یادگار امام خطاب به نمایندگان مجلس «توجه به محرومین» را از وظایف آنان دانست و تصریح کرد: ریشه های انقلاب در خانه های محرومین جامعه است و توجه به محرومین یکی از وصایای دائمی امام به همه ما بوده است. بنابراین بهتر است این مسئله را به یکدیگر تذکر دهیم و سعی کنیم نیت خیر را نیز در این راه فراموش نکنیم.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در مراسم تجدید میثاق نمایندگان مجلس شورای اسلامی با آرمان های امام گفت: درسی که ما می توانیم از امام بگیریم، توأمان کردن ایستادگی و عقلانیت است، چرا که فروگذاشتن هر یک از این ها ما را به پیروزی نمی رساند.
یادگار امام در این مراسم که بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در حرم مطهر امام خمینی(س) و با حضور رئیس، هیأت رئیسه و جمع کثیری از نمایندگان مجلس برگزار شد، ضمن اشاره به رنج های بسیاری که پیامبر اکرم(ص) در صدر اسلام تحمل کرده اند، اظهار داشت: مطالعه ای کوتاه در زندگی پیامبر(ص) انسان را با شخصیتی مواجه می کند که ذره ذره رفتارهایش لرزه بر وجود آدمی می افکند. درست است که امروز به آسانی نام او را می بریم، اما مطالعه زندگی ایشان نشان می دهد که وجود مبارک آن حضرت رنج و آزار بسیاری تحمل کرده است.
وی درباره مصیبت هایی که بر پیامبر اکرم(ص) رفته است، افزود: پیامبر اکرم(ص) هنگامی که در مسجد الحرام در نماز سر بر سجده گذاشته بودند و در حالی که صورت مبارکشان بر سنگ های داغ مسجد الحرام می چسبید، شخصی روی گردن ایشان چنان می نشست که به فرموده خودشان صدای خرد شدن استخوان های گردنشان شنیده می شد.
سید حسن خمینی ادامه داد: زمانی که پیامبر اکرم(ص) اسلام را علنی کردند، شوهران سه تن از دخترانی که در منزل ایشان بودند آنها را طلاق دادند و رهایشان کردند. زمانی که ایشان به طائف رفتند و قصد بازگشت به مکه را داشتند، کسی از اطرافیانشان جرئت وارد کردن ایشان به مکه را نداشت، تا اینکه در نهایت فردی از یک قبیله بی سر و پا حفاظت از ایشان برای ورود به مکه را پذیرفت و تضمین کرد ایشان را به سلامت وارد مکه کند.
وی در ادامه به آشغال ریختن کفار بر سر پیامبر زمانی که در خانه به نماز می ایستاد، اشاره کرد و اظهار داشت: داستان زندگی پیامبر تنها داستان بدر، احد و قصه مدینه نیست؛ داستان ایشان به قبل از فتح باز می گردد. بنابر این همان طور که امام راحل نیز فرموده اند، پیروزی ثمره ایستادگی است. این مسئله منحصر به نبی الله نیست و امام علی(ع)، امام حسین(ع) و صدیقه طاهره هم سختی کشیدند.
یادگار امام در ادامه و در ذکر مصیبت سیدالشهدا(ع) اظهار داشت: این که ما به عشق سید الشهدا سینه می زنیم، ابوالفضل را روی سر می گذاریم، نام سید الشهدا که می آید می لرزیم و هیچ کس جرئت این را ندارد که در مقابل ما تذکار ایشان را بدون سلام الله بیاورد، مربوط به امروز است و گرنه در عاشورا سر سیدالشهدا را بریدند و سوت و کف زدند و وارد مقتل شدند.
سید حسن خمینی در ادامه سخنان خود درباره امام حسین(ع) به چگونگی به شهادت رسیدن ایشان توسط سنان بن انس اشاره کرده و افزود: سنان بن انس کسی بود که پس از جدا کردن سر سید الشهدا از قفا، شعری خواند با این معنی که «رکاب مرا از طلا و نقره پر کن، چرا که من بهترین مردم را از حیث پدر و مادر کشته ام.»
وی افزود: روز عاشورا لشکر یزید برای نمازخواندن ایستادند و در حالی که اهل سنت نمازی دارند به عنوان صلاة بتراء که در آن صلوات بر پیامبر و آل او جایگاهی ندارد؛ اما جالب این است که لشکر یزید در نماز روز عاشورای خود صلوات بر پیامبر و آل او فرستادند، در حالی که آل رسول خدا در آن روزها کسی جز سید الشهدا که او را کشتند، نبود.
یادگار امام ضمن اشاره به اینکه پیروزی از دل ایثارگری ها و مقاومت ها بیرون می آید، اظهار داشت: اگر حضور مرد بزرگی که امروز کنار مرقدش ایستاده ایم نبود، همه ما نیز که در جمهوری اسلامی جایگاهی داریم و قصدمان این است که از این جایگاه در راه خدا و در مسیر اولیاء الله استفاده کنیم، این موقعیت را نداشتیم.
وی درباره امام خمینی(س) و رنج های ایشان افزود: این مرد در بهترین شرایط به نوعی در گوشه زندان بود، 15 سال تبعید را تحمل کرد، فحش خورد، ناسزا شنید و شاهد کشته شدن یارانش بود. او نتوانست پایش را از نجف به کوفه بگذارد تا آب و هوایی دو سه درجه بهتر داشته باشد. فرزندش را کشتند و او خم به ابرو نیاورد. مقدسین که امام آنها را متحجرین می نامید، در حوزه علمیه قم، کوزه اش را آب کشیدند چرا که پسرش از آن آب نوشیده بود. بنابراین بدانید که ایستادگی از دل ایمان و پیروزی از دل ایستادگی بر می آید.
سید حسن خمینی درباره اهمیت عقلانیت در کنار ایستادگی گفت: قید دومی که در رفتار همه بزرگان ما وجود دارد، عقلانیت است. بدانید که پیامبر نگفت چون من برحقم بدون برنامه ریزی و به تعبیر عامیانه الابختکی می جنگم. در جنگ خندق به فکر خندق بود و در جنگ خیبر فرمانده اش را تعیین کرد. امیر المؤمنین برای سپاه خود یمین و یسار تعیین می کرد.
وی در ادامه نیت خیر را ارزش و مهم ترین عامل تشکیل دهنده هویت افراد دانست و گفت: قواعد عقلایی را، همه چه امیر المؤمنین، چه معاویه رعایت می کردند و تنها تفاوتشان در این بود که یکی برای خدا می جنگید و دیگری برای هوای نفس. قواعد عقلایی در زندگی متعارف انسان ها اسبابی است که خداوند به او داده است. بنابراین زمانی که تیغ بر فرق امیر المؤمینین(ع) فرود می آمد، برید؛ چرا که این قانون الهی است که دشنه می برد. معجزه امری نادر است و گر نه آتش می سوزاند.
سید حسن خمینی ادامه داد: درسی که ما می توانیم از امام بگیریم، توأمان کردن ایستادگی و عقلانیت است. هر یک از این ها را اگر فروگذاریم به پیروزی نمی رسیم. طرفداران عقلانیت دنیا طلب کسانی بودند که در زمان مشغول بودن امام به مبارزه، با حکومت شاهنشاهی همراهی کردند و اگر از رو به رو تیر نزدند، یاران ناهمدل بودند.
وی عزم راسخ برای ایستادگی را نیز از لوازم عقلانیت دانست و افزود: عقلانیت بدون نیت سالم، ایستادگی و عزم راسخ به پیروزی نمی رسد. عزم برای ایستادگی نیز بدون عقلانیت به جایی نمی رسد.