تاريخ انتشار: 20 خرداد 1393 ساعت 02:11:43
نماز جمعه ي با روح و نماز جمعه ي قرباني شده چیست؟

انتخاب : حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش: دوران امامت حضرت امام رضا(ع) دوران شكوفائي معارف اهل بيت(ع) است خصوصاً آن مقدار زماني كه حضرت(ع) در مقام ظاهري "ولايت عهدي" قرار گرفتند كه حدود دو سال مي‌باشد و از همين روي كه معارف بلندي در زمينه اعتقادات و معارف شيعي از آن حضرت(ع) صادر شده، اين باعث شد كه ايشان به "عالم آل محمد" شهرت يافتند.

يكي از معارف بلند، سخن بهت آور و بسيار عميق آن امام همام در مورد "نماز جمعه" و خصوصاً "خطبه نماز جمعه" است.

عبارت امام هشتم در تبيين ساختار و محتوي خطبه‌هاي نماز جمعه طبق نقل شيخ صدوق در كتاب "عيون اخبارالرضا" اين چنين است:

"الجمعة مشهد عام، فاراد ان يكون للامام سبباً لموعظتهم و ترغيبهم في الطاعة و ترهيبهم عن المعصية و توفيقهم علي مااراد من مصلحة دينهم و دنياهم ويخبرهم بماورد عليه من الاوقات و من الاحوال التي لهم فيها المضرة والمنفعة" (2/111)

ترجمه تشريحي اين عبارات چنين است:
"در نماز جمعه سراينكه خطبه قرار داده شد در اين است كه نماز جمعه محل حضور عموم طبقات و سلائق مختلف اجتماعي است و در اينجاست كه امام جمعه مسئول است كه خطبه با موعظه ايراد نمايد و عموم مردم را به اطاعت از فرامين الهي و دوري از معاصي فرا خواند و آن چرا كه باعث تحقق توفيق در جهت مصالح ديني و دنيوي آنان مي‌شود، گوشزد نموده و عموم جامعه اسلامي را از وضع موجود اسلام و مسلمين با خبر نمايد تا منافع و كاميابي‌ها و يا آسيب‌ها مورد توجه قرار گيرد".

اين بيان امام رضا(ع) كه در بلنداي "معرفت" قرار دارد مي‌توان از آن تعبير به "اركان شش گانه خطبه جمعه" كرد و معناي "ركن" اين است كه با فقدانش عمل منجر به ابطال مي‌شود. و به واقع كه اگر خطبه‌اي فاقد شش ركن مذكور نباشد "نماز جمعه به قربانگاه" سپرده شده است.

اهميت خطبه‌ها در نماز جمعه
اهيمت فراموش شده "خطبه‌هاي نماز جمعه" را از شواهد روشني مي‌توان بدست آورد:
شاهد اول:

در قرآن كريم از "خطبه نماز جمعه" تعبير به "ذكرالله" شده است (سوره جمعه آيه آخر) و "ذكر الله" يعني كلامي كه ظاهر و محتواي آن كاملاً با "الله" منطبق باشد و در غير آن "ذكرالله" نيست. كما اينكه امام فخر رازي در تفسير كبير برخي از خطبه‌هاي نماز جمعه را "ذكرالشيطان" مي‌داند و مي‌گويد سر اينكه خطبه‌اي مي‌تواند "ذكر الشيطان" باشد در اين است كه امام جمعه سراسر خطبه را به تعريف و تمجيد و تملق‌گوئي از "حاكمان، سلاطين" اختصاص دهد و از نام خدا اينچنين خطبه خالي خواهد بود (مفاتيح الغيب 30/10)

شاهد دوم:
اين مسئوليت يعني "امامت جمعه" براساس روايات و احاديث مربوط به "امام معصوم" مي‌شود و بعد از او هر كسي كه "امام معصوم" او را براي اين كار نصب فرمايد لذا در "فقه" آمده:

"خطبه الجمعه من وظائف الامام العالم يجميع الامور المتعلقه - بنظام احوال الرعيه في معاشهم و معادهم...". (رسائل فقهيه 1/533)

نتيجه اين دقت نظر فقهاء اين است كه "امام جمعه" غير عدالت كه شرط اولي "امامت" در جماعت و جمعه است بايد دو شرط ديگر را نيز حائز باشد يكي اينكه منصوب از طرف حاكم شرع باشد و ديگري آگاهي داشتن نسبت به شرائط و اوضاع جوامع اسلامي آنهم آگاهي كه زواياي گوناگون "معاش" و "معاد" مؤمنين را در بر مي‌گيرد.

شاهد سوم:
صاحبان فقاهت در گذشته و امروز بر اين نظرند كه دو خطبه نماز جمعه دو ركعت از نماز حساب مي‌شود و در واقع نماز جمعه با دو خطبه‌اي كه امام جمعه مي‌خواند چهار ركعت مي‌شود، لذا فقهاء قائل شدند كه در تمام خطبه "قصد قربت" شرط است. (ر. ك وسائل 7/342، دروس شهيد اول 1/196 و مجمع المسائل 1/250).

حق با استاد مطهري است كه خطبه نماز جمعه را "روح نماز جمعه" دانسته در صورت فقدان شرائط و اوصاف لازم، آن نماز جمعه را "نماز جمعه بي‌روح" شمرده است. (مجموعه آثار 27/303)
براين اساس شناخت يك "نماز جمعه با روح" با توجه به حديث امام رضا(ع) بايد ناظر به دو مطلب باشد:

اول شناخت "جايگاه نماز جمعه" و دوم، "اركان خطبه‌هاي آن". جايگاه نماز جمعه

امام رضا(ع) قبل از ورود به بيان اركان خطبه‌هاي نماز جمعه مقدمه‌اي در غايت منفعت در باب جايگاه معنوي و اهميت آن را مطرح فرموده‌اند.

تصريح مي‌كنند:
كه نماز جمعه "مشهد عام" است كه تعبير "مشهد عام" اولاً توجه دادن به اين نكته را در بردارد كه آنچه "امام جمعه" مي‌گويد در معرض ديد و استماع همگان است.

و ثانياً آن "همگان" همه اقشار و طبقات و سلائق مختلف مي‌باشند نه طبقه خاص يا جناح مشخص و يا سن تعريف شده‌اي. بلكه يك فراخوان "عمومي معنوي" است كه در آن همه جناح‌ها و سليقه‌ها بايد حضور داشته باشند.

اينجاست كه با همين تعبير اولين و سنگين‌ترين مسئوليت آقايان "ائمه جمعه" خود را نشان مي‌دهد كه بايد در خطبه خود متوجه گروه خاصي نبوده و سخن شان را براي مدح يا ذم يك مجموعه خاص قرار ندهند كه در صورت تخطي در محضر حق تعالي مسئول هستند.

البته برخوردهاي سياسي (جناحي و حزبي) در تاريخ اسلام كم نيست كه به آن اشاره خواهيم كرد.

اركان خطبه نماز جمعه
1) "موعظه"
اولين ركن خطبه‌ها را امام هشتم(ع) به "موعظه" اختصاص داده است و "موعظه" آن "كلام لطيف و ملائم است كه بتواند در جان شنونده بنشيند" پس خطبه‌اي كه از زبان قدرت يا تحكم يا تملق گوئي و يا بدگوئي صادر شود فاقد ركن اول "خطبه نماز جمعه" است.

لذاست كه احياء كننده نماز جمعه در عصر كنوني حضرت امام(ره) مسئوليت امام جمعه را "ارشاد" دانسته و نه حكومت و دخالت، كه بايد از موضع "معلمي" يا "پدري" ايراد شود" (صحيفه امام جلد 19/43 و 134 و 249)

و تصريح مي‌فرمايند كه:
"تأثير موعظه حسنه در نفوس بسيار زيادتر از بدگوئي است" (همان 14/217)
مواعظ خداي تعالي در قرآن و مواعظ رسول خدا(ص) و ائمه(ع) كه در كتابهاي حديثي آمده بهترين موعظه‌هاست كه جناب فيض كاشاني در كتاب وافي جلد 26 و شافي صفحه 805 به بعد آورده است و مراجعه به آن براي همگان خصوصاً ائمه جمعه بسيار سودمند است.

2) و 3) ترغيب به طاعت و تحذير از معصيت
ركن دوم و سوم خطبه‌هاي جمعه اينست كه نشان از طاعت و معصيت ارائه شود و مسلمين بر طاعت ترغيب و تشويق شده و از معاصي و خطرات آن مطلع شوند.

در اين بخش "عبارت و عبوديت" و "تكاليف و حقوق" از يك سوي و "شرك و ظلم و تعدي" از سوي ديگر مهمترين مظاهر اطاعت و معصيت است كه به فراخور جامعه اسلامي خطيب جمعه با "زبان موعظه" بايد مطرح كند.

4) و 5) بيان مصلحت دين و دنياي مردم
دو ركن ديگر خطبه نماز جمعه را حضرت ثامن الائمه(ع) در "بيان مصلحت‌هاي دين و دنياي مردم" قرار داده‌اند.

در اين مقام خوب است توجه شود كه آنچه مورد مسئوليت و وظيفه امام جمعه است مصلحت دين و دنياي "مردم" است يعني عموم جامعه اسلامي نه مصلحت و منفعت‌هاي گروهي يا خصوصي.
درست در همين نقطه است كه امام(ره) تصريح مي‌فرمايد

"بايد آرامش در كشور برقرار باشد و موجب نگراني مردم و تفرقه نشويد"
(صحيفه امام 14/202)

و در بيان ديگري به وضوح وظيفه خطير امامان جمعه را در اين جمله متذكر مي‌شود كه:
"هر مسئله‌اي را به خطبه‌هاي نماز جمعه نكشانند، اشكال به فلان استاندار و وزارتخانه... نماز جمعه جاي دعوت به حق است و مصالح مسلمين"
(صحيفه امام 19/251)

آيا در نماز جمعه‌هاي ما به اين وظيفه يعني بيان مصالح دنيوي و معنوي مسلمين عمل شده؟ و اگر مورد توجه قرار گرفته چقدر و به چه ميزان بوده؟

6) بيان مسائل روز جوامع اسلامي

آخرين ركني كه بايد در خطبه با توجه به بيان حضرت رضا(ع) مورد توجه و عمل خطيب جمعه قرار گيرد بيان مسائل روز مسلمين است بگونه‌اي كه "نيازها" و "ضررها" از تبيين گذشته و حال جوامع اسلامي بدست آيد. متأسفانه در اين مقام در طول تاريخ به "نماز جمعه" لطمات زيادي وارد شده از عصر امويان تا عصر صفويان، كه اگر به مدت قريب به 50 سال خطيبان جمعه "سب ولعن" به حضرت امير(ع) مي‌كردند با همين توصيه بوده و عبارت معروفي كه جاحظ نقل مي‌كند و ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه (16/133) آورده اين است:

"كان معاويه يقول في آخر خطبه الجمعه اللهم ان اباتراب الحد في دينك و صد سبليك فالعنه لعناً و بيلاً"
و اين لعن و نفرين به حضرت امير(ع) را بعنوان يك سياست لازم الاجراء بر همه "امامان جمعه" ضروري و واجب نمود و آنان نيز در عمل به اين "دستور حكومتي" كم نگذاشتند!

و نتيجه آن شد كه در همه منابر در طول بيش 50 سال لعن و نفرين نهادينه شد

"فكانت هذه يشاربها علي المنابر"

و بعدها نام امام حسن(ع) و امام حسين(ع) و ابن عباس و مالك اشتر هم به آن بخشنامه اضافه شد و امروز هم "سلف نامبارك" همان امويان يعني "وهابيت" و "تكفيريان" بر همان سبك "مشق خطابه خواني" مي‌كنند و همه شيعه را مورد لعن قرار مي‌دهند و گويا آنچه در عثماني‌ها رايج بود كه كشتن هر يك شيعه را بر كشتن هفتاد كافر برتري مي‌دادند، (مجموعه آثار 27/306)، امروز نيز زنده شده.

كه البته "اهانت" و "حرمت شكني" نسبت به يك مؤمن، ضعيف شده همان فرهنگ غلط است كه متأسفانه به حيطه خطبه‌خواني برخي رسيده است.

خطر هواي نفس در خطبه‌هاي جمعه
چه جالب و بجا امام خميني (ره) "خطبه جمعه‌اي كه اهانت آميز" باشد را مورد نظر قرار داده و فرموده:
"چيزهائي است كه، مربوط به نفسانيت است... براي خدا انسان نمي‌شود كه اهانت بكند به مؤمن، براي خدا كه نمي‌شود كشف ستر مؤمن بكند"

(صحيفه 20/300).

گذشته از اينكه :
حضرت امام "ورود ائمه جمعه به مسائل خرد و ريز را كاري خارج از شأن امام جمعه دانسته است" (صحيفه امام 19/251).

اگر "اهانت" و "تخريب" در خطبه‌اي نبوده و شنيده نشده، پس چرا آن روح خدا اين چنين با "درد و رنج" امامان جمعه را از آن برحذر داشته؟!

نماز جمعه‌اي كه فاجعه است
اگر در خطبه‌اي همه سخن يا بخشي از آن در فرمان "هوي نفس" قرار گرفت ديگر اينجا سخن از "قرباني نماز جمعه" نيست، آنچه استاد مطهري بعنوان "قرباني نماز جمعه" فرموده‌اند در موردي است كه خطيب نماز جمعه از هم و غم دنياي اسلام غافل باشد و يا تغافل كند. ولي اگر فردي خطبه‌اي در فضاي "اسلام و تشيع" با نام "دين" و "ولايت" ايراد كند كه مشتمل بر "اهانت" و "هتك" و "مچ گيري" باشد غير از "فاجعه" است؟

اين ضايعه عام البلوي را "فاجعه" است چون سخن "امام جمعه" سخن "حكومت اسلامي" تلقي مي‌شود خصوصاً اگر آن "امام جمعه" نمايندگي ويژه‌اي از "حاكم و ولي مسلمين" داشته باشد.
در نتيجه عمل ناپسند يك فرد به حساب "دين" گذاشته مي‌شود.

كدام مسائل روز؟
مقصود از "بيان مسائل روز" تبيين جهات كلي و عمومي مثبت يا منفي است كه در كشورهاي اسلامي رخ داده است و بيان عوامل تقويت نقطه‌هاي مثبت حوادث سياسي، اجتماعي و نيز بيان راهكار جبران نقاط منفي جوامع اسلامي، كه خطبه‌هاي نهج البلاغه كه با ادعاي شهيد استاد مطهري اغلب آنها، در روز جمعه بعنوان خطبه نماز ايراد شده ، بهترين ميزان و معيار است كه برخورد امام علي(ع) با مسائل روز چگونه بوده و چه مقدار از يك خطبه را به "مسائل روز" اختصاص مي‌داده است.

امام علي(ع) الگوي امامان جمعه
در اينجا كه نوشتار، مزين به نام و روش سخنوري "امير كلام" حضرت علي(ع) رسيد خوب است كه خطبه‌هاي نهج البلاغه كه آنجناب در روز جمعه ايراد مي‌فرموده مورد نظر قرار گيرد كه در "خطبه‌هاي جمعه مسجد كوفه" چه معارف بلندي در "توحيد"، "موعظه"، "سياست و كشورداري"، "دلسوزي براي عموم شهروندان" و... قرار دارد،

امروز، ماكه شيعه آن عزيز عالم وجود هستيم چه مقدار توانسته‌ايم "الگوبرداري" نمائيم؟ و اينكه وزن علمي خطبه‌هاي ما چگونه است؟

اميد است پس از گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي و نماز جمعه اين يادگار امام عزيزمان يعني "نماز جمعه" در جايگاه حقيقي خود قرار گرفته و آن فرمايش امام رضا(ع) در باب چگونگي محتواي خطبه‌ها مورد توجه جدي قرار گيرد، تا نماز جمعه ما "روح واقعي" خود را پيدا كرده و نه "قرباني" شود و نه "فاجعه" به حساب آيد
 

  تعداد بازديدها: 2232
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60739
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.