تاريخ انتشار: 29 اسفند 1393 ساعت 00:41:08
نوروز"غزلی از علی اکبر پورسلطان(مهاجر)"

 

 

 

 

 

موسم جشن و طرب مست و غزل خوان آمد
به سرا پرده ی دل کوکب مستان آمد

فرش خضرا شده گسترده به دشت برکات
خواند بلبل، گهِ خوش رقصی مرغان آمد

لاله زاری شده این باغ مصفّای وطن
یادِ فرخنده ی آن پیر جماران آمد

بهترین هدیه همان ذکر رسول الله (ص) است
خوشتر آن عید که آغاز بهاران آمد

سفره ی نعمت حق بین، به چه رنگارنگی
بسطِ اکرام از آن ساحتِ یزدان آمد

چه شمیم خوشی از وادی رضوان جاریست
فصل عطر چمن و پونه و ریحان آمد

خبر از هجرت سرما و زمستان که رسید
در رگِ یخ زده ی دشت و دمن جان آمد


غنچه لبخند زنان سیرِ گلستان می کرد
که نسیمی به سر و زلف درختان آمد

سال نو گرد و غبار از همه جا بر گیرید
سبزه زارِ دل و جان، شبنمِ باران آمد

فرّ و فرخنده بود، گردش ایّام به کام
شاد و پیروز که نوروزِِ گُل افشان آمد

گو مهاجر که مبارک بودش باغ برین
آنکه فارغ ز گنه با لب خندان آمد
                         

  تعداد بازديدها: 7291
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=63968
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.