داعش تنها یکی از گروه های تروریستی است/ گروه های تروریستی سوریه چه کسانی هستند؟ جماران_داووداحمدی:مدتی پیش فؤاد معصوم رئیس جمهوری تازه ی عراق در مصاحبهای بیان کرده بود: «داعش سلاحهای پیشرفتهتری نسبت به ارتش عراق دارد». حرفهای فؤاد معصوم تازگی ندارند. این اولین بار نیست که در رابطه با قابلیتهای بالای تسلیحاتی داعش سخن گفته میشود. اما نکتهای مهم در این سخنان وجود دارد. عراق به عنوان یکی از غولهای نفتی جهان و کشوری که بیش از 30 میلیون نفر جمعیت دارد. پس از گذشت بیش از 10 سال از اشغال و فروپاشی ارتش این کشور توسط آمریکاییها هنوز نتوانسته است به تجهیزات مورد نیاز دسترسی پیدا کند. اما گروه داعش با گذشت کمتر از سه سال توانسته است سلاحها و آموزشهای بسیار پیشرفتهای داشته باشد. هرچند میتوان سابقه ی داعش را به القاعده ی عراق پیوند زد؛ اما ذکر این نکته الزامیست که ماهیت عملیاتی داعش و القاعده ی عراق متفاوت است. به همین دلیل داعش تجهیزات خود را در جریان همین چند سال به دست آورده است.
از طرف دیگر به غیر از داعش، دهها گروه تروریستی دیگر در سوریه فعال هستند. برخی از این گروهها تنها در سوریه میجنگند. برخی دیگر در لبنان و عراق نیز مشغول ارتکاب جنایت هستند. کثرت این گروهها عقلا نشان میدهد که نمیتوانند بدون حمایت کشورهای قدرتمند شکل گرفته باشند. در طول چند دهه ی گذشته یکبار دیگر نیز این صحنه تکرار شده است. افغانستان پس از اشغال توسط شوروی تبدیل به محلی برای تکثیر گروههای وهابی و سلفی شده بود. رویدادی که به قدرتگیری طالبان و القاعده منجر شد. بر اساس اسناد تاریخی در آن سالها ایالات متحده آمریکا به همراه عربستان سعودی و چند کشور دیگر حمایت و سازماندهی این جریانات را برعهده داشتند. با توجه به تجربه ی مشابه، این روزها می توان سخن از تکرار همان حمایت ها گفت. حتی اگر اسناد موجود در رابطه با دخالت قدرت های خارجی در بحران سوریه را نادیده بگیریم. بدور از عقل است که هزاران سلفی از سراسر دنیا به سوریه آمده و خود را سازماندهی کرده باشند. حتی اگر بپذیریم تروریست ها با توجه به تجربه ی گذشته شان و بر اساس تشکیلات پیشین توانستهاند به صورت مستقل دست به این اقدام بزنند. بازهم نمی توان توجیهی برای سلاح و تدارکات لازم برای این حجم از نفرات ارائه کرد. از آغاز بحران سوریه، گروه های مسلح معارض شکل گرفتند. نیروهایی که در ابتدا ادعا میشد بخشی از افراد جدا شده از ارتش این کشور هستند. اما امروز بخش بزرگی از این افراد حتی سوریه ای نیستند. در بیست و نهم ژوئیه ی 2011 ارتش آزاد تشکیل شد. نیرویی که فرماندهی آن را «ریاض الاسعد» بر عهده داشت. گفته میشود اسعد یکی از سرهنگ های ارتش سوریه بود که در چهارم ژوئیه همان سال به ترکیه فرار کرد. وی در بیست و نهم همان ماه ارتش آزاد سوریه را در خاک ترکیه تأسیس میکند. ارتش آزاد در استان ختای ترکیه شکل گرفت. مدتی بعد تعدادی دیگر از افراد ارتش سوریه مانند ستوان یکم حسین هرموش به ارتش آزاد میپیوندد. تعداد نفرات این ارتش در سال 2013 حدود چهل هزار نفر تخمین زده شده است. هرچند ممکن است در این عدد بزرگنمایی شده باشد. شکل گیری ارتش آزاد را می توان آغاز تقویت تروریستها در منطقه دانست. فرآیندی که امروز میوه اش را داعش در موصل میچیند. با شکل گیری ارتش آزاد، حمایتهای فراوان از این گروه آغاز شد. ترکیه میزبان ارتش آزاد در خاک خود بود و برای افسران این ارتش یک کمپ ایجاد کرد. علاوه بر اردوغان، ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلستان نیز در فوریه 2012 اعلام کرد کشورش برای ارسال کمک به مخالفین آمادگی دارد. از طرف دیگر برخی نیروهای لیبایی نیز اقدام به حمایت از ارتش آزاد نموده بودند. ارتش آزاد تنها آغاز راه بود. رفته رفته هر کشور و گروهی برای خود نیروی مسلحی در سوریه ایجاد می کرد. تا بتواند با براندازی دولت بشار اسد، سوریه را تحت کنترل داشته باشد. اردوغان تقریبا روی بیشتر گروهها سرمایه گذاری کرد. هرچند بیشتر، تابلوی ترکها در سوریه همین ارتش آزاد و ائتلاف ملی مخالفین سوریه به مرکزیت استانبول است. با گذشت زمان ارتش آزاد نیز ضعیفتر شد. به گونهای که امروز این گروه نقش مهمی در تحولات سوریه بازی نمیکند و بیشتر به حاشیه ی میدان رفته است.
جبهه ی اسلامی:
در 22 نوامبر 2013 هفت گروه معارض سوری بایکدیگر ادغام شدند و جبهه ی اسلامی را تشکیل دادند. «سخنگوی ناشناس» این گروه پیشتر گفته بود جبهه ی اسلامی تا زمانی که«ائتلاف ملی مخالفین سوری»دست به تغییرات مورد نظر این جریان نزند نمی خواهد با این گروه ارتباطی داشته باشد. سه گروه توحید،صقورالشام و جیش الاسلام از جبهه التحریر سوریه جدا شدند و از طرف دیگر گروه های احرار الشام، لواء الحق و انصار الاسلام از جبهه ی اسلامی سوریه جدا شده و به همراه جبهه ی اسلامی کردی به یکدیگر پیوستند و «جبهه ی اسلامی» را تشکیل دادند. جبهه ی اسلامی دارای تفکرات سلفی ست. اندیشهای که یکی از دلایل حمایت سعودی از این گروه ها میباشد.
جبهه ی النصره:
23 ژانویه ی 2012 زمانی بود که «جبهة النصرة لأهل الشام »تأسیس شد. گروهی که شاخه ی القاعده در سوریه ی بزرگ است. به همین دلیل النصره در لبنان نیز دست به عملیات می زند. تا پیش از آنکه ستاره ی بخت داعش طلوع کند. النصره را «تهاجمیترین و موفقترین» گروه در عرصه ی میدانی سوریه می دانستند. هرچند این روزها داعش گوی سبقت را از النصره ربوده است. گفته میشود داعش به عنوان شاخه ی عراقی القاعده( دولت اسلامی عراق) اقدام به تاسیس النصره نمود. اما بعد از آنکه القاعده ی عراق تصمیم به ورود مستقیم به سوریه گرفت با مخالفت ظواهری رهبر القاعده روبرو شد و همین مخالفت داعش (دولت اسلامی عراق و شام مخففش میشود: داعش) را به وجود آورد. النصره نیز مانند داعش رویای برقراری خلافت دارد. ساختار النصره در مناطق گوناگون متفاوت است. این گروه در دمشق به صورت واحدهای مخفی عمل می کند. در حلب این گروه به صورت یک نیروی نظامی نسبتا عادی سازماندهی شده است. ساختار النصره در حلب مبتنی بر واحدهایی ست که تیپ ها، هنگ ها و گروهان ها را تشکیل میدهند. نیروهای النصره باید در یک دوره ی ده روزه ی آموزش مذهبی شرکت کنند و سپس در یک دوره ی پانزده تا بیست روزه ی نظامی حاضر شوند. النصره دارای یک سلسله مراتب از شخصیتهای مذهبی سلفی ست. افرادی که نقش مهمی را در النصره بازی میکنند. این گروه دارای یک مجلس شورای کوچک است که در راس تشکیلات قرار دارد. وظیفه ی این مجلس اتخاذ تصمیمات النصره است. مهمترین محل درگیری در سوریه برای النصره، حلب میباشد. این روزها اما النصره و داعش در شمال حلب درگیر نبرد با یکدیگر هستند. شهری که میتواند آخرین جبهه ی مهمی باشد که اکنون در دست مخالفین است. ارتش سوریه در ماههای اخیر توانسته است به وسیله ی پیروزیهای پی در پی به هدفش در حلب که محاصره ی معارضین است نزدیک شود. پیشتر نیز با شکست تروریستها در قلمون بخشی از نیروهای النصره به منطقه ی عرسال لبنان وارد شدند. گفته می شود تسلیحاتی که قطر برای معارضین می فرستد بیشتر به النصره و داعش میرسد. مدتی پیش نیز با میانجیگری قطر یک گروگان آمریکایی که در دست النصره بود آزاد شد. تعداد نیروهای النصره بین پنج هزار تا شش هزار نفر تخمین زده میشود.
جیش المجاهدین:
این گروه در سال 2014 به منظور مقابله با داعش تشکیل شد. این نیرو در مناطق تحت کنترل معارضین حضور دارد. منطقه ی عملیاتی اصلی این گروه در ادلب و حلب است. دو منطقه ای که این روزها معارضین با یکدیگر مشغول جنگ هستند.
الاتحاد الإسلامی لأجناد الشام:
این گروه در سال 2013 شکل گرفت و در یک پیام ویدئویی تاسیس خود را اعلام نمود. منطقه عملیاتی دمشق و ریف دمشق برای گروه اجنادالشام تعریف شده است. کتائب حبیب المصطفی، صحابه، شباب الهدی، تجمع امجاد الاسلام و درالعاصمه پنج گروه تشکیل دهنده ی اجناد الشام میباشند. هرچند با توجه به تحولات دمشق و ریف دمشق این گروه ضربه های مهلکی خورده است.
انصار الدین:
بیشتر اعضای این گروه را غیر سوریها تشکیل میدهند. چهار گروه کتیبه الخضراء، حرکت شام الاسلام، جیش المهاجرین و الانصار و حرکت فجر، انصارالدین را شکل داده اند. به غیر از حرکت فجر باقی گروهها از اتباع غیرسوری تشکیل شدهاند. حرکت شام الاسلام از نیروهای مغربی هستند. جیش الخضراء اتباع عربستان سعودی و جیش المهاجرین و الانصار از سلفیهای چچن و آسیای مرکزی تشکیل شدهاند.
غرباء الشام:
سال شکلگیری «غریبههای شام» را برخی منابع 2001 و برخی دیگر 2003 دانستهاند. گفته میشود این گروه در قاچاق تروریستها به عراق نقش داشته است. اخبار و تحلیل های ضد و نقیضی در رابطه با غرباء الشام وجود دارد. اما تنها چیزی که در رابطه با این گروه میتوان با اطمینان گفت این است که غرباء الشام تقریبا با تمامی گروههای دیگر مشغول جنگ است. گفته میشود این گروه در گذشته به عنوان بخشی از القاعده ی عراق عمل میکرده برخی از خبرها از اتحاد سابق این گروه و داعش حکایت دارند. بر اساس برخی گزارشها غرباء الشام در ستیز با النصره بوده است. هرچند بعدها غرباء الشام با داعش نیز درگیر شد. ویدئوی منتشر شده در صفحه ی توئیتری این گروه افرادی از داعش را نشان میدهد که توسط غرباء الشام اسیر شدهاند. چندی پیش نیز داعش ویدئویی منتشر کرد که نشان میداد رئیس و تعدادی از فرماندهان غرباء الشام به دست این گروه اعدام شدهاند. احتمال دارد این گروه پس از این درگیریها تا حد زیادی تضعیف شده باشد.
جندالشام:
نام جندالشام یک بار، زمان جنگ سرد در افغانستان شنیده شد. گروهی که ابومصعب زرقاوی رهبر آن بود و در هماهنگی با القاعده عمل می کرد. البته نمی توان جند الشام سوریه را ادامه ی منحصر به فرد گروه ابومصعب زرقاوی دانست. تدوام اصلی جندالشام کابل، القاعده ی عراق و داعش است. «خالد محمود الدنداشی» در سال 2012 تصمیم گرفت جندالشام را در سوریه تأسیس کند. خالد محمد پیش از این یازده سال را در زندانهای لبنان سپری کرده بود. یکبار در سال 2000 تا 2005 بدلیل اقدمات تروریستی در این کشور زندانی شد و پس از آزادی همچنان به اقدامات خود ادامه داد. در سال 2006 بدلیل بمب گذاری دوباره به زندان افتاد هرچند شش سال بعد در سال 2012 آزاد شد. مرکز این گروه «قلعه الحصن» در حمص بوده است. گروه جند الشام متهم است که در آگوست 2013 اقدام به کشتار ده ها مسیحی نموده. بالاخره در مارس 2014 ارتش سوریه موفق شد با حمله به قلعه الحصن پایگاه اصلی جندالشام را آزاد سازد. در این عملیات تلفات فراوانی بر این گروه وارد شد. محمد خالد نیز پس از سالها ارتکاب اعمال تروریستی، در قلعه الحصن کشته شد.
عبدالله عزام:
در سال 2009 با حمایت صالح القرعاوی این گروه تشکیل شد. نام این گروه ریشه در سالهای جنگ سرد دارد. عبدالله عزام یکی از فرماندهان جهادی در افغانستان بود. که در سال 1989 کشته شد. گروه عبدالله عزام توانسته است شاخههایی در مصر، عراق، سوریه و لبنان به وجود آورد. این جریان در دسامبر 2011 کار خود در سوریه را آغاز کرد. در اولین عملیات در دمشق 40 نفر از مردم بی گناه سوریه کشته شدند. در سال 2012 «مجید المجید» به ریاست این گروه رسید. هرچند او در اوایل ژانویه بازداشت شد و چند روز بعد به دلیل وخامت وضعیت سلامتی درگذشت. روش کار عبدالله عزام بیشتر بمب گذاری در مناطق شهری است. اساسا این گروه جریانی شیعهستیز و ضد ایران و حزب الله لبنان است. حمله به رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان و شلیک موشک به این کشور نیز توسط گروه عبدالله اعزام انجام شده است.
این عناوین فقط نام تعدادی از مهمترین گروههای تروریستی در سوریه است. ده ها گروه دیگر در گوشه گوشه ی سوریه در حال کشتار مردم بی دفاع این کشور هستند. هرچند پیروزیهایی که در روزهای اخیر ارتش سوریه و عراق در مقابل تروریستها به دست آوردهاند نشان از کوتاهی عمر این گروهها دارد. تروریستهایی که مسلمان، مسیحی، شیعه، سنی و... برایشان فرقی ندارد. آنها تنها با یک چیز دشمنی دارند. دشمن اصلی آنها «زندگی» ست.
|