به مناسبت بيست وپنجمين سالگرد ارتحال امام خمينى(س) "منزلت بيت امام ( ره )" گرچه واژه ( بيت )در لغت معناى روشن و ساده اى دارد ليكن در مصطلح قرآنى و نيز در فرهنگ دينى در زمره واژه هاى معنادار و قدسى است كه با جلال و شكوه تمام از آن ياد مى شود ،
واژه هائى همانند ( بيت الله الحرام ) ( بيت عتيق )( بيت المقدس ) ( اهل بيت ) و نظائر آن در باور اسلاميان و خصوصاً شيعيان بسيار عزيز و عظيم است .
اصطلاح ( اهل بيت ) كه از سوى حق مطلق و خداى سرمد بلكه به زبانش و در كلامش قرآن مجيد به صراحت بيان شده [ اِنمّا يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهلَ البَيت و يطهركم تطهيرا ] ( احزاب ٢٢ ) نزد شيعيان بعد از توحيد و رسالت ، عزيزترين و محبوب ترين عبارت است به گونه ايكه هوّيت و هستى خود را مرهون آن دانسته و حاضرند تمام وجود و همه جان خود رادر جهت احياء و ابقاء آن ايثار ونثار نمايند .
پروردگار سبحانى با افاضه كريمه [ فى بيوت اَذن الله اَن تُرفع و يُذكر فيها اسمُهُ يسبح له فيها بالغدوّ والاصال ] ( نور ٢٧ ) رفعتى به كلمه ( بيت ) بخشيد كه ضمن داشتن معناى ملكى ، هوّيتى ملكوتى و سمت و سوئى الهى يافت و از نوعى قداست و گونه اى نزاهت طرفى بست .
بر اساس دو كريمه فوق دو خصيصه تنزيهى و تشبيهى از سوى حق مطلق به اهل بيت عصمت و صاحب جلالت بخشوده شد ، ويژگى اول ؛ نزاهت از هر آنچه رجز و پليدى و يا رجس و پلشتى ناميده مى شود كه نتيجه آن طهارت مطلق از هر خطا و پاكى بى حد از هر خطيئه است .
ويژگى دوم ؛ فسحت وجودى و رفعت مقام و باريابى به ساحت الهى است كه با خود مظهريت تمام اوصاف الهى و همه افعال ربوبى را داراست و البته اينهمه در سايه اذن الهى و رخصت سبحانى ميسوراست .
از آن گاهى كه كرامت پروردگارى بر اهل بيت پرتوافكند و آنها را هم از طهارت و پاكيزگى و هم از رفعت و بلنداى وجودى بهره مند ساخت ، واژه ( بيت ) به تبع آن شرافت و مكانت يافت ، ديگر ( بيت ) مكان نيست بلكه مكانت است و جا نيست كه جايگاه است .
و اين معنا امروزه در فرهنگ عموم دينمداران ، خصوصاً عالمان و فرزانگان بسيار شريف و گرانبهاست ، و كاربرد خاص آن نسبت به ( بيوت ) فقيهانى ممتاز و حكيمانى سرفراز است كه براستى از دو ويژگى نامبرده بهره برده و هستى و حيات فردى و اجتماعى خويش را بر آن بنيان نهادند .
در روزگار ما شايسته ترين و نخبه ترين انسانى كه بدون ترديد شأنيت اين معنا را يافت كه از مواهب تنزيهى سبحانى طرفى ببندد و از عطاياى تشبيهى الهى بهره برَد ، همانا شخصيت عزيز الوجود و حقيقت نادرالظهور امام خمينى ( ره ) است كه به شايستگى مكان او مكانت يافت و جاى او جايگاه شد و منزل او ( بيتى )شد كه پروردگار عالم بدان اذن رفعت و فرصت صعود بخشيد ، البته اين رخصت الهى مرهون عمرى مجاهدت و اجتهاد و روزگارى طولانى اخلاص و پاكى و آزمونهاى سخت و دشوار الهى است كه اين مدال پر افتخار تنها به شايستگانى عطا مى گردد كه در سايه كريمه [ و اذ ابتلى ابراهيمَ ربَه بكلمات فاتمّهن قال اِنى جاعلك للناس اِماما ] ( بقره ١٢٤) توانستند درون خود را پاك تر از بيرون و باطن خويش را زيباتر از ظاهر سازند ، و البته روشن است كه اين معنا دفعةً ارزانى نخواهد گشت و ناگهانى پديد نخواهد آمد .
امام خمينى ( رض ) كه خود متوجه اين تحوّل كيفى و اين تغيير مكانتى بود همواره بر آن مى كوشيد كه منزلت و جايگاه اين ( بيت ) را صيانت نموده و هر آنچه موجب ضعف و باعث وهن است طرد نمايد ، هرگز اقتدار معنوى آنر با قدرت مادى و غناى ملكوتى آنرا با ثروت ملكى اشتباه نگرفته و يا معاوضه ننمايد . اخلاق و كرامت الهى آنرا با هيچ متاع دنيايي مبادله ننموده ، او نه تنها خود از عرش ( بيت ) به فرش منزل تنزّل نكرد بلكه همواره به نزديكان و ياران و همراهان سفارش داشت تا حريم بيت را پاس بدارند و اين جايگاه الهى كه امانت خداى سبحانى و مأوى و ملاذ مردمى است را از تعرّض و دست اندازى ديگران سالم و مصون نگاه دارند .
بيت امام ( ره ) نيز از زمانى كه به تبع زعامت و قيادت الهى امام ( ره ) شكل گرفت ، سعى برآن داشت كه همانند رائدش مستقيم باشد و جز بر بازتاب دهندگى افكار ، آراء ، نظرات امام ( ره ) نينديشد و هرگز از مسير تعيين شده عدول ننموده و كژراه برنگزيند .
اين ويژگى در تمامى دوره هائى كه امام ( ره ) امامت داشت مستمر بود ، چه در دوران ننگين ستمشاهى كه به مبارزه و مظلوميت و زجر و حبس و تبعيد مى گذشت و چه در روزگار تنهائي و غربت وتبعيد تركيه ونجف اشرف و چه در اوج عزّت وعظمت راهبرى نهضت و معمارى نظام اسلامى و اين سند پر افتخار در خاطره ملت و ديباجه صحيفه مملكت و نظام اسلامى حك شده و از بين رفتنى نيست .
اكنون همگان نام عزيز خمينى ( ره ) و انديشه بلند و اخلاق كريمانه و روحيات شجاعانه و نهايتاً انقلاب شكوهمندش را در بيتش مى جويند ، بيتى كه ديگر مكان نيست بلكه مكانت است و مُلك نيست كه ملكوت است ، بيتى كه عزّت و عظمت از آن مى جوشيد و هرگز ذلّت و خوارى در آن راه نداشت ، بيتى كه از مال و مقام و ديگر مظاهر دنيائي اثرى نداشت بلكه برآن زهد و تقوا و قناعت و كفاف حاكم بود ، بيتى كه هرآنچه از صداقت و رفاقت بود در آن جمع و از حقد و كينه يا حسد و شينه در آن اثرى نبود ، بيتى كه از عظمت وبزرگى چشم جهانيان را خيره ساخته و از حقارت و كوچكى وخردى و كوته بينى هوائى نداشت و خلاصه بيتى در سايه بيت اهل بيت بود كه همگان از دوست و دشمن ، بَرّ و فاجر ، عالم و جاهل بدان اميد داشته و به سوى آن مشتاق بودند آنگونه كه ازشيمه اهل بيت آموختيم و آنچنان كه از زياراتشان به دل نشانديم [.. .ولا عالم ولا جاهل و لا دنيّ و لا فاضل و لا مؤمن صالح و لا فاجر طالح ... الاّ عرَّفهم جلالة امركم و عظم خطركم و كبر شأنكم ]( زيارت جامعه )
ملت بزرگ و بزرگوار ايران بلكه امت اسلامى بدرستى مى داند كه اكنون اين بيت متعلّق به عالم اسلام و جامعه اسلامى است اين ميراث گرانقدرى است كه پروردگار عالم براى اين امّت ذخيره ساخته تا سرمايه اى براى اسلام و دلمايه اى براى نظام و دستمايه اى براى امّت بزرگ اسلام باشد و بماند تا آيندگان از آن توشه برگيرند و مسير رسالت نبوى ( ص ) و ولايت علوى ( ع ) و عزّت حسينى ( ع ) را در روزگار كنونى و قرون متوالى از آن بجويند و به فرث افراط و روث تفريط دچار نگردند .
اكنون كه اصحاب بصر و ارباب نظر بلكه هر شاهد و غائبى حاضر و ناظر است كه چگونه اهل اين بيت معظّم و اصحاب پيدا وپنهان اين خانه معزّز با سلوك علمى و منهج اخلاقى در عين عزّت و صلابت ، تلاش دارد تا به هر نحو ممكن و برغم بسيارى از مسائل و مصائب اين بارگاه قدوسى و آن حرم سبحانى را برابر توصيه هاى شفهى و وصاياى كتبى آن سفر كردهء شاهد و آن مهاجر ناظر حفظ و صيانت نمايد ، بر همگان خصوصاً پيمايش كنندگان انديشهء والا و پويندگان انگيزه بالاى خمينى عزيز ( ره ) ، فرض و لازم است تا با افكار و نظرات دانشى و نيز با قلم و بيان ارزشى خويش جامعه ايرانى بلكه امت اسلامى را به اين جايگاه يگانه و اين ( بيت ) بى تا توجّه داده و بر آن باشند تا مبادا افرادى بر اساس شبه علمى يا شهوت عملى گرفتار خطاى نظرى و يا خطيئه عملى شده و آتش به خرمن خود و ملّت برند و يا به عرصه سيمرغ جولان زنند كه سرنوشت محتوم آنان در سنت الهى و نيز حافظهء تاريخى ملت و مملكت ثبت است .
در پايان ، اكنون كه در آستانه بيست وپنجمين سالگرد آن رحيل سعيد و آن مهاجر مراقب هستيم ، ضمن آرزوى علوّ مرتبت و دنوّ منزلت ، خالصانه ترين درودها و پاكيزه ترين تحيات را تقديم محضرش نموده و از حضرتش عاجزانه التماس مى نمائيم تا براى حفظ آن بيت رفيع و آن جايگاه منيع و نيز بقاى نظام جمهورى اسلامى و رهبرى معظّم انقلاب و مردم عزيز ، دركنف هدايت وحمايت حضرت بقية الله اعظم و وليّ زمان ( عج ) ، دعا نمايد.
حوزه علميه قم ؛ مرتضى جوادى آملى (منبع: انتخاب)
|