در حالي كه عراق در فتنه تروريستهاي داعش و توطئه تجزيه كردستان مي‌سوزد، طرفداران يك روحاني نما در كربلا با گشودن آتش به سوي نيروهاي امنيتي باعث ايجاد ناامني در اين شهر و كشته و مجروح شدن دست كم 30 نفر شدند.
منابع محلي در كربلا گزارش دادند كه درگيري ميان حاميان فردي روحاني به نام "سيدمحمود حسني الصرخي" با نيروهاي امنيتي ادامه دارد و تاكنون دست كم 30 كشته و زخمي برجاي گذاشته است.
به گزارش شبكه خبري سومريه نيوز عراق، آمار كشته شدگان و افراد زخمي در جريان درگيري‌ها ميان حاميان محمود حسني الصرخي، با نيروهاي امنيتي در كربلا به شكل متفرقه در مناطق مختلف اين شهر ادامه دارد.
در همين حال، يك منبع در پليس عراق اعلام كرد كه در پي اين درگيري‌ها، نيروهاي امنيتي مقررات منع آمد و شد در تمام استان كربلا اعمال كرده‌اند و ورودي‌هاي استان بسته شده است.
سايت العهد نيز گزارش داد كه گزارش‌ها از آسيب ديدن مرقد امام حسين(ع) صحت ندارد. اخباري نيز مبني بر تلاش هواداران الصرخي براي تحت كنترل گرفتن حرم منتشر شده‌ است.
شبكه سومريه نيوز نيز گزارش داد كه در اين عمليات بيش از 100 تن از طرفداران الصرخي بازداشت شده‌اند و جستجو براي يافتن و بازداشت ديگر طرفداران الصرخي ادامه دارد. خبر دستگيري الصرخي به شكل رسمي تاييد نشده است.
بنابراين گزارش تك‌تيراندازان هوادار الصرخي نيز در مناطق مختلف كربلا به ويژه در اطراف خانه وي مستقر شده و به سوي نيروهاي دولتي شليك مي‌كنند.
محمود حسن الصرخي كيست؟
به گزارش شيعه آنلاين سيد محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخي معروب به "آيت‌الله سيد محمود حسني الصرخي" متولد كاظمين و روحاني نمايي است كه پس از سقوط رژيم منحله بعث عراق براي اولين بار با لباس روحانيت در ملاءعام ظاهر شد و ضمن اعلام مرجعيت و معرفي خود به عنوان مرجع اعلاي شيعيان، مدعي ارتباط با امام زمان شد! البته برخي شايعات نيز وجود دارد كه گفته مي‌شود نام اصلي وي "محمود التميمي" از عشاير سني مذهب بني تميم در استان ديالي عراق است.
وي همچنين مدعي شده كه از شاگردان حضرت آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر و سيد محمدصادق صدر بوده كه البته اين ادعا از سوي ديگر شاگردان اين دو شهيد مانند آيت‌الله سيدكاظم حائري، كه چندين سال است از عراق به ايران هجرت كرده و در قم سكونت دارد تكذيب شده است.
او كه پس از ظاهر شدن به سرعت مورد توجه رسانه‌هاي خبري جهان به ويژه رسانه‌هاي ضد ايراني و ضد شيعي قرار گرفت، در مدت زمان بسيار كوتاهي با نام "سيد حسني" شهرت يافت.
چند روز پس از اولين ظهور وي، او اظهارات شديد اللحني عليه نيروهاي آمريكايي بيان كرد و آنان را اشغالگر خواند و خواستار خروج فوري اشغالگران از عراق شد.
دو روز پس از اظهارات ضد آمريكايي "الصرخي" كه در آن زمان در شهر كربلا مستقر شده بود، هوادارانش با حمله به تعدادي از نيروهاي امريكايي 3 نفر از آنها را كشتند. بلافاصله پس از آن عمليات نيروهاي امريكايي به كمك ارتش عراق به دفتر او حمله كردند، اما وي پيش از آن ناپديد شده بود.
از آن زمان تا سال گذشته يعني نزديك به 4 سال از "الصرخي" خبري نبود و شايعات در مورد محل پنهان شدن وي افزايش يافت. برخي مي‌گفتند به لبنان فرار كرده زيرا در آنجا ديده شده اما عده‌اي ديگر معتقد بودند در مناطق جنوب عراق پنهان شده است. اما برخي افراد زودباور كه ادعاهاي الصرخي درباره ديدار با امام زمان را باور كرده بودند، معتقد بودند كه او غيبت كرده و نزد امام زمان رفته است!
اما بررسي‌هاي دقيق انجام شده و سير تحركات، اقدامات، موضع گيري‌ها و اظهار نظرهاي 2 سال اخير الصرخي، يعني پس از ظهور مجدد وي، حكايت از آن دارد كه او از سوي يكي از سازمان‌هاي اطلاعاتي و امنيتي منطقه - كه به احتمال زياد عربستان سعودي است - به طور كامل حمايت و پشتيباني مالي و... مي‌شود.
برخي اسناد و اطلاعات موجود درباره "الصرخي" حكايت از آن دارد كه وي در اواسط دهه نود (حدود سال 1984) دانشجوي رشته مهندسي در دانشگاه بغداد بوده است، گفته مي‌شود وي مدتي از همكلاسي‌هاي دوران دانشجويي "عدي" فرزند صدام ديكتاتور سابق عراق بود و در همان زمان عضو حزب بعث شد و به يكي از دوستان نزديك "عدي" مبدل گشت. در همان زمان او در پارتي‌هاي مختلطي كه توسط "عدي" برگزار مي‌شد شركت مي‌كرد و حتي تصاويري از رقصيدن وي دراين پارتي‌ها وجود دارد.
از جمله اطلاعاتي كه در مورد وي وجود دارد اين است كه، او در مجالس و محافل مختلف خود به گونه‌هاي مختلف مدعي ارتباط با امام زمان(عج) شده است. از جمله ادعاهاي عجيب وي اين است كه در يك ديدار محرمانه با برخي هوادارانش مدعي شده كه امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج كرده و داماد خانوادگي آنها شده است!
دفتر "الصرخي" در تاريخ 7 شوال 1432 (1389ش) بيانه‌اي رسمي صادر كرد و در آن به طور مستقيم مدعي شده بود كه "الصرخي" با امام زمان(عج) ديدار داشته و دستوراتي براي چگونگي فعاليت دريافت كرده است! او همچنين گروهي به نام "شبكه امام زمان براي اعدام" تاسيس كرد و مدعي شده كه امام زمان از مراجع تقليد حاضر رضايت ندارد از همين رو فتواي اعدام مراجع تقليد را صادر كرد!
بررسي‌هاي انجام شده در مورد كتاب‌ها، تاليفات و دست نوشته‌هاي "الصرخي" نشان مي‌دهد كه او نه تنها براي اعلم بودن در مرجعيت داراي علم كافي نيست بلكه كمترين اطلاعات در زمينه علوم ديني برخوردار است، زيرا مطالعه نوشته‌هاي وي نشان مي‌دهد كه او بسياري از مطالبش را به طور كامل و صد درصد از كتب ديگر علما و مراجع به ويژه حضرت آيت‌الله خوئي(ره) به سرقت برده است.
"الصرخي" و هوادارانش او را بالاتر و حتي برابر با ديگر مراجع شيعه مي‌دانند و مي‌گويند براي مثال: حتي اگر هم "آيت‌الله الصرخي" با آيت‌الله سيستاني در يك سطح علمي باشند، باز هم "آيت‌الله الصرخي" به دليل "عرب بودن" از آيت‌الله سيستاني اعلم است! همين امر باعث شده همواره در كنار نام وي اصطلاح " مرجع تقليد عربي و عراقي" نوشته شود.
لازم به ياد آوري است "الصرخي" كه همواره ادعاي اسلامگرايي داشته، اما در انتخابات‌هاي گذشته همواره از نامزدها و احزاب غير اسلامي و غير ديني به ويژه حزب كمونيست عراق حمايت كرده است.
شايان ذكر است يكي از افراد نزديك و ياران "الصرخي" "فائز الشمري" نام دارد. براساس اسنادي كه پس از تسخير مقر سازمان اطلاعات و امنيت حزب بعث بعداز سقوط رژيم صدام به دست آمده، مشخص شد كه "فائز الشمري" يك سني مذهب و از اهالي شهر فلوجه بوده كه از كاركنان سازمان امنيت بعث به شمار مي‌رفت و در زمان صدام مدتي ماموريت يافت كه با عمامه‌اي سفيد رنگ به صورت يك روحاني شيعي در محافل و مجالس مختلف مانند دروس برخي مراجع حاضر شود.
پس از اشغال عراق نيروهاي امريكايي و عراقي به مسجدي در منطقه السيده در بغداد كه زير نظر "فائز الشمري" بود حمله كرده و مقدار زيادي از سلاح‌ها و موشك‌هاي ارتش سابق عراق را در انبار مسجد كشف و ضبط كردند.
پيش از آن حمله "الشمري" گريخته بود و مدتي بعد با عمامه سياه رنگ در كنار "الصرخي" به عنوان يكي از هواداران وي ظاهر شد.
در پي افزايش فعاليت گروهك "الصرخي" به ويژه عليه مراجع تقليد و احساس خطر از سوي دولت عراق، فعاليت اطلاعاتي امنيتي عليه وي آغاز شد تا حاميان اصلي و پشت پرده وي مشخص شود.
بررسي‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد، او در حال حاضر نزديك به دويست نيروي مرد و پنجاه نيروي زن را به استخدام گرفته و به طور ماهانه به هر كدام از آنان سيصد دلار حقوق پرداخت مي‌كند. براساس اطلاعات به دست آمده منبع درآمدي وي از سوي سازمان اطلاعات و امنيت عربستان سعودي تامين مي‌شود.
نيروهاي وي با هدف حمايت از خود و انجام برخي عمليات‌ها مقادير قابل توجهي اسلحه نيز تهيه كرده و در اختيار دارند.
از جمله حمايت‌هايي كه رژيم سعودي از وي مي‌كند تبليغات براي وي و رسانه‌هاي وابسته به سعودي است براي مثال تاكنون روزنامه الشرق الاوسط و شبكه العربيه و سايت اينترنتي ايلاف كه از پر مخاطب‌ترين رسانه‌هاي عرب زبان جهان به شمار مي‌روند با وي مصاحبه كرده و به نشر اظهارات و انديشه‌هاي او پرداخته‌اند.
اهداف الصرخي در عراق
بررسي دقيق انجام شده از سير فعاليت‌ها، اظهارات، موضع گيري‌ها و اقدامات گروهك "الصرخي" نشان مي‌دهد كه هدف اصلي وي ايجاد فتنه ميان شيعيان عراق و به ويژه تخريب وجهه قدرتمند و بانفوذ آيت‌الله سيستاني است.
از جمله اقدامات تخريب گرايانه گروهك "الصرخي" عليه آيت‌الله سيستاني، حمله به دفاتر و تلاش براي ترور برخي از نمايندگان و وكلاي ايشان در شهرهاي مختلف عراق به ويژه شهرهاي جنوبي بوده است.
هواداران "الصرخي" طي دو سال گذشته بيش از 10 مسجد، حسينيه و مركز وابسته به آيت‌الله سيستاني و نمايندگانش را مورد حمله قرار داده و به آتش كشيده‌اند. آنان حتي حرمت اين اماكن ديني و قرآن‌هاي موجود در آن نگه نداشته و آن را به آتش كشيدند.
سياستي كه "الصرخي" براي تخريب آيت‌الله سيستاني در پيش گرفته معرفي وي به عنوان يك مرجع ايراني و غير عراقي است، تا از اين طريق بتواند ايشان را در ميان مردم عراق و ديگر كشورهاي عربي تخريب كند.
اما ناگفته نماند الصرخي به دستور اربابان سعودي خود اهدافي نيز در منطقه دنبال مي‌كند كه عمدترين آن مي‌توان به حمله به جمهوري اسلامي ايران است. اما ديگر هدف وي در منطقه مورد حمله قرار دادن حكومت بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه و ديكتاتور ناميدن وي است.
"الصرخي" همچنين طي اظهاراتي، انقلابيون بحرين را "شورشي" و "فتنه گر" ناميده بود، و آنها را به مزدور بودن و فعاليت در راستاي سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران متهم كرده است.
او از سوي ديگر از اهالي سني مذهب استان الانبار كه چند ماهي است عليه حكومت نوري المالكي، نخست‌وزير عراق دست به اعتراضات زده اند، حمايت كرده و خواستار ساقط شدن دولت وي شده است. اين درحالي است كه به اذعان كارشناسان مسائل سياسي عراق، اعتراضات استان الانبار از سوي حزب بعث منحله، عربستان سعودي و قطر حمايت مي‌شود.