انتشار مصاحبه آیت الله سید محمد خامنه ای با نشریه رمز عبور در شرایطی که روز شمار نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی برای دوره دهم کوک شده ، ابعاد مختلفی را در اذهان عمومی و رسانه ای کشور یادآور شده است. مصاحبه مذکور در روزهای اخیر بازتاب های مختلفی را در پی داشته و افراد در گروه ها و جناح های مختلف بر مبنای حب علی یا بغض معاویه به واکنش های مختلفی نسبت به این مصاحبه داشته اند. آیت الله سید محمد خامنه ای در این مصاحبه به طرح موضوعاتی خطاب به حضرت امام (ره) و بعضا بیت ایشان پرداخته که تا به امروز چند مورد از جانب اهل قلم و دلسوزان انقلاب مورد نقد قرار گرفته است. علاوه بر این، ایشان در مصاحبه مذکور نسبت به طرح موضوعاتی علیه  شهید آیت الله دکتر بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخته است که طرح و بحث و نقد این ادعاها مبنی بر صحت و سقم و یا اهداف احتمالی مصاحبه شونده یا مسئولان نشریه رمز عبور، هدف نگارنده و تخصص وی نیست .
فارغ از ذره بین گرفتن بر صحت و سقم این اختلاف قدیمی بین سید محمد خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و طرح القابی نظیر "تمامیت خواه" به شید بهشتی – که کنایه و لقبی است که منافقین به شهید مظلوم نسبت داده بودند- و نگاه بر صحت و سقم ادعاهای مصاحبه شونده در باب نقش و رویه " اصحاب جماران" در تصمیم گیری های بنیان گذار انقلاب ، با گذشت سه دهه از ماجرای مک فارلین در مجلس دوم با اتهاماتی که به شهید بهشتی و بیت امام (ره) نسبت داده می شود، مجددا پرسش تاریخی "این تذهبون؟" این بار نه از 8 نماینده منتهی الیه جناح راست در مجلس دوم یا حتی نهم ، که از جریانی سیاسی پرسیده می شود که دست به شخم شده و زمین دهه 60 را به امید یافتن کلیدی برای عبور از موانع پیش روی خود زیر و رو می کند.

نخستین "این تذهبون" از چه کسانی و در چه زمانی پرسیده شد؟

سیداحمد حسینی سیرجانی، جلال‏ الدین فارسی، نیکروش، سیدمحمد خامنه‏ ای، سیدحسین موسویانی، حسنعلی النجفی، مرتضی فهیم کرمانی و ابراهیم اسرافیلیان نمایندگان منتهی الیه جناح راست مجلس دوم بودند که از وزیر وقت خارجه علی‏ اکبر ولایتی خواسته بودند که به پارلمان بیاید و توضیح دهد که «در رابطه با جنجال تبلیغاتی اخیر از داخل و خارج کشور در خصوص ارتباط با دولت آمریکا، اعلام دارند که این ارتباط در چه سطحی صورت پذیرفته است؟ نظر به اینکه مجلس هیچ‏گونه اطلاعی از این فعل و انفعالات نداشته است اعلام دارند چه مقامی یا مقاماتی، تصمیم به این تماس و ارتباط گرفته‏اند؟ به طوری که شنیده می‏شود افرادی خارج از کادر وزارت امور خارجه با هیأت آمریکایی تماس گرفته و مذاکره نموده‏اند لطفاً اعلام دارید که این افراد مأموریتی از جانب وزارت خارجه داشته‏اند یا خیر و در صورتی که پاسخ منفی باشد مجوز قانونی تماس و ارتباط افراد مذکور کدام است؟ جریان سفر هیأت آمریکایی به ایران به چه صورت و با چه کیفیتی صورت پذیرفته و چه کسانی در ایران با آنها مذاکره نموده‏اند، محور مذاکرت چه بوده و مذاکرات به چه تصمیماتی منجر گردیده است؟»
این افراد قید کرده بودند که قبلاً موضوع با وزیر امور خارجه در میان گذاشته شده و "پاسخ مشارالیه مقنع نبوده است" اما این بار جواب روشنی به آنها داده شد؛ امام خمینی در یک سخنرانی عمومی گفت: "من هیچ توقعی نداشتم از بعضی این اشخاص ولو بعضی‏شان در نظر من پوچ‏اند لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقعی نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا ،ا فریاد می‏زنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چه‏تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقعی شوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسأله مهمی که باید همه‏ی شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است… چرا شماها می‏خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می‏خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می‏خواهید دودستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید می‏روید؟ این تذهبون؟ … لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید از لحن اسرائیل تندتر است…"
از این ماجرا بیش از سه دهه گذشته است اما به نظر می رسد که تندروها هم چنان حضور دارند و از تاریخ و وقایع سیاسی برای خود این بار باید سوال حضرت امام را نه از آن نمایندگان و نه حتی از آیت الله سید محمد خامنه ای ، که از جماعتی پرسید که تلاش دارند رمز عبور از ملت و مرزها و بزرگان انقلاب را در انتقام از دهه 60 بگیرند.

تکرار یک سوال بعد از سه دهه

نشریه رمز عبور متعلق به جریان سیاسی احمدی نژادی ها این روزها دوباره  به تکاپو برای دو قطبی کردن فضای سیاسی کشور در یک الگوی ساده لوحانه و غلط ، مبنی بر تقسیم بندی فضا به هاشمی – غیر هاشمی کرده است و نکته قابل توجه این است که با گذشت بیش از سه دهه این بار این جریان سیاسی است که تلاش می کند تا با بزرگ نمایی یک اختلاف قدیمی بتواند از دکان آن برای خود نانی دست و پا کرده و رمز عبور از موانع سر راه خود را بیاید.
نزدیکان احمدی نژاد یا همان جریان انحرافی که ابتدای سال جاری با سناریوی جدایی مشایی از احمدی نژاد استارت ماراتن تلاش برای بازگشت به نهادهای قدرت را شروع کردند در آخرین اقدام خود سعی دارند تا سوار بر موج اختلافات تاریخی از موانع بر سر راه خود عبور کرده و یا شاید بتوانند با همان ابزار های پوپولیستی که پیش از این از آن ها استفاده کرده بودند نام خود را بر سر زبان ها بیاندازند.

جریان انحرافی امیدوار است با حذف نام اسفندیار رحیم مشایی ، چهره احمدی نژاد را برای افکار عمومی ترمیم کند و با دو قطبی کردن فضای سیاسی، این پیام را به جریان اصولگرا برساند ، که تنها کسی که مقابل جریان رقیب، توان رقابت و رای آوری دارد ، محمود احمدی نژاد است.
اگر چه بسیاری معتقد هستند که عمر جریان سیاسی احمدی نژاد سر آمده و امکان بازگشت وی و نزدیکانش به نهادهای قدرت دیگر نیست و مردم به این جریان سیاسی روی خوش نشان نمی دهد ، اما نکته قابل توجه فارغ از تصمیم ملت، تاثیری است که این رویکردهای سیاسی جریان انحرافی بر فضای کشور در این برهه حساس می گذارد.
به نظر می رسد نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم و شکست قطعی این جریان سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ، آن ها را بر آن داشته است که در کنار رویه معمول خود برای تخریب معتدلین دو جناح سیاسی ، این بار زمین دهه 60 را نیز به امید ترسیم یک سناریوی نخ نما شده شخم بزنند. فارغ از این که در این برهه زمانی شرایط کشور چه ایجاب می کند و وحدت ملی تا چه اندازه نیازمند همگرایی داخلی است.
این بار باز هم پرسش تاریخی حضرت امام با مخاطبانی متفاوت مطرح است. در این برهه از زمان ، در شرایط فعلی بین المللی و سیاسی ایران در منطقه و عرصه جهانی و گود مذاکرات جای این سوال باقی است که : " این تذهبون ، یا احمدی نژادیون؟" .