏ اى است براى بخل  ورزيدن، و وسيله‏اى است براى ثروت اندوختن.

اصولا براى اين بخيلان بى‏ايمان انجام اعمال نيك و مخصوصا انفاق در راه خدا كار سخت و دشوارى است. در حالى كه براى گروه اول نشاط آور و روح افزاست.

 (آيه 11)- و در اين آيه به اين بخيلان كوردل هشدار داده، مى‏ فرمايد: «و در آن هنگام كه (در جهنّم) سقوط مى ‏كند اموالش به حال او سودى نخواهد داشت» (و ما يغنى عنه ماله اذا تردى). نه مى‏ تواند اين اموال را با خود از اين دنيا ببرد، و نه اگر ببرد مانع سقوط او در آتش دوزخ خواهد شد.

 (آيه 12)- در تعقيب آيات گذشته كه مردم را به دو گروه مؤمن سخاوتمند و گروه بى‏ ايمان بخيل تقسيم كرده، و سرنوشت هر كدام را بيان مى‏ نمود در اينجا به سراغ اين مطلب مى‏ رود كه كار ما هدايت است نه اجبار و الزام، اين وظيفه شماست كه تصميم بگيريد و مرد راه باشيد، به علاوه پيمودن اين راه به سود خود شماست، و ما هيچ نيازى به آن نداريم.

مى‏ فرمايد: «به يقين هدايت كردن بر ما است» (ان علينا للهدى).

چه هدايت از طريق تكوين (فطرت و عقل) و چه از طريق تشريع (كتاب و سنّت) ما آنچه در اين زمينه لازم بوده گفته‏ ايم و حق آن را ادا كرده ‏ايم.

 (آيه 13)- «و آخرت و دنيا از آن ما است» (و ان لنا للآخرة و الاولى).

هيچ نيازى به ايمان و اطاعت شما نداريم، نه اطاعت شما به ما سودى مى ‏رساند، و نه معصيت شما زيانى، و تمام اين برنامه‏ ها به سود شما و براى خود شماست.

 (آيه 14)- و از آنجا كه يكى از شعب هدايت هشدار و انذار است در اين آيه، مى‏ افزايد: «من شما را از آتشى كه زبانه مى‏ كشد بيم مى ‏دهم»! (فانذرتكم نارا تلظى).

 (آيه 15)- سپس به گروهى كه وارد اين آتش برافروخته و سوزان مى‏ شوند اشاره كرده، مى‏ فرمايد: «كسى جز بدبخت‏ترين مردم وارد آن نمى ‏شود» (لا يصلاها الا الاشقى).

 (آيه 16)- و در توصيف اشقى مى‏ فرمايد: «همان كسى كه (آيات خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود» (الذى كذب و تولى).               

 بنابر اين، معيار خوشبختى و بدبختى همان كفر و ايمان است با پيامدهاى عملى كه اين دو دارد و به راستى كسى كه آن همه نشانه‏هاى هدايت و امكانات براى ايمان و تقوا را ناديده بگيرد مصداق روشن «اشقى» و بدبخت‏ ترين مردم است.

 (آيه 17)- سپس سخن از گروهى مى ‏گويد كه از اين آتش شعله‏ور سوزان بركنارند، مى‏ فرمايد: «به زودى با تقواترين مردم از آن (آتش سوزان) دور داشته مى‏ شود» (و سيجنبها الاتقى).

 (آيه 18)- «همان كسى كه مال خود را (در راه خدا) مى ‏بخشد تا پاك شود» (الذى يؤتى ماله يتزكى).

تعبير به «يتزكّى» در حقيقت اشاره به قصد قربت و نيت خالص است خواه اين جمله به معنى كسب نمو معنوى و روحانى باشد، يا به دست آوردن پاكى اموال، چون «تزكيه» هم به معنى «نمو دادن» آمده و هم «پاك كردن».

 (آيه 19)- سپس براى تأكيد بر مسأله خلوص نيت آنها در انفاق هايى كه دارند، مى‏ افزايد: «و هيچ كس را نزد او حق نعمتى نيست تا بخواهد (به اين وسيله) او را جزا دهد» (و ما لاحد عنده من نعمة تجزى).

 (آيه 20)- «بلكه تنها هدفش جلب رضاى پروردگار بزرگ اوست» (الا ابتغاء وجه ربه الاعلى).

يعنى انفاق مؤمنان پرهيزكار به ديگران نه از روى رياست، و نه به خاطر جوابگوئى خدمات سابق آنها، بلكه انگيزه آن تنها و تنها جلب رضاى خداوند است، و همين است كه به آن انفاقها ارزش فوق العاده‏ اى مى‏ دهد.

 (آيه 21)- و سر انجام در آخرين آيه اين سوره به ذكر پاداش عظيم و بى‏ نظير اين گروه پرداخته، و در يك جمله كوتاه، مى‏ گويد: «و به زودى راضى و خشنود مى‏ شود» (و لسوف يرضى).

آرى! همان گونه كه او براى رضاى خدا كار مى ‏كرد خدا نيز او را راضى مى‏سازد، رضايتى گسترده و نامحدود كه تمام نعمتها در آن جمع است.

آثار و بركات سوره:

1) جلوگیری از خواب بد

هر كس هنگام خواب سوره لیل را پانزده بار قرائت كند در خوابش جز آنچه از خیر و خوبی دوست دارد در خواب نبیند و خواب بد نخواهد دید و هر كس در نماز عشا آن را بخواند مانند آن است كه یك چهارم قرآن را خوانده و نمازش مورد قبول خداوند قرار می گیرد.

2) به هوش آمدن بیمار صرعی

امام صادق علیه السلام فرمودند: ... و هر كس این سوره را در گوش كسی كه غش كرده و كسی كه بیماری صرع دارد بخواند در همان ساعت به هوش می آید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ف - پورسلطان

  تعداد بازديدها: 5044
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=68041
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.