تاريخ انتشار: 22 ارديبهشت 1393 ساعت 21:06:12
مثنوی "سروش حق" در رثای مولایمان امام علی علیه السلام "سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)"

یا علی، دردانه ی عرشِ برین

ای فروغِ آسمانها و زمین

 

یا علی، شاهِ ولایت یا علی

شمعِ جانسوزِ هدایت یا علی

 

یا علی گویم، بگیری دست من

ای فدایت، هر چه بود و هست من

 

یا علی گویم، ولی در هر نفس

دیده بگشایم، نبینم جز تو کس

 

یا علی گویم، به صد شور و نوا

هر دمی با یا علی دارد صفا

 

یا علی جان، کیش من آیین توست

سرخوشم، طیّ طریقم دین توست

 

یا علی، ای نقشِ تو در جان و تن

بند بندم، از تو می گوید سخن

 

یا علی، ای ذاتِ پیدا و نهان

روز و شب، ذکرِ تو جاری بر زبان

 

یا علی تا با تو پیمان بسته ایم

بی گمان از حبِّ دنیا رسته ایم

 

یا علی جان، پیرو راه تو ایم

جان نثار و واله ی آه تو ایم

 

یا علی جان، ما غلام قنبریم

صیدِ محراب و مطیع منبریم

 

یا علی، پژواک قرآن خدا

می زنی فریاد، امّا بی صدا

 

یا علی جان، ای ولیِ کردگار

از تو در وجد آمده پروردگار

 

یا علی، مولود پاک کعبه ای

ره گشایی، مستجاب الدعوه ای

 

یا علی، رضوان ز تو گلشن شود

نور، از چشمانِ تو روشن شود

 

یا علی جان، رنگِ تو رنگ خداست

اقتدارت، نقشِ اورنگ خداست

 

یا علی ، سردار دین برتری

گفت پیغمبر، تو بر عالم سری

 

یا علی، ای یادگار احمدی

در زمان ها و کران ها، سرمدی

 

یا علی جان، قبله ی ما مهد توست

شرطِ بیعت با نبوّت، عهد توست

 

یا علی، روحِ سروشِ حق تویی

شرحِ رازِ قادرِ مطلق تویی

 

یا علی جان، اولین مُسلم تویی

دین شناسِ فاضلِ عالِم تویی

 

یا علی، هم جان و هم جانان تویی

انتهای باور و ایمان تویی

 

یا علی، مولای محرومان تویی

سالکی و سرورِ خوبان تویی

 

یا علی، دریای بی پایان تویی

اوجِ وصفِ وصل مشتاقان تویی

 

یا علی، مأوای دلداران تویی

شعرِ سبزِ سینه ی یاران تویی

 

یا علی، درمانده را یاور تویی

تکیه گاهی، سایه ی داور تویی

 

یا علی، تسخیر کردی روح وجان

نی به شمشیرت، که با صدق بیان

 

یا علی جان، نهجِ عالم گستری

داده قرآن، بر بلاغت برتری

 

یا علی، از خطبه ی همّام تو

اهل تقوی، باده نوش جام تو

 

یا علی، نام آشنای دردها

مرد، عصیان دیده از بی دردها

 

یا علی، در علم و دانش افضلی

باغِ اندیشه چه دارد جز علی

 

یا علی، ای بی نهایت صبر دین

ای شکوهِ واژه ی عین الیقین

 

یا علی، تندیس اخلاص و عمل

آیتِ بیزار از دوز و دغل

 

یا علی، تنها تویی سلطان عشق

ای ز جانت، جان گرفته جانِ عشق

 

یا علی، شعرِ خوش آهنگ سروش

نغمه ی تکبیر تو، آید به گوش

 

یا علی، سوزِ مناجات سحر

می برد دل را، به یک سوی دگر

 

یا علی، آن سازِ جانسوزِ کمیل

می نوازد روح تا عرشِ سهیل

 

یا علی، ای فخر و مجدِ شیعیان

راه عزّت، از تو می یابد نشان

 

یا علی، ای قهرمانِ بی عدیل

بت شکن، ای شوکتِ مشیِ خلیل

 

یا علی، شیرِ خدای دادگر

خیبری با یا علی، شد زیر و بر

 

یا علی، گفتی چو خلخال از یهود

غصب شد، باید در این عالم نبود

 

یا علی، افشاگرِ آفاتِ دین

ناکثین و قاسطین و مارقین

 

یا علی، در قلبِ طوفانِ بلا

می زنی، تا حق بماند بر ملا

 

یا علی، ای اخترِ هفت آسمان

دردِ دین و زخمِ کین داری به جان

 

یا علی جان، هر کلامت عسجدی

شِکوه از بیگانه داری یا خودی

 

یا علی، ای مظهرِ عدل و وقار

طاقتِ دوری ندارد ذوالفقار

 

یا علی، هم مرتضی هم حیدری

بر صفوفِ خصمِ عاصی صفدری

 

یا علی، سردارِ میدان های جنگ

می سپاری دل به دریا بی درنگ

 

یا علی، قوتت بود نان و نمک

وای من، یا لَیتَنا کُنّا مَعَک

 

یا علی جان، جامه ات کرباس بود؟

زخم دستانت، ز ضرب داس بود؟

 

یا علی جان، خانه در دل کرده ای

رهبرا، در کوخ منزل کرده ای

 

یا علی، از دارِ فانی خسته ای
پیشترها، بارِ هجرت بسته ای

 

یا علی، دنیا برایت تنگ بود؟

بعدِ زهرا رنگ ها بی رنگ بود؟

 

یا علی، ای شارعِ اسلامِ ناب

در دلِ محراب کردی انقلاب

 

یا علی، تنها امیدِ مصطفی

فاسقِ بزدل زند، تیغ از قفا

 

یا علی جان، درد را کردی زبون

گاهِ ضربت، دم نیاوردی برون

 

یا علی، آن ظالمِ جویای ننگ

کرده آغشته عمودش از شرنگ

 

یا علی جان، گشته ای حاجت روا

زخمِ زهر آگین، کجا گردد دوا

 

یا علی، هنگامه بر پا کرده ای

خونِ دل، از سر هویدا کرده ای

 

یا علی جان، جمله طاعاتت قبول

می روی جنّت پیِ دخت رسول

 

یا علی، دیدی که حورای حزین

تابِ مهجوری ندارد بیش از این

 

یا علی، خصمی که غوغا کرده بود

تارِکِ حق را شکوفا کرده بود

 

یا علی، سوگند بر دینِ خدا

فرقِ آیینِ محمّد شد جدا

 

یا علی، نفرین به قومِ نان و نوش

اُف برآن، زاهد نمای دین فروش

 

یا علی، آن تیره بختِ بد سرشت

شرحِ پایانِ تو را، با خون نوشت

 

یا علی، پایان و آغازت یکی است

هم هبوط، هم اوجِ پروازت یکی است

 

یا علی، خورشیدِ خونرنگ خدا

نور، با شمشیر کی گردد جدا؟

 

یا علی جان، تیغِ برّان و ثواب

فزتُ رب الکعبه گفتی در جواب

 

یا علی، فرقت چو دستان دعا

شد شکوفا، راز گوید با خدا

 

یا علی، ای رادمرد، ای سرفراز
بابِ جنّت را، گشودی در نماز

 

یا علی جان، ای بلندای وجود

لاله ی خونینِِ گُلزارِ سجود

 

یا علی، دون آب را گِل کرده بود

در دلِ ابلیس، منزل کرده بود

 

یا علی، سجاده گُلگون شد ز خون

گُل فشانی کرده آن، پستِ زبون

 

یا علی، فرقانِ پر جوش و خروش

چشمه ای از شهدِ گُل آمد به جوش

 

یا علی، ای کشته ی کین و جنون

رویِ نیلی را وضو دادی به خون

 

یا علی، مشگل گشای چاره ساز

شاه دارو هم، نگردد کار ساز

 

یا علی، بر مُلجمِ بیدادگر

گو نیاید چون علی، بارِ دگر

 

یا علی، دل تا ثریّا برده ای

از چه عمری، خونِ دل ها خورده ای

 

یا علی جان، سفره ی دل باز کن

با ملائک، تا خدا پرواز کن

 

یا علی، سبحانِ قسط و عدل و داد

این چنین ظلمی، کجا دارد به یاد

 

یا علی، گفتی عدو مهمان توست

آخر آن مهمان، بلای جان توست

 

یا علی، فرموده ای جانِ پدر

از قصاصِ قاتلِ من درگذر

 

یا علی، گفتی به آقایم حسن
لاجرم او را، فقط یک ضربه زن

 

یا علی، ای مظهرِ جود و کرم

بخشش جان می کنی، خاکت سرم

 

یا علی جان، ناله از دل می زنی

باز حرف از، حق و باطل می زنی

 

یا علی، درسِ عدالت داده ای

یک جهانی را، خجالت داده ای

 

یا علی، خیلِِ یتیمان پشتِ در

ظرفِ شیر آورده اند، بهرِ پدر

 

یا علی جان، کودکانِ بی خبر

چشم در راهند، کی کوبی به در

 

یا علی، پژواکِ دردِ بی کسی

کی به فریادِ یتیمان می رسی؟

 

یا علی، آن زنگیِ زندیقِ مست

شیشه ی عمرِ یتیمان را شکست

 

یا علی جان، میزبان تو خداست

شام آخر، از همه شب ها جداست

 

یا علی، ای شافعِ روزِ جزا

عیدِ ما را تا ابد، کردی عزا

 

یا علی، مصداقِ نستوهیم ما

زین مصیبت، غرقِ اندوهیم ما

 

یا علی، همواره سرباز توایم

تا قیامت، محوِ پروازِ توایم

 

یا علی، دریای غم، بی ساحل است

هر که غمخوارت نباشد، باطل است

 

یا علی، دل می بری اندوه را

غصّه ی تو، می شکافد کوه را

 

یا علی جان، با سلایق ساختی

کی بر اظهار عقاید تاختی؟

 

یا علی، آخر خوارج مانده اند

بعدِ هجرِ تو، رجز ها خوانده اند

 

یا علی جان، بعدِ تو خیلِ فِرَق
یا علی گویان، پیِ کتمان حق

 

یا علی جان، نامِ تو شد نانشان

زین بهانه، باز شد دکّانشان

 

یا علی، کشکولِ درویشی به دوش

نقش بازی می کند، آن دین فروش

 

یا علی، ای سالکِ مهر و وفا

تربتِ پاکت، عجب دارد صفا

 

یا علی، مشتاقِ دیدارِ توایم

تا ابد، یار و مددکارِ توایم

 

یا علی گویان، علی معیارِ ماست

هر که درس از او بگیرد، یارِ ماست

 

یا علی گفتی، مرامش پیشه ساز

رستگاری جستجو کن، در نماز

 

یا علی گو، با علی بیگانه نیست

جز سرای دل، علی را خانه نیست

 

یا علی، گفتی بری باش از ستم

کی ببندی، سنگِ خارا بر شکم

 

یا علی جویان، قسم بر نامِ عشق

جز علی، ساقی ندارد جامِ عشق

 

یا علی گفتی، که میزان مردمند

با چنین وصفی، کجا مردم گُمند

 

یا علی، میعادِ تو دارالشفاست

یا علی، بر دردِ بی درمان دواست

 

یا علی، وصفِ تمنّای دل است

بی علی مُردن، به غایت مشکل است

 

یا علی جان، تا مهاجر زنده است

از لسانِ الکنش، شرمنده است

 

( استفاده با ذکر منبع http://www.fajr57.ir/ جایز است )

 

  تعداد بازديدها: 2437
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60347
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.