تاريخ انتشار: 09 آبان 1394 ساعت 14:35:40
اختصاصی/تدبّر در قرآن (43)

بسم اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

::درس چهل و سوم به تاریخ:9 آبان94

::قرار چهل روزه : ترک غیبت

::قرار روز : السلام علیک یا زینب کبری (س)

::هدیه به : حضرت زینب کبری (س)

::تدبر در سوره مبارکه : لیل / بخش دوم

تشخیص سیاق های سوره:

این سوره مبارکه دارای دو سیاق است: آیه 1 – 11 و آیه 12 – 21.

وجه گسست سیاق دوم از سیاق نخست: فقدان اتصال ادبی و پیوستگی لفظی. گفتنی است، «إنّ» در ابتدای این آیه برای تعلیل محتوای گذشته نیست، زیرا جملات پس از آن، مقدمه آیات یازده به بعد است، به قرینه وجود «فاء» در ابتدای آیه چهاردهم؛

تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره:

فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست

1. فضای سخن: در فضای این آیات با دو گروه متفاوت از انسانها مواجهیم: متقیانی که اهل انفاق اند و پاداش نیکوی آخرت را تصویق می کنند و بخیلانی که استغنا می ورزند و پاداش نیکوی آخرت را تکذیب می کنند. دلیل استفاده این فضا، صدق و بجا بودن آیات چهارم تا ششم و هشتم و نهم است.

2. جهت هدایتی

‌أ. سه آیه نخست، سوگند و آیات چهارم تا یازدهم، در محدوده جواب آن است. جهت هدایتی سیاق را در جواب سوگند جست و جو می کنیم.

‌ب. آیه چهارم، تأکید بر تفاوت سعی انسانهاست. آیات پنجم و ششم، یکی از دو قِسم تلاش انسان را بیان می کند و آیه هفتم، جزای آن را مطرح می سازد. آیات هشتم و نهم، قسم دوم تلاش انسان را بیان می­کند و آیات دهم و یازدهم، جزای آن را. از مقسم مجمل که بگذریم، دو قسم مذکور در قبال هم به صورت شرط و جزا طراحی شده است و جهت هدایتی آن در جزاست.

بر این اساس، جهت هدایتی این آیات چنین است: «متقیان اهل انفاق در مسیر سعادت ابدی، و مکذّبان بخیل در مسیر شقاوت ابدی»

فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم

1. فضای سخن: تکذیب و روی گردانی از جانب عده ای و انفاق خالصانه از سوی گروهی دیگر، فضای این آیات است که از صدق و بجایی آیات شانزدهم و هجدهم قابل فهم است.

2. جهت هدایتی: آیات دوازدهم و سیزدهم، مقدمه انذار در آیه چهاردهم است. آیات پانزدهم و شانزدهم، معرفی معذّبان است و آیات هفدهم تا بیست و یکم، معرفی نجات یافتگان از عذاب. مهم‌ترین وصف این نجات یافتگان، انفاق است و به قرینه تقابل می توان فهمید که مهم‌ترین وصف معذبان، بخل است.

بنابراین، جهت هدایتی این آیات چنین است: «انذار مکذّبان بخیل و تبشیر متقیان اهل انفاق: ای انسانها برحذر باشید از آتشی که مکذبان بخیل را در بر می گیرد و متقیان اهل انفاق از آن در امان‌اند».

فضای سخن و جهت هدایتی سوره:

1. فضای سخن: فضای سخن هر دو سیاق مانند یکدیگر است. بنابراین فضای سوره نیز وجود دو گروه متفاوت است: متقیان اهل انفاق خالصانه و مکذبان بخیل.

3. جهت هدایتی: هماهنگی جهات هدایتی این دو سیاق آشکار است و بر همین اساس، جهت هدایتی سوره چنین خواهد بود: «تشویق به انفاق و هشدار درباره بخل: انفاق در دنیا و آخرت، راهگشا و بخل در دنیا و آخرت، مشکل زاست».

محتوا و فضيلت سوره:

در آغاز سوره بعد از ذكر سه سوگند مردم را به دو گروه تقسيم مى‏كند: انفاق كنندگان با تقوا، و بخيلانى كه منكر پاداش قيامتند، پايان كار گروه اول را خوشبختى و سهولت و آرامش، و پايان كار گروه دوم را سختى و تنگى و بدبختى مى‏ شمرد.

در بخش ديگرى از اين سوره، بعد از اشاره به اين معنى كه هدايت بندگان بر خداست، همگان را از آتش فروزان دوزخ انذار مى‏كند.

و در آخرين بخش كسانى را كه در اين آتش مى ‏سوزند و گروهى را كه از آن نجات مى‏يابند با ذكر اوصاف معرفى مى‏ كند.

در فضيلت تلاوت اين سوره از پيغمبر گرامى صلّى اللّه عليه و آله آمده است كه فرمود:

 «هر كس اين سوره را تلاوت كند خداوند آنقدر به او مى ‏بخشد كه راضى شود، و او را از سختي ها نجات مى‏ دهد و مسير زندگى را براى او آسان مى‏ سازد».

شأن نزول:

مفسران براى كل اين سوره شأن نزولى از ابن عباس نقل كرده‏ اند كه چنين است: «مردى در ميان مسلمانان بود كه شاخه يكى از درختان خرماى او بالاى خانه مرد فقير عيالمندى قرار گرفته بود، صاحب نخل هنگامى كه بالاى درخت مى‏ رفت تا خرماها را بچيند، گاهى چند دانه خرما در خانه مرد فقير مى‏افتاد، و كودكانش آن را برمى‏ داشتند، آن مرد از نخل فرود مى‏ آمد و خرما را از دستشان مى‏ گرفت.

مرد فقير به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شكايت آورد.

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: برو تا به كارت رسيدگى كنم. سپس صاحب نخل را ملاقات كرد و فرمود: اين درختى كه شاخه‏هايش بالاى خانه فلان كس آمده است به من مى‏ دهى تا در مقابل آن نخلى در بهشت از آن تو باشد! مرد گفت: من درختان نخل بسيارى دارم، و خرماى هيچ كدام به خوبى اين درخت نيست- و حاضر به چنين معامله‏ اى نيستم.

كسى از ياران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اين سخن را شنيد، عرض كرد: اى رسول خدا! اگر من بروم و اين درخت را از اين مرد خريدارى و واگذار كنم، شما همان چيزى را كه به او مى‏ داديد به من عطا خواهى كرد؟

فرمود: آرى.

آن مرد رفت و صاحب نخل را ديد و با او گفتگو كرد، صاحب نخل گفت: آيا مى‏ دانى كه محمّد حاضر شد درخت نخلى در بهشت در مقابل اين به من بدهد- و من نپذيرفتم.

خريدار گفت: آيا مى‏ خواهى آن را بفروشى يا نه؟

گفت: نمى ‏فروشم مگر آن كه مبلغى را كه گمان نمى‏ كنم كسى بدهد به من بدهى.

گفت: چه مبلغ؟

گفت: چهل نخل.

خريدار تعجب كرد و گفت: عجب بهاى سنگينى براى نخلى كه كج شده مطالبه مى‏ كنى، چهل نخل! سپس بعد از كمى سكوت گفت: بسيار خوب، چهل نخل به تو مى‏ دهم.

فروشنده (طمعكار) گفت: اگر راست مى‏ گوئى چند نفر را به عنوان شهود بطلب! اتفاقا گروهى از آنجا مى‏ گذشتند آنها را صدا زد، و بر اين معامله شاهد گرفت.

سپس خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و عرض كرد اى رسول خدا! نخل به ملك من در آمد و تقديم (محضر مباركتان) مى ‏كنم.

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به سراغ خانواده فقير رفت و به صاحب خانه گفت: اين نخل از آن تو و فرزندان توست.

اينجا بود كه سوره ليل نازل شد- و گفتنيها را در باره بخيلان و سخاوتمندان گفت.

در بعضى از روايات آمده كه مرد خريدار شخصى به نام «ابو الدحداح» بود.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ف - پورسلطان

  تعداد بازديدها: 4653
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=68001
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.