پلكان حرام و بام سعادت در كوران انقلاب اسلامي و روزهاي بر آمدن شعارها و سرودهاي خودجوش، نقل است كه شعاري طراحي شده بود: شاه زنا زاده است، خميني آزاده است ميگويند شهيد بهشتي(ره) بشدت بر آشفته شده و گفته بود: رضاخان ازدواج كرده بود و اين شعار حرام است و در ادامه آورده بودند كه: از پلكان حرام كه نميشود به بام سعادت رسيد. اين نقل هرگونه كه باشد ترجمان رسا و زيبايي از جمله معروف: هدف وسيله را توجيه نميكند، ميباشد. جملهاي كه در دوران انقلاب و سالهاي پس از آن به گونهاي ملكه ذهني انقلابيون و رهروان راه امام خميني(ره) شده بود كه تخلف از آن گناهي نابخشودني محسوب ميشد. البته اين شعار برگرفته از سيره پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) و ائمه معصومين(عليهم السلام) ميباشد كه سرچشمه آن قرآن و تعاليم الهي است. نمونههاي فراواني از صدر اسلام بويژه در جنگ با كفار و يا جنگهاي سه گانه علي(ع) سراغ داريم كه عليرغم تسلط بر منابع استراتژيك آبها، دشمن را از آن محروم نميكردند، با اين استدلال كه فرصتي براي رسيدن به هدف است. مقصود اساسي آن بزرگان هدايت انسانها بود و اين كه به هر قيمت شده نگذارند اسير دام شيطان شوند و به ورطه گمراهي بيافتند. رفتار پيامبر اكرم(ص) با كفار قريش. با ابوسفيان پس از فتح مكه. با قاتل حمزه سيدالشهداء، رفتار اميرالمؤمنين(ع) با آنان كه حق مسلم او را پايمال كردند، با طلحه و زبير، حتي با ابن ملجم و خوارج نهروان، و رفتار حسين بن علي(ع) با آنان كه براي كشتن او هياهو ميكردند. كه در آخرين لحظات حيات آنها را به آزادمردي دعوت مينمودند و شمر را از ارتكاب آن جنايت عظيم باز ميداشت از جمله آنها ميباشد.
از جمله سنتهاي حسنه انقلاب ما و وجه تمايز خط امام از ساير مدعيان مبارزه، همين اصل بود و رمز ماندگاري آن. فراموش نكردهايم زماني نگذشت كه توسل به كودتا، ترور، انفجار و كشتار مردم بيگناه، تهمت و دروغ و افتراء، همه و همه به آن وسايلي تعبير گرديدند كه هدف را توجيه مينمايد. گروههاي چپ، فرقان، منافقين، بني صدر و ملي گراها و... يكي بعد از ديگري در اين سراب خودساخته. مدتي دست و پا زدند و محو شدند. ما مانديم و راه و سيره امام. آن بزرگ مردي كه حتي در اوج موشك باران شهرها و شهادت مردم بيدفاع كشورمان، تا مدتها، موشك زدن و بمباران مردم عراق و غيرنظاميان را به دليل همان اعتقادات بر نميتافت و هم او كه منحرفين از خط انقلاب و مردم را آن قدر تحمل ميكرد كه حتي فرياد نزديكترين افراد به او هم بلند ميشد. آري او از سلسله آن خاندان شريفي بود كه براي هميشه اسوه حسنه هستند. او و حلقه ياران انقلابياش، از نگراني ديگران غصه ميخوردند و حتي براي بعضي از آنان با دلي سوخته و كمري شكسته، وصف حال ميكردند. رحمت به روان پاك او و ياراني همچون بهشتي عزيز كه بدرستي گفت: از پلكان حرام نميتوان به بام سعادت رسيد.
آيا آمادگي آن را داريم كه نگاهي به عملكرد يكي دو دهه گذشته خودمان بياندازيم؟ بگوييم با يكديگر چه كرديم؟ آيا ميتوان هنوز ادعا كرد در نظام ما هدف وسيله را توجيه نميكند؟ اگر روزگاري بدخواهان تيره دل، بهشتي را "را سپوتين انقلاب ايران" ميناميدند، ما كه اهل همين قافله بوديم چگونه دلمان آمد بزرگي را "عالي جناب سرخ پوش" و ديگري را جاسوس اجنبي و همه سرمايههاي نظام را فتنه گر و ساكتين فتنه و ضدولايت و...خطاب نماييم و به بهانه دفاع از ولايت فقيه، چنان افراط كرديم كه حتي خود ولي فقيه نيز فرياد برآورد كه اينقدر اين و آن را رمي به ضديت با ولايت فقيه نكنيد و اين فرد را كه اينگونه آماج تهمت و افتراء قرار داده ايد، 50 سال است كه ميشناسم! بله خيلي راحت از پلكانهاي حرام به بامها صعود كرديم، اما نه به بام سعادت به بام اشرافيت، قدرت پرستي و بداخلاقيهاي بيسابقه. آن چنان از هر فرصت كثيفي براي رسيدن به اهدافي كثيفتر استفاده كرديم كه ناگهان تيرهاي فتنه از هر سو به سويمان سرازير شد، نسل دوم و سوم ما، فرزندان و نوههاي ما، آنان كه پدرهاي شهيد خود را هرگز نديدند، آنان كه در خانه با جانبازاني سر ميكنند كه براي تأمين داروي خويش بايد به زمين وآسمان التماس كند، آري آنان و همه كساني كه حاضر نشدند از پلكان حرام به هيچ پشت بامي صعود نكنند و در همان زيرها ماندند و ساختند. و از سوي ديگر. از همان نسل، از همان هم رزمان جبهه و جنگ، از خيل همان مسولان بلندپايه نظام حتي در سطح معاونين رؤساي قواي سه گانه و... غنيمتهاي انقلاب را بر پشت بامهاي آلوده از حرام، با حرص و ولعي سيري ناپذير جمع ميكردند و مياندوختند و ابوذري نبود تا با استخوان شتر بر سر آنان بكوبد. در برابر چشمان متحير آنان كه توان پياده رفتن را نداشتند. چهرههاي آشنا سوار بر مركبهاي تندرو قدرت و ثروت ميتاختند و ميرفتند و خاك بر روي آنان پينه ميبست اما گويا فراموش كرده بودند اين ابيات كوبنده را كه:
آن را كه اسب بود غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نيز بگذرد
غارتگران ثروتهاي چند هزار ميلياردي وقتي دست حمايت كساني كه بايد از بيت المال مسلمين پاسداري ميكردند، از روي سرشان كنار زده شد، رسوا شده برجا ماندند اما كار خودشان را كردند. بياعتمادي مردم، بدترين داغي بود كه آنها بر پيشاني انقلاب زدند. و امروز همه بسيج شدهاند تا آثار آن ترك تازي و غارت گريها را ترميم نمايند وآب رفته را به جو باز آورند كه اگر اين كار صورت نگيرد از تاك و تاك نشان اثري نميماند. آن هم براي انقلاب و نظامي كه آثار قدرت و معنويت و حق بودن مسيري كه پيموده، تازه دارد در اقصي نقاط جهان، نسيم هستي بخش خود را بر پيكر مظلومين زمين ميوزاند و شرق و غرب عالم، صحنه هياهوي بيمانند اين از خواب غفلت بر خاستگان است. پس ما در اين پايگاه جهاني نهضت اسلامي، به هر قيمت ممكن بايد آشتي ملي بين دلسوزان انقلاب را برقرار نماييم و بيهوده يكديگر را آزار ندهيم و از طرف ديگر با فرصت طلبان و منافقان جديد آن چنان برخورد شود كه از جاي خويش برنخيزند تا مگر اين مردم خوب و صميمي و همانهايي كه امام ميفرمود رسول الله(ص) نيز چنين امتي نداشت، دلگرم و اميدوار در صحنه بمانند. پلكانهاي حرام را يكي بعد از ديگري و بدون هيچ اغماضي تخريب نماييم و از همان راه راستي كه اول روز به بام سعادت در آمديم. بالا و بالاتر رويم. و در نهايت براي مبارزه با فساد، افرادي را بيابيم كه هم دست و هم دست كشهاي پاك و سفيدي داشته باشند زيرا به فرموده رهبر انقلاب "با دست كشهاي آلوده، نميتوان ناپاكيها را زدود".
احمد حسيني
* هدف وسيله را توجيه نميكند؛ در دوران انقلاب ملكه ذهني رهروان راه امام خميني(ره) بود كه ريشه در سيره و روش زندگي پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(عليهم السلام) دارد
* متأسفانه در يكي دو دهه گذشته، تخريب شخصيتهاي انقلاب به اتهام ضد ولايت فقيه بودن براي رسيدن به اهدافي حقير، موجب آن شده كه خود ولي فقيه نيز فرياد برآورد
* غارت گران ثروتهاي چند هزار ميلياردي، به راحتي از پلكانهاي حرام به بامهاي آلودگي و فسادراه يافتند
* ما در اين پايگاه جهاني نهضت اسلامي به هر قيمت ممكن بايد آشتي ملي بين دلسوزان انقلاب را برقرار نموده و با فرصتطلبان و منافقان جديد برخورد نماييم منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
|