اهم سخنان و خاطرات آيت الله جلالي خميني در باره امام خميني(ره) آیت الله جلالی خمینی:
امام گفتند، خواهش می کنم تعریف مرا نکنید
جماران نوشت:
آیت الله جلالی خمینی همشهری رهبر کبیر انقلاب اسلامی گفت : بنده در خمین تولد یافتم و بعد از گذراندن کلاسهای ابتدایی و خواندن مقداری از مقدمات، به همراه آیت الله رضوانی (هم مباحثه ام) به قم رفتیم. اولین روزی که پدرانمان، ما را به محضر علما معرفی کردند به امام نیز معرفی مان کردند. از آن روز آشنایی ما با ایشان آغاز شد و امام همواره لطف داشتند. اگر هم کاری داشتند به ما می سپردند یا برادرشان آیت الله پسندیده وقتی می خواستند چیزی برای امام بفرستند از طریق ما به دستشان می رساندند.
اهم سخنان وخاطرات آيت الله جلالي خميني را در باره امام خميني(ره) درادامه بخوانید:
- · درس امام استثنایی بود؛ یعنی از نظر بیان و جاذبه فکر نمی کنم استادی در قم مانند ایشان بود. البته درس آقای بروجردی هم که برگزار می شد، حالت تشریفاتی داشت، اما درس امام شاگرد پرور بود و حدود ۸۰۰ نفر در آن حضور می یافتند
- · تقوای امام واقعا بی نظیر بود؛ یک روز دیدم که امام یکی از رفقا را مانند گذشته تحویل نمی گیرد. از او پرسیدم که مگر تو کاری کرده ای؟ پاسخ داد بله، کاری کردم که ای کاش انجام نمی دادم؛ روزی که آیت الله بروجردی فوت کرد، به منزلشان رفتم و با سادگی گفتم که شما نشسته اید و مرجعیت رفت! همه رساله خود را توزیع کردند وشما کاری نکردید. اما امام گفتند که فلانی من از تو توقع نداشتم چنین حرفی بزنی؛ بلکه توقع داشتم اگر من چنین کاری می کردم؛ تو می آمدی و نصیحتم می کردی! در واقع، ما زهد، تقوا و شجاعت ائمه را در کتابها خوانده بودیم، اما در امام هم این روحیه ها را دیدیم.
- · وقتی آیت الله بروجردی فوت کرد، درس امام از نظر شاگرد پروری اول بود. اما در همان مقطع سایر علما شروع به چاپ رساله کردند و ما هم که اطراف امام بودیم دیدیم که ایشان هیچ اقدامی نمی کنند و گفتیم اجازه بدهید رساله چاپ کنیم، ایشان گفتند که نیاز نیست. رژیم هم با توجه به کتاب کشف اسرار که امام نوشته بود اصلا موافق نبود که ایشان مرجع شود و نهایت تلاششان بر این بود که دیگران مرجع شوند. خودشان هم توجهی به مرجع شدن و چاپ رساله نداشتند و اصلا اگر تعریفشان را می کردی، بدشان می آمد؛ یک روز مرا خصوصی خواستند و گفتند آقای جلالی من یک خواهش دارم و آن این است که تعریف مرا نکنید…
- · یک روز خبرنگار روزنامه اطلاعات به قم آمد، اما امام اجازه عکس گرفتن و مصاحبه به او ندادند، با خبرنگار کیهان هم این گونه برخورد کردند. از طرفی ما هم نگران بودیم که امام در این بحبوحه انتخاب مرجع منزوی شوند، ولی خودشان نظرشان این بود که ببیند وضع چگونه می شود، تا این که شاه به قم آمد و در حرم حضرت معصومه سخنرانی کرد. او گفت که تا کنون یک مقام غیر مسئولی(آیت الله بروجردی) حضور داشت و نمی گذاشت منویات پدرم را اجرا کنم، از این تاریخ به بعد آنها را اجرا می کنم و تعبیر زشتی را هم به کار برد. از آن روز به بعد رویه امام تغییر کرد و در جلسه ای با مراجع گفت که اسلام در خطر است و شاه می خواهد منویات پدرش را اجرا کند که یا باید ساکت بنشینیم و همه چیز از بین برود یا این که بایستیم و این به معنی پذیرش خطرهاست، زیرا باید در مقابل شخص شاه بایستیم. پس از آن جریانات بود که در تهران لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی مطرح شد…
- · در قانون اساسی ما آزادی زیادی به زنان داده شده است، اما آزادی مورد نظر آن دوره، بی بند و باری بود و می خواستند ما را به دروازه های تمدن غرب برسانند. استکبار جهانی تلاش زیادی کرد تا دنیای اسلام را به کنترل خود در آورد، زیرا نفت و انرژی در این کشورها قرار دارد؛ در میان سنی ها و به خصوص عربستان وهابیت را حمایت کردند و موفق هم شدند، برای کنترل شیعه هم می خواستند کشور ایران را بهایی کنند و آن سخنرانی شاه هم به معنای رسمیت بخشیدن به این دین بود. خدا امام را رحمت کند که اگر نبود، معلوم نبود وضعیت کشور چگونه می شد، یعنی هویدا که ۱۳ سال نخست وزیر کشور بود، خودش و پدرش بهایی بود. هنر امام این بود که انقلاب کرد و این وضعیت را به هم ریخت و مانع کنترل شیعه شد.
- · امام فرد بسیار ظلم ستیزی بود و کوچکترین رویه بر خلاف اسلام را نمی پذیرفت. یک روز مجلس ختم یکی از علمای قم بود؛ امام از من خواستند که بروم و بپرسم، سخنران آن جلسه آیا همان فردی است که هنگام تولد رضا پهلوی برای تبریک نزد شاه رفته بود؟ من هم رفتم و پرسیدم، خوشبختانه آن فرد نبود و امام در مجلس شرکت کردند.
- · علما در منزل آیت الله کمره ای جمع شده بودند و آیت الله بهبهانی هم از خوزستان آمده بود، ما هم به آن جا رفتیم. دستگاه شاه به آیت الله کمره ای احترام می گذاشت؛ بعد آیت الله شریعتمداری هم آمد. چند ساواکی آمدند و به بهبهانی گفتند که ما ماموریت داریم تا شما را از تهران خارج کنیم. اما آیت الله شریعتمداری با رده های بالای ساواک تماس گرفتند و مانع اجرای این تصمیم شدند. این نشان می داد که او ارتباط زیادی با رژیم دارد و من وقتی برای امام این موضوع را تعریف کردم، خنده ای کردند.
- · در اوایل جلسات جامعه روحانیت ،امام به مرحوم مطهری نامه نوشته بودند که علمای تهران را دور هم دعوت کنید، ولو برای خوردن چای؛ لذا آقای مطهری همه را دعوت کرد و از شرق تهران هم به من گفت و هرکس مامور بود که اعلامیه های امام را در منطقه خود توزیع کند. بنده هم یک بار در آن زمان دستگیر شدم و به زندان کمیته مشترک بردند.
- · یک روز حاج احمدآقا زنگ زدند و گفتند امام با شما کار دارد. من هم رفتم و ایشان گفتند که می خواهم شما را وصی و وکیل خود کنم تا ارثیه پدرم را بین مستضعفین و محرومین تقسیم کنید. بعد هم من نامه ای را به پیشنهاد حاج احمدآقا برایشان فرستادم که امام در پاسخ گفتند که شما از طرف من وکیل هستید که ارثیه را بین مستضعفین تقسیم کنید “هرچند که ناقابل است”. ما هم به خمین رفتیم و دیدیم که ۴۵۰۰ متر زمین ارثیه امام است و خانواده های شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودین را اولویت دادیم و در متراز ۱۰۰، ۱۵۰ متر تقسیم کردیم و سند هم برایشان صادر کردم؛ الان هم نام آن کوچه، کوی امام خمینی است. یک بار هم امام مرا خواستند و گفتند که خواهش می کنم تعریف مرا نکنید.
- · من یک هفته بعد از فوت امام نزد آیت الله خامنه ای رفتم و گفتم، امامت جمعه خمین حکم امام بود و حالا از شما می خواهم تا از ستاد اقامه نماز جمعه بخواهید فرد دیگری را معرفی کنند؛ اما ایشان جمله را گفتند که عرق بر پیشانی من نشست که ” آقای جلالی! من به ترکیب بنایی که امام گذاشتند، دست نمی زنم؛ شما منصوبید از طرف امام و آن را تغییر نمی دهم”. بعد هم گفتند که هر جور با امام قرار گذاشته اید، همان طور رفتار کنید و ارتباطتان با خمین را قطع نکنید.
- · بی احترامی هایی که می شود(به بیت امام خمینی)، اشتباه است. ما وقتی به ولایت و رهبری امام خمینی اعتقاد داریم باید بیت ایشان را هم احترام کنیم و از کارهای ناشایست بپرهیزیم، زیرا مردم ما طرفدار امام و بیت امام هستند و نباید به آن بی احترامی شود که به ضرر حکومت و نظام بوده و موجب ایجاد اختلاف، از بین رفتن وحدت و سوء استفاده دشمن می شود. بنابراین ما باید مراقب باشیم تا بی احترامی ها به بیت امام تکرار نشود؛ به خصوص در شرایطی که همه دنیا می خواهد شخص امام را هدف قرار دهد. البته به نظر من اینها اشتباهاتی بود که صورت گرفت وعاملان آن، خودشان هم فهمیده اند که اشتباه کردند.
برداشت از : تابناک
|