جماران - زهره علی حسینی: دیدگاههای کارشناسان و آمارها حاکی است که آسیبهای اجتماعی و وقوع جرم در کشور ما به طوری چشمگیر، روندی رو به رشد داشته است. علاوه بر این، با توسعه یافتن کشور و گسترش تکنولوژی، تنوع آسیبهای اجتماعی و جرائم نیز در جامعه در حال گسترش است. در این میانه، بهترین راهکار برای رهایی جامعه از آسیبها، پیشگیری از وقوع آنهاست و قطعا بهترین و ابتداییترین فضا برای انجام فعالیتهای پیشگیرانه، از همان سنین ابتدایی زندگی و در خانواده باید انجام شود و بعد از آن در طول دوران تحصیل و در روند حضور فرد در جامعه نهادینه گردد.
در این راستا، نهادها و سازمانهای گوناگونی در جامعه تعبیه میشوند که از وقوع جرم جلوگیری کنند. پروفسور «مجید ابهری»، استاد دانشگاه و رفتارشناس معتقد است که در ایران بیش از 22 نهاد و سازمان در راستای پیشگیری فعالیت میکنند در حالی که در پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی ناموفق بودهاند.
دکتر ابهری در این بخش از گفت و گوی خود، در حالی از خارج شدن زندان ها از مسیر کارکرد پیشگیرانه و تربیتی خود سخن می گوید که در منطق امام خمینی زندان به مثابه یک مدرسه بازپروی انسان ها تعریف می شود او می گوید: زندان ها را به یک مدرسه آموزش و تربیت اخلاقی مبدل کنید (صحیفه امام؛ ج 18، ص 343 ـ 344.)
متن نخستین بخش از گفت و گوی تفصیلی جماران با دکتر ابهری را در ادامه می خوانید.
پیشگیری از جرم به چه معناست و از چه سالی در کشور فعالیتهای پیشگیرانه آغاز شده است؟
پیشگیری از جرم به معنای پیش بینی، شناسایی و ارزیابی خطر وقوع جرم؛ و تهیه و به کار بردن سیاستها و اقدامات لازم برای از بین بردن یا کاهش جرم است.
آسیب شناسی اجتماعی از سال 58 توسط بنده در کشور بنیانگذاری شد. هدف ما در این راه، این بود که ساز و کاری فراهم شود که مانع از وقوع جرم شده و از آسیبهای اجتماعی پیشگیری شود؛ اما متأسفانه چنین نشد.
در این راستا چه نهاد و سازمانهایی مشغول به فعالیت هستند؟ این سازمانها و نهادها، آیا وابسته به دولتاند یا در بخشهای خصوصی مشغول به کارند؟
در کشور ما بیش از 22 نهاد و سازمان دولتی با بودجههای هنگفت در زمینه پیشگیری فعالیت میکنند که عبارتاند از: وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان، نیروی انتظامی، قوه قضائیه، سازمان بهزیستی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، معاونتهای فرهنگی دانشگاهها، استانداریها، وزارت کشور، فرمانداریها و دیگر سازمانهایی که اکنون به خاطر ندارم.
دلیل عدم موفقیت این نهادها و سازمانها در امر پیشگیری چیست؟
به علت فعالیت جزیرهای، همسو نبودن تلاشهای سازمانها و نهادهای متولی، سیاستگذاریهای متنوع و عدم انسجام در فعالیتهای اجرایی پیشگیری چندان در کشور ما موفق نبوده است. علاوه بر این، قانون اساسی کشور به عنوان اصلیترین سند بالادستی در اصل 156، پیشگیری را به عهده قوه قضائیه گذاشته است. بنابراین، این جزو وظایف ذاتی قوه قضائیه محسوب میشود در حالی که سن معاونت پیشگیری در قوه قضائیه کمتر از چهار سال است. بر اساس یک پژوهش رفتاری در بین تحصیل کرده ها حداکثر زمان وتوان مقاومت افراد در مقابل بیکاری دو سال است. در حالی که این زمان مقاومت در بین افراد تحصیل نکرده و یا کم تحصیل به شش ماه می رسد.
فعالیتهای پیشگیرانه به چه دستههایی تقسیم میشوند؟
یک دستهبندی از پیشگیری، تقسیم به پیشگیری فرهنگی و اجتماعی و پیشگیری وضعی است. در دستهبندی دیگر، پیشگیری به سطوح مختلف تقسیم میشود. پیشگیری فرهنگی و اجتماعی که از خانواده شروع و در ادامه به مدارس، جامعه و سازمانهای دولتی و غیردولتی مربوط میشود. در پیشگیری فرهنگی و اجتماعی، رسانهها، خانواده، آموزش و پرورش و دانشگاهها، نقش بسزایی را ایفا میکنند.
در پیشگیری وضعی، نقش نیروهای امنیتی و انتظامی پررنگتر است. وظیفه این سازمانها برای انجام این نوع از پیشگیری این است که دسترسی به ابزار جرم را دشوارتر میکنند. سازوکارهای پیشگیری وضعی، انجام برنامههایی مثل تغییر مبلمان شهری، تجدید مجازات، ایجاد گشتهای ثابت و سیار با مجموعه قواعد و ضوابطی که تولید میکنند، است که از این طریق، دسترسی افراد به ابزار جرم دشوارتر میشود.
در تقسیمبندی پیشگیری به سطوح مختلف، در هر سطح چه اقداماتی در جهت پیشگیری انجام میشود؟
در این دسته بندی پیشگیری اولیه مشابه پیشگیری فرهنگی و اجتماعی است و در این پیشگیری که توسط خانواده، آموزش و پرورش و جامعه صورت میپذیرد، ما نباید بگذاریم که فرد آسیب ببیند یا در معرض آسیب قرار گیرد.
پیشگیری ثانویه عبارت از ابزار اصلاحی و مجازاتهایی است که در نظر گرفته میشود تا افرادی که دچار آسیب اجتماعی یا بزه شدهاند، بیش از پیش با چنین مشکلی دست و پنجه نرم نکنند.
چه سازمان و نهادی در حوزه پیشگیری نوع دوم مشغول به فعالیت است؟
در حال حاضر زندانها تنها مرکزی هستند که در پیشگیری نوع دوم در رابطه با بزهکاری فعالیت میکنند؛ این در حالی است که زندانهای کشور خودشان دانشگاه بزهکاری است. بیش از 70 درصد از مجرمین بیشتر از دو بار سابقه وقوع جرم دارند. بارها این اتفاق افتاده که فرد از درون زندان کلاهبرداری کرده است. فرد به خاطر 20 میلیون تومان اختلاس به زندان افتاده است، در دانشگاه زندان، مدرک دکترای بزهکاری خود را گرفته و بار بعد به دلیل اختلاس میلیاردی به زندان بازمیگردد. نمونههایی از این دست بسیار زیاد است که نشان میدهد زندان نقش پیشگیرانه و اصلاحگرانه خود را از دست داده است. نکته مهم این است که هسته اولیه بیش از 70 درصد از باندهای بزهکاری را در زندانها تشکیل میدهند. پیشنهاد من مجازاتهای جایگزین، بازپروری و بهپروری روانی و رفتاری بزهکاران در پیشگیری ثانویه است.
در پیشگیری سطح سوم چه چیز جای داده شده است؟
کاربرد پیشگیری ثالثیه و یا نوع سوم، بعد از خروج از زندان است. هدف پیشگیری سطح سوم جامعهپذیر شدن فردی است که از زندان یا از شرایط بحرانی آسیب اجتماعی خارج میشود؛ چراکه بسیار مهم است فرد آسیبدیده یا مجرم، جایگاه خود را در اجتماع از دست ندهد. درصد زیادی از افرادی که یک دوره از زندان و یا آسیب اجتماعی مثل اعتیاد را سپری کردهاند، زمانی که وارد جامعه میشوند، به مشکل برمیخورند. چنین افرادی حتی جایگاهشان را در خانواده هم از دست میدهند، چه برسد به جایگاهشان در جامعه.
در پیشگیری ثالثیه، فرد بعد از پایان دوره بازپروری و بهپروری، باید جامعهپذیر شده باشد، یا اینکه مستعد جامعهپذیری شود؛ درحالی که ما در مراکزی که متصدی امور پیشگیری هستند، چنین شرایطی را برای این افراد فراهم نمیکنیم.
دلیل اهمیت پیشگیری سطح سوم در چیست؟ مگر در دورههای بازپروری، افراد مجرم یا آسیبدیده بهبود پیدا نمیکنند؟
پیشگیری ثالثیه، آخرین خاکریز مقابله با بزهکاری است. زمانی که پیشگیری اولیه و ثانویه نتواند کاری انجام دهد.
باید این نکته را در نظر گرفت که اگر در زمان غیبت این افراد، خانواده آنها از هم متلاشی نشده باشد، این خانواده در شرایط بدی به سر میبرد؛ چراکه به دلیل غیبت فرد آسیبدیده اجتماعی یا بزهکار، خانوادهاش رنج زیادی را متحمل شده است. وقتی که چنین فردی بعد از گذراندن دوران بازپروری، آماده بازگشت به اجتماع میشود، در صورتی که از کوچکترین نهاد یعنی خانواده تا سایر نهادهای بزرگتر جامعه شرایط مطلوبی نداشته باشند، باز هم فرد در معرض بزهکاری یا آسیبهای اجتماعی قرار میگیرد.
بر اساس یک پژوهش رفتاری بین تحصیلکردهها، حداکثر زمان و توان مقاومت افراد در مقابل بیکاری دو سال است؛ در حالی که این زمان مقاومت در بین افراد تحصیل نکرده و یا کم تحصیل به شش ماه میرسد.
برای بخش عمده آسیبهای اجتماعی که به طور مجدد بازگشت دارند چه تدبیری باید اندیشید؟
یک دلیل این است که، برای پیشگیری ثانویه، نباید زندان تنها مجازاتکننده ما باشد. باید مجازاتهای جایگزین هم داشته باشیم. باید با توجه به جرم و تحصیلات و موارد دیگر برای افراد متخلف مجازاتهای مختلف در نظر بگیریم.
یکی دیگر از دلایل این است که به مردم جامعه به ویژه نسل جوان، امکانات رفاهی، ورزشی و... به صورت رایگان و ارزان عرضه نمیشود. دولت باید به فکر ایجاد امکانات تفریحی، رفاهی و آموزشی برای جوانان به شکل آسان و ارزان باشد.