تاريخ انتشار: 08 خرداد 1393 ساعت 23:02:13
زندگی با هم پس از طلاق!

در کنار آمارهای تاسف برانگیز طلاق که بر اساسشان از هر چهار ازدواج یکی به طلاق منتهی می شوند، اما تراژدی دیگری در بطن خانواده های ایرانی در حال شکل گیری و گسترش است که آسیب هایش به مراتب مخرب تر از آمارهای نجومی و روز افزون طلاق است، پدیده ای به نام طلاق عاطفی!

به رغم شاخص های موارد طلاق که در آمارهای رسمی ثبت احوال، به چشم می خورد اما طلاق عاطفی به دلیل اینکه در هیچ سندی، ثبت نمی شود، همواره پنهان می ماند و هیچ کس نمی داند چند در صد از زندگی های زناشویی این روزها، طلاق های اعلام نشده هستند.

طلاق عاطفی، چیست؟

بنا بر تعاریف جامعه شناسان طلاق عاطفی به وضعیتی اطلاق می شود که دو نفر به صورت فیزیكی از یكدیگر جدا نمی شوند، و زندگی سردی را در کنار یکدیگر ادامه می دهند. به باور کارشناسان این اتفاق می تواند به صورت یك طرفه و یا دو طرفه و به مرور زمان رخ دهد و دوطرف بتدریج متوجه شوند كه جذابیت، كشش و علاقه و عاطفه مثبتی كه نسبت به هم داشته اند در بین آنها رنگ باخته است و به عبارتی حساسیت ها، كنجكاوی ها و نگرانی هایی كه آنها نسبت به هم نشان می دادند فروكش می كند و باعث ایجاد كرختی در بین آنها می شود. طلاق عاطفی معمولا یکی دو سال بعد از آغاز زندگی و بیشتر بعد از گذشت 5 تا 7 سال از زندگی مشترک رخ می دهد.

طلاق عاطفی، چرا؟

این که چرا برخی از زوج های زمانی که می بینند دیگر علاقه ای به ادامه زندگی مشترک ندارند و همه حلقه های دلبستگی های میانشان شکسته شده، باز تن به ادامه رابطه ای سرد و ساکت می دهند، دلایل مختلفی دارد. با وجود اینکه آمارهای طلاق در جامعه ما با شیب تندی به سمت افزایش است اما باز قبح  این رویداد در خانواده های سنتی ایرانی به قوت خود باقی است و هنوز هم خیلی ها تنها برای اینکه مهر مطلقه را پیشانی خود احساس نکنند، حاضرند با در بدترین شرایط مشترکشان را ادامه دهند. نازنین 35 سالش است و مدتها است زندگی مشترکش به تراژدی طلاق عاطفی رسیده است. او در خصوص اینکه دلایل باقی ماندن در این زندگی مشترک ناخواسته، می گوید: مدت های است که دیگر من و همسرم حتی روزی چند کلمه هم صحبت نمی کنیم و مانند دو همخانه بی صدا تنها در کنار هم روزگار می گذرانیم، اما من حاضرم این زندگی سرد و بی معنا را ادامه دهم اما با عنوان مطلقه به خانه پدرم باز نگردم چون اصلا تاب نگاه های همسایه ها و اعضای خانواده ام و نیش و کنایه هایشان را ندارم.

به رغم شاخص های موارد طلاق که در آمارهای رسمی ثبت احوال، به چشم می خورد اما طلاق عاطفی به دلیل اینکه در هیچ سندی، ثبت نمی شود، همواره پنهان می ماند و هیچ کس نمی داند چند در صد از زندگی های زناشویی این روزها، طلاق های اعلام نشده هستند

وابستگی مالی، دلیل طلاق عاطفی

فاطمه 32 سالش است و جز یکی دو سال اول زادواجش، دیگر طعم خوشبختی در زندگی زناشویی را نچشید و الان چهار پنج سالی هست که به زندگی مشترک ناخواسته و بی روحش ادامه می دهد. فاطمه در این خصوص می گوید: بد اخلاقی و خشونت های جسمانی همسرم ، زندگی را به چشم من و فرزندم تیره و تار کرده و حس می کنم مردن از ادامه این زندگی ، بهتر است اما یک سری مسائل باعث شده که نتوانم از همسرم جدا شوم. وی ادامه می دهد: من خانه دار هستم و از همان ابتدای زندگی برای تامین معاش به همسرم وابسته بودم از طرف دیگر خانواده متولی هم ندارم که پس از جدایی بتوانند معاش خودم و فرزندم را مهیا کنند و من از ترس اینکه پس از جدایی ، بی سرپناه بمانم ، مجبور هستم سالهای جوانی ام را در این زندگی سرد و ازار دهنده بگذرانم.

فشار اجتماعی، عامل طلاق عاطفی

اکبر. ج 38سال دارد و سالهای سال است رابطه زناشویی اش به برزخی سرد و خاموش بدل شده. اکبر در خصوص شرایط زندگی ش می گوید: ازدواج ما نتیجه یک ازدواج فامیلی و سفارشی بود و در واقع با این امید که عشق و علاقه پس از جاری شدن خطبه عقد ایجاد می شود، پای سفره عقد نشستیم اما در نهایت نه تنها علاقه ای ایجاد نشد، بلکه پس از مدتی ما دیگر تاب تحمل صدای هم را هم زیر آن سقف مشترک نداشتیم. وی ادامه می دهد: بارها با وساطت اعضای فامیل آشتی کردیم و بار دیگر همخانه شدیم، اما انگار قرار نبود اختلافات ما نقطه پایانی داشته باشد و هر روز بر شدت دعواهای ما افزوده می شد، در این میان من به دلیل اینکه نمی خواهم در جامعه و میان دوستان و فامیل به عنوان مردی که زنش را طلاق داده معرفی شوم، این زندگی را ادامه می دهم و این حسرت همواره به دل دارم که کاش به جای تن دادن به سفارش دیگران، همسرم را بر اساس معیاری خودم انتخاب می کردم.

افزایش طلاق مصادف با کاهش طلاق عاطفی!

با اینکه هیچ آماری از فراوانی موارد طلاق عطفی تا به حال در هیچ آمار ثبت نشده است اما در برخی منابع گفته می شود طلاق عاطفی دو برابر طلاق قانونی است و برخی منابع دیگر اعلام کرده اند 50 درصد ازدواجها در تهران به طلاق عاطفی ختم می شود. این  در حالی است که طلاق رسمی و عاطفی همپای هم افزایش می یابد تا زمانی که انفجار در طلاق رسمی رخ دهد. در آن زمان سیر طلاق عاطفی نزولی می شود زیرا در این جامعه سنت ها از بین رفته و قوانین تسهیلات کننده طلاق است و تابوها نیز شکسته شده است.

راهکار نجات!

با توجه به افزایش آمارهای طلاق های عاطفی و با در نظر گرفتن پیامدهای این رویداد که در برخی موارد از طلاق رسمی هم اسفناکتر است، مسئولان و مدیران رسانه ها باید با آموزش مهارت های پیشگیری از این اتفاق راه را بر ازدواج های نسنجیده و اجباری که در ادامه منجر به این نوع از طلاق های می شوند، سد کنند و از طرف دیگر با آموزش مهارت های زندگی، زوج های جوان را در برابر هجمه های مشکلاتی که در نهایت به طلاق عاطفی و فروپاشی بنیان خانواده می شوند، مسلح کنند.

سپیده آماده (بخش اجتماعی تبیان)

  تعداد بازديدها: 1577
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60574
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.