رزق رمضان"غزلی از علی اکبر پورسلطان(مهاجر)"
برخیز، که هنگامه ی وصل و حذر است
آن خفته ی بی عذر، تباه و هدر است
پس هر که به پا خواسته رجحان دارد
زین رو که به مهمانی حق مفتخر است
آن کس که دو چشم خود به عُقبی نگشود
این سو هدر است و آن طرف در به در است
این بندگی و عبادت و خودسازی
از جانبِ حق، هدیه به نوعِ بشر است
عالم ز ضیافتِ خدا آگاه است
ای داد بر آن بنده کزین بی خبر است
برخیز، همای سحری آمده است
خوشبخت تر است، آن که آماده تر است
ایمن بنما روح و روانت جانا
کاین روزه چنان خرقه ی ضدِّ شرر است
گو این که مهاجر، همه روزی ز خداست
رزقِ رمضان وسیع و گسترده تر است
برگرفته از کتاب: سوی سحر
|