تنها دو هفته مانده به پایان مهلت تعیین شده برای رسیدن به توافق جامع در مذاکرات هستهای، برخی رسانههای داخلی در حال طرح ادعاهایی درباره سرنوشت تحریمها هستند که اگر چه غالب آن به روشنی با متن توافق ژنو به عنوان سند راهنمای توافق نهایی و جدیدترین مواضع تیم مذاکرهکننده ایران در تضاد است ولی انتشار این ادعاها با پاسخ و یا پیگیری مواجه نشده است
به گزارش «تابناک»، حتی اگر سخنان روز دوشنبه یک مقام اگاه روس را که اظهار داشته جدول زمانی برداشته شدن تحریمها علیه ایران، تنها اختلاف مهم باقیمانده میان مذاکرهکنندگان در مسقط است، نادیده گرفته شود و سخنان رئیسجمهور، وزیر و معاونان وزیر خارجه که همیشه اعلام کردهاند همه تحریمهای مرتبط با مساله هستهای ایران باید در توافق نهایی احتمالی برداشته شوند نشنیده گرفته شود، باز هم نمیتوان این را نادیده گرفت که متن توافق ژنو که در ابتدای آذرماه سال گذشته حاصل شده است، به روشنی برداشته شدن همهجانبه این تحریمها را بخشی از توافق نهایی دانسته است.
در بخشی از متن برنامه اقدام مشترک موسوم به توافق ژنو که به این موضوع پرداخته است، آمده: «به طور همه جانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی را برداشته و از جمله گامهایی برای دسترسی به حوزههای تجاری، فنآوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.»
رئیس جمهور بارها بر این که باید تحریمها برداشته شود تاکید کرده است و از جمله در آخرین گفت و گوی ویژه خبری خود اظهار داشت: « در اینکه تحریم باید برداشته شود اختلاف نیست در اینکه کی آغاز شود و کی پایان یابد و ... هست که مسائل مهمی هم هست البته.» مذاکرهکنندگان ایرانی نیز بارها و بارها بر همین موضع ایران که مطابق توافق ژنو موضوعی از قبل مورد تعیین شده نیز هست تاکید کردهاند که تحریمها باید برداشته شود اگر چه بر سر جدول زمانی آن اختلاف وجود دارد.
با وجود این که در جریان مذاکرات اخیر در عمان سکوت سنگین خبری بر محتوای مذاکرات حاکم است و تقریبا هیچ یک از مذاکرهکنندگان خبری را به رسانهها درز نمیدهند ولی روزنامه کیهان از جمله معدود رسانههای ایرانی است که هم مدعی داشتن اطلاع از محتوای مذاکرات است و هم مدعی این که قرار نیست در موضوع برداشتن تحریمها اتفاق خاصی بیفتد.
این روزنامه از جمله در بخشی از «یادداشت روز» مفصل روز دوشنبه خود که شباهت قابل توجهی با برخی مطالب منتشره در یکی از سایتهای خبری خاص دارد، در این باره نوشته است:
در چالش هستهای دوازده ساله، موضوع اصلی، لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی بود ولی اخبار و گزارشهای درز کرده از مذاکرات که شواهدی از صحت آن نیز در دست است، حکایت از آن دارد، که این مسئله اصلی به حاشیه رانده شده و با وعدههای باز هم «نسیه» روبروست.
بر اساس این گزارش، آمریکاییها اصرار دارند که رژیم و سامانه تحریمها دستنخورده باقی بماند و تنها بخشی از آن را- که خواهیم دید اهمیت چندانی ندارد و به وعده نسیه شبیه است- به حالت «تعلیق» و نه «لغو» در آورند. یعنی تحریمها را همچنان به عنوان «شمشیر داموکلوس» بر سر فعالیت هستهای - بخوانید اقتدار و پیشرفت- ایران نگاه خواهند داشت. توضیح آن که تحریمها را عمدتاً به چهار دسته تقسیم کردهاند:
اول: تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل «U.N. SANCTIONS». آمریکاییها میگویند این بخش از تحریمها بیکم و کاست و بدون تغییر باقی میماند و ادعا میکنند که لغو یا تعلیق آن در اختیار شورای امنیت سازمان ملل است و به این پرسش پاسخ نمیدهند که مگر 5+1، از سوی همان سازمان ملل به چالش هستهای با ایران نیامدهاند؟!
دوم: تحریمهای اتحادیه اروپا ««E.U. SANCTIONS. حریف این بخش از تحریمها را نیز بیرون از مذاکرات و عمدتاً غیر هستهای ارزیابی میکند.
گفتنی است متأسفانه تیم مذاکرهکننده کشورمان بیشترین- بخوانید اصلیترین- بخش از مذاکرات را روی آمریکا متمرکز کرده است و سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان را، تا حدودی و دو کشور چین و روسیه را تقریباً به طور کامل از دور مذاکرات خارج کرده است! که مذاکرات پیدرپی و طولانیمدت با طرف آمریکایی- از جمله مذاکرات در حال انجام مسقط- نمونه آن است و صد البته به نظر میرسد حضور خانم اشتون تنها برای آن است که مذاکرات سهجانبه! تلقی شود! که این حدیث مفصلی است و نوشته جداگانهای میطلبد.
سوم: تحریمهای کنگره ««C. SANCTIONS. تیم مذاکرهکننده آمریکا اعلام داشته است که برای لغو یا تعلیق این بخش از تحریمها اختیاری ندارد و تنها میتواند در صورت لزوم برای تعلیق آن به کنگره توصیه کرده و پادرمیانی کند!
چهارم: تحریمهایی که از سوی رئیس جمهور آمریکا - دولت آمریکا- وضع شدهاند. بر اساس گزارشهای موجود، آمریکاییها اعلام کردهاند که فقط بخشی از این تحریمها را در صورت پذیرش مقدمات آن از سوی ایران - بخوانید باجهای تحمیلی - به حالت تعلیق - و نه لغو- در میآورند.
و اما این بخش از تحریمها را نیز به دو نوع تقسیم کردهاند:
الف: تحریمهای اولیه PRIMERY SANCTIONS. این بخش از تحریمها شامل شرکتها، مؤسسات و شخصیتهای حقیقی و حقوقی آمریکایی است که آنها را از رابطه تجاری، علمی و... با ایران منع کرده و در صورت تخلف به جریمههای سنگین محکوم میکند. آمریکاییها اعلام کردهاند که این بخش از تحریمها را نه لغو میکنند و نه به حالت تعلیق درمیآورند!
ب: بخش دوم از تحریمهای دولت آمریکا، تحریمهای ثانویه «SECONDARY SANCTIONS» است که مطابق آن شرکتها و مؤسسات و اشخاص حقیقی و حقوقی غیر آمریکایی از رابطه تجاری و علمی و... با ایران منع شدهاند. آمریکاییها اعلام کردهاند که فقط این بخش از تحریمها را، آنهم برای مدت 2 سال به حالت تعلیق در میآورند و این تعلیق ناچیز و کماهمیت تحریمها را نیز با دو قید محدود کردهاند.
قید اول آن که آژانس بینالمللی انرژی اتمی - که بارها نشان داده است به طور کامل در اختیار آمریکاست- پایبندی ایران به تعهداتش در توافق نهایی را تأیید کند! توجه داشته باشید که آژانس طی 12 سال گذشته علیرغم بازرسیهای فراتر از NPT و پادمان مربوطه و حتی بازرسیهای سرزده «از هر نقطه در هر زمان»- ناشی از پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی- هرگز حاضر به اعلام صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان نشده است و به قول البرادعی- البته بعد از برکناری- اقداماتش سیاسی است و نه فنی و حقوقی که وظیفه تعریف شده آژانس است.
قید دوم: تنها آن دسته از تحریمهای مذکور در بخش تحریمهای ثانويه به حالت تعلیق درمیآید که علیه فعالیت هستهای ایران وضع شده است و بقیه موارد که شامل اتهاماتی نظیر نقض حقوق بشر! تولید موشکهای بالستیک! تردید در تولید سلاحشیمیایی! حمایت از تروریسم!- حمایت از حزبالله، حماس، جهاد اسلامی، انقلابیون یمن و... - مخالفت با طرح صلح خاورمیانه -مخالفت با به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی - و... است به قوت خود باقی میماند!
حتی اگر همه تاکیدات پیشین مقامات ایرانی در باره برداشته شدن تحریمها نادیده گرفته شود، باز هم نوشته فوق دارای ایرادات محتوایی جدی است. از جمله این که در دوازده سال اخیر، مساله و چالش اصلی در موضوع هستهای حفظ حقوق مردم ایران در موضوع هستهای بوده و حتی یکی از خطوط قرمز یازدهگانه مورد اشاره رهبر انقلاب این است که «نباید نیازمندیهای کشور و برخی مسائل همچون تحریمها به مذاکره گره زده شود.»
علاوه بر این تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای تنها در چندسال اخیر و به ویژه پس از انتخابات سال 88 به یکی از موضوعات اصلی در مذاکرات هستهای تبدیل شده است و این موضوعی است که بارها در مواضع کیهان و همفکران آن مورد اشاره قرار گرفته است.
اشتباه دیگر نوشته روزنامه کیهان نادیده گرفتن سخنان پیشین وزیر خارجه است که اظهار داشته، گنجاندن بندی در مورد مراجعه کشورهای 5+1 به شورای امنیت و صدور قطعنامهای برای برداشته شدن تحریمهای شورای امنیت بخشی از توافق نهایی است.
اشتباه دیگر این نوشته مطالب مندرج در آن در باره تحریمهای اروپایی است. از چهار قانون اروپایی تحریم علیه ایران، سه مورد مرتبط با موضوع هستهای است که عبارتند از مصوبه شورای اروپا در مارس 2012، مصوبه شورای اروپا در فوریه 2007 که بعدا با مصوبهای در اکتبر 2010 جایگزین شده است. تنها تحریم اروپایی غیرهستهای، مصوبهای در آوریل 2011 و مرتبط با موضوع حقوق بشر است که اتفاقا آثار اقتصادی آن بسیار پایین ارزیابی شده است.
نویسنده کیهان علاوه بر این که اختیارات رئیس جمهور آمریکا در ممانعت از اعمال تحریمهای مصوب کنگره را نادیده گرفته است، به روشنی درک درستی هم از مفهوم تحریم اولیه و ثانویه ندارد و همه انها را در دو زیرگروه از تحریمهای ناشی از دستورات رئیس جمهور آمریکا دانسته است در حالی که تحریم ثانویه تحریم علیه شرکای تجاری و اقتصادی ایران است و اتفاقا تحریمهای مصوب کنگره بیشتر در این گروه قرار میگیرند.
با وجود همه اشتباهات کیهان که در بالا به آن اشاره شد، اما اهمیت موضوع برداشته شدن تحریمها آن چنان زیاد است که مطالبی را که این روزنامه پرسابقه و قدیمی منتشر کرده است و به طور قطع بخشهایی از تصمیمگیران کشور را نیز تحت تاثیر قرار میدهد نیازمند شفافسازی مقامات دولت باشد.
آنها موظفند که اگر مطالب روزنامه کیهان درست نیست، افکار عمومی را از نگرانی خارج کنند و در مقابل اگر به گونهای که کیهان درج کرده است، واقعیت مذاکرات تا این حد بد است، باید چرایی وقوع چنین مسائلی را برای مردم توضیح دهند.