تاريخ انتشار: 07 خرداد 1393 ساعت 01:00:57
خانه‌های مجردی، لانه‌های تنهايی

سال قبل بود كه رهبر معظم انقلاب در ديدار با جوانان استان خراسان شمالي 28 پرسش اساسي را در خصوص سبك زندگي مردم ايران اشاره كردند كه يك كدام از اين پرسش‌ها در خصوص علل به وجود آمدن خانه‌هاي مجردي در كلان‌شهرها بود و با طرح سئوالي عنوان داشتند كه چگونه اين بيماري غربي در جامعه ايران نفوذ كرده است؟ اما پس از گذشت دو سال از ابراز دغدغه رهبري معظم در اين خصوص، هم‌اكنون شاهد افزايش آمار خانه‌هاي مجردي در شهرهاي بزرگ و به‌ويژه تهران هستيم.
در دوران زندگي يك فرد شايد به مقتضاي ادامه تحصيلات و يا شغل و يا امور خاصي كه در زندگي‌اش وجود دارد به زيست مجردي روي بياورد. همان‌طور كه بسياري از دانشجويان و يا طلاب حوزه‌هاي علميه در دوره‌اي ناچار به اين كار هستند. اما تعريف اصلي از خانه‌هاي مجردي اين است كه فرد در يك بلاتكليفي اين سمت و سو را انتخاب كرده است و بدون آن كه نقطه پاياني براي اين كار تعريف كند به زندگي خود ادامه مي‌دهد. در واقع زيست مجردي چشم‌اندازي جز زندگي در تنهايي براي خود متصور نيست وافق روشني از زندگي را براي خود ترسيم نكرده است.
پديده خانه مجردي به تعبير مقام معظم رهبري يك نوع بيماري محسوب مي‌شود كه حاصل افكار مدرنيته در جامعه ايراني است و با فرهنگ غني ايراني اسلامي در تعارض است.
پايه و اساس زندگي در ايران، زندگي با افراد خانواده است، اما در غرب به ويژه آمريكا خانواده‌ها ملزم هستند از يك دوره‌اي (حدودا 17 سالگي)، فرزندان خود را از خانواده مستقل كنند و تمرين استقلال را بياموزند و حتي جوامع غربي به اين كار افتخار كرده و قانون وضع كرده‌اند كه اگر خانواده‌اي بخواهد با استقلال فرزندانش مخالفت كند، قانون حق را به فرزندان مي‌دهد.
شايد بتوان يكي از دلايل پديد آمدن اين نوع سبك زندگي در جامعه ايراني را بحث لذت و خواست فردي دانست، به هر حال جامعه‌شناسان معتقدند كه خواست فردي بر خواسته‌هاي جمعي متقدم است و در اين نوع سبك نيز ارزش‌هايي در حال دگرگوني است و روحيه جمع‌گرايانه كه مورد پسند اسلام است به روحيه فردگرايانه تبديل مي‌شود.
يكي از شاخصه‌هاي اصلي زندگي مجردي بحث مهاجرت است كه خود به خود زندگي تك‌گرايانه و متفردانه را در فرد ايجاد مي‌كند و همچنين محيط قبلي زندگي برايش بيگانه مي‌شود، به حدي كه تمامي هنجارها، باورها و دين و زبانش را نيز منكر شده و يا حداقل بيگانه مي‌شود و اين نيز يك آسيب محسوب مي‌شود. بنابراين يكي از دلايل به وجود آمدن زيست مجردي مهاجرت است و يكي از زيرمجموعه اصلي آن مهاجرت‌هاي موقت است. به عنوان مثال دانشجويي كه از شهري كوچك به شهري بزرگ مهاجرت مي‌كند، پس از طي كردن تحصيلات عاليه، ديگر آن شهر كوچكي كه در آن بوده، نمي‌تواند او را حمايت و ارضا كند و اين مقدمات مهاجرت دائم را فراهم مي‌كند و يكي از مشكلات اوليه اين است كه فرد خود را نمي‌تواند در اين فضاي جديد مخلوط كند، و از لحاظ ذهني فرد را آماده مي‌سازد كه از خانواده مبدا فاصله گرفته و توان روي‌آوري به زندگي اجتماعي را نداشته و به زيست مجردي روي بياورد.
شايد يكي ديگر ازدلايل پديد آمدن سبك زندگي مجردي در ايران اسلامي، موضوع فراهم نمودن فرصت براي ازدواج جوانان است. به عنوان مثال دخترخانومي براي تحصيلات به شهري مهاجرت كرده است و شايد فرصت ازدواج را از دست بدهد و از نگاه‌هاي درون شهري خود دور بماند و پس از تكميل تحصيلات به سن 28 سالگي رسيده، و كم‌كم شانس ازدواج برايش كمتر مي‌شود. چون در ايران ازدواج دخترخانوم كوچك‌تر و آقاپسر بزرگتر مرسوم است و ازدواج وي در محيط جديد نيز امكان‌پذير نيست و به خانه مبدا نيز نمي‌تواند برگردد و اينجاست كه آمارها نشان مي‌دهد خانه‌هاي مجردي در بين دختران بيشتر از پسران است و يا خلاء‌هايي در پيرامون اين پديده به وجود مي‌آيد. به طور مثال اينكه پسر در روستا كه ساكن است براي كار و يا تحصيل به شهر مي‌رود و در پايان براي ادامه پيشرفت‌هاي تحصيلي و يا شغلي خود در همان شهر ساكن مي‌شود و باعث مي‌شود كه تعداد پسران در روستا كاهش يابد و دختران ساكن در روستا افزايش يابند. پسر در شهر ساكن شده ازدواج مي‌كند و دختران عمر جواني خود را به مجردي سپري مي‌كنند و اين نيز بار مشكلات و ناهنجاري‌هاي اجتماعي را افزايش مي‌دهد.
وقتي كه خانواده مبداء يك فرد، حال به هر دليلي مانند جدا شدن پدر ومادر و يا پس زدن فرد مجرد از زندگي مبدأ از بين مي‌رود، فرد را به زندگي زيست مجردي متمايل مي‌سازد و اين خانه مجردي آسيب‌هاي اجتماعي و فردي بسياري دارد. از نبود آرامش گرفته تا كمبود بار عاطفي و روحي رواني.
فرد در اين دورن به عنوان شهروند درجه دو شناخته مي‌شود وكسي آن‌ها را جدي نمي‌گيرد و هميشه ترس در وجودشان از تنهايي هست و خواهد بود.
اما از حيث كلان و حكومتي اگر خواسته باشيم به اين پديده بنگريم، متوجه مي‌شويم كه در سياستگذاري‌هاي حكومتي نيز، خلل‌هايي بوده است كه چنين پديده‌هايي ظهور كرده‌اند. هم‌اكنون ذهنيت‌ها به‌گونه‌اي است كه يك استاد دانشگاه اگر در شهر كوچكي تدريس كند، شايد ديگران او را از لحاظ علمي عقب‌افتاده فرض كنند. بايد اين اعتقاد باشد كه مثلا يك مهندس به اين باور رسيده باشد كه در شهرهاي كوچك نيز مي‌تواند به دستاوردهاي اقتصادي و صنعتي دست يابد. به همين دليل است كه در برخي از كشورهاي پيشرفته، دانشگاه‌هاي مادر در شهرهاي كوچك آن كشور است، اما متاسفانه در ايران، پايتخت همه عناصر پيشرفت، در تهران است. از علم و فرهنگ گرفته، تا اقتصاد و سياست، همه چيز در نگاه "مركز پيراموني" تفسير مي‌شود، همه امكانات در "مركز" ريخته شده و "پيرامون" امكان پيشرفت برايش وجود ندارد و براي همين است كه مردم به پايتخت هجوم مي‌آورند. در پايان به اين نكته مهم بايد اشاره كرد كه بايد خانواده ايراني اسلامي را تقويت كرد، به شكلي كه همه مسائل مهم يك فرد در خانواده رفع شود و نبايد اين فضا به وجود آيد كه شخص براي حل مشكلاتش، از خانواده مبدا فاصله بگيرد. بايد مسائل مهم جوانان اعم از اشتغال، ازدواج و تحصيل در درون خانواده حل و فصل شود و مرجع همه آن‌ها خانواده باشد. بايد خانواده را توانمند ساخت نه افراد جامعه را.
سعيد مقدم - دانشجو
* شايد بتوان يكي از دلايل پديد آمدن اين نوع سبك زندگي در جامعه ايراني را بحث لذت و خواست فردي دانست، به هر حال جامعه‌شناسان معتقدند كه خواست فردي بر خواسته‌هاي جمعي متقدم است و در اين نوع سبك نيز ارزش‌هايي در حال دگرگوني است و روحيه جمع‌گرايانه كه مورد پسند اسلام است به روحيه فردگرايانه تبديل مي‌شود
* يكي از شاخصه‌هاي اصلي زندگي مجردي بحث مهاجرت است كه خود به خود زندگي تك‌گرايانه و متفردانه را در فرد ايجاد مي‌كند و همچنين محيط زندگي برايش بيگانه‌ مي‌شود، به حدي كه تمامي هنجارها، باورها و دين و زبانش را نيز منكر شده و يا حداقل بيگانه مي‌شود و اين نيز يك آسيب محسوب مي‌شود
* شايد يكي ديگر از دلايل پديد آمدن سب زندگي مجردي در ايران اسلامي، موضوع فراهم نبودن فرصت براي ازدواج جوانان است. به عنوان مثال دخترخانومي براي تحصيلات به شهري مهاجرت كرده است و شايد فرصت ازدواج را از دست بدهد و از نگاه‌هاي درون‌شهري خود دور بماند و پس از تكميل تحصيلات به سن 28 سالگي رسيده و كم‌كم شانس ازدواج برايش كمتر مي‌شود . منبع: جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 1471
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60543
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.