تاريخ انتشار: 16 ارديبهشت 1393 ساعت 11:56:01
حرمت یاران " غزلی از علی اکبر پورسلطان (مهاجر) "

کاشکی در سینه هامان جای کین

عشق و آئینِ وفا بنشسته بود

 

لااقل آن بی هراس از افتراء

بر اصولی مبتدی وابسته بود

 

وان سیه کردارِ بسطِ تفرقه

زان همه نامردمی ها خسته بود

 

روحِ پر غوغا و آرامش گریز

از گزندِ نفسِ سرکش جسته بود

 

یا همان پاهای حرص و آز هم

با غل و زنجیر، محکم بسته بود

 

آن قلم های هیاهو پیشه گان

زیرِ بارِ کذب ها بشکسته بود

 

اتحاد و همدلی و همرهی

گاه و بیگاهی که نه، پیوسته بود

 

حُرمتِ یارانِ جانی اینچنین

از سرِ نابخردی نشکسته بود

 

چهره ی هر مدّعی در هر مقام

آشکار و واضح و برجسته بود

 

این یقین دارم مهاجر جمله از

کیدِ شیطانِ ز جنّت رسته بود

 

** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **

استفاده با ذکر منبع www.fajr57.ir   جایز است

  تعداد بازديدها: 3081
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60240
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.