وبلاگ : اسدزاده، محمدرضا - یادتان هست؟ او که خطاب به دیپلمات های جهان می گفت: "اونقده قطعنامه بدید که قطعنامه دونتون پاره بشه" و می گفت: " آب و اونجاتون بریزید که می سوزه" و...
وقتی دکتر احمد احمدی (فیلسوف و شاگرد علامه طباطبائی) می گوید: " صد روز پیش خدا به این مملکت رحم کرد و اگر این رحمت تنها در اندازه برکناری ادبیات زشتی باشد که می گفت " آنقدر قطعنامه بدهید که قطعنامه دانتان پاره شود"، همین برای کشور کافی است.. . "
وقتی دکتر محقق داماد (مجتهد و فیلسوف) می گوید: "صد روز پیش، جهان ما را برای ادبیات توهین کننده و برخوردهای غیرکارشناسانه و مذاکراتی بی نتیجه، به تمسخر می گرفت و در داخل هم این رفتارها تبدیل به طنزی عوامانه شده بود، اما امروز نگاه جهان به ایران اسلامی در طراز ایران و اسلام قرار گرفته است... "
وقتی دکتر غلامرضا اعوانی ( فیلسوف) می گوید: " متانت و تجربه به جهان سیاستمداران ما بازگشته است...."
وقتی آیت الله محسن غرویان (محقق و مدرس حوزه ) می گوید: " باید سپاسگزار ادبیات و تجربیات جدید آقایان روحانی و ظریف باشیم که در فضاسازی جهان تاثیرگذار بوده است...".
وقتی دکتر رسول جعفریان (محقق و مورخ) می نویسد: " صد روز پیش اعتماد نسلی از فرهیختگان کهن و اصحاب فرهنگ و کتاب و قلم به دولت و مملکت از بین رفته بود ...."
وقتی استاد محمود حکیمی (محقق و نویسنده) می گوید: " تنها برای این صد روز پیش، خدا را شکر می کنم که کشور به دایره عقل و ادب بازگشته است... "
وقتی استاد غلامحسین امیرخانی ( استاد خطاطی) می گوید: " همین که دیگر ادبیاتی از رئیس جمهور کشورم می شنوم که متین و با وقار و زیبنده است نه زشت و زننده، همین برای این صد روز ما کافی است...."
وقتی استاد شهرام ناظری ( استاد موسیقی) می گوید: " صد روز است شکوفا شدن کشور را شاهدم و به آن امید بسته ام..."
حتی وقتی دکتر جواد لاریجانی (دیپلمات و مدافع سرسخت احمدی نژاد) می گوید: " ادبیات روحانی را به طور عموم به ادبیات احمدی نژاد ترجیح می دهم..."
... و وقتی هزاران اظهارنظر نخبگان و پیشکسوتان اهل علم و تجربه را می شنویم و می خوانیم، پس وظیفه داریم به دور از هر ملاحظه ای، درباره این تحول بزرگ بنویسیم.
به قول آیت الله محقق داماد در جمع خودمانی امروز صبح فرهنگستان علوم "امروز یکشنبه ی بزرگ روحانی ملت ماست، به قول استاد علی معلم دامغانی در دیدار دیروزمان در فرهنگستان هنر: "حبذا دولت تدبیر و امید که جهان به ایران چشم دوخته است" و به قول آیت الله فاضل لنکرانی: " صد روز پیش، ملت با امیدی دوباره اعتدال را جایگزین انحراف و افراط کردند و امروز اگر دولت احمدینژاد ادامه پیدا می کرد، تمام زحمات امام برباد رفته بود..."
پس یادمان نرود :
صد روز پیش، امید در این کشور معنی نداشت. نخبگان حقیقی عزلت نشین و مدعیان صدر نشین بودند.
شنیدن سخنان زشت و ادبیات زننده شخص اول دولت، جز تمسخر در جهان، چیزی برایمان به بار نمی آورد.
گزارش های دروغ و آمار سازی ها، دست آویز فریب مردم شده بود. دولت، کمیته امداد شده بود و ملت را با طرح های غیر کارشناسی خود نیازمندتر می کرد.
نتیجه 10 سال مذاکره هسته ای ایران، چیزی جز تحریم و عقبگرد کشور نبود و مذاکره در ادبیات مردم، به موضوع طنز و سرگرمی بدل شده بود.
ژنرال های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و مردان پخته و با سواد و پر تجربه در گوشه ای زیست می کردند و کوتوله های کم تجربه و کم سواد، پست های کلیدی کشور را در دست گرفته بودند.
توهین های مکرر شخص اول دولت به نمایندگان مجلس، توهین به مراجع و علماء، توهین و تخریب و پرونده سازی ها، یادمان هست؟ نتیجه عملکرد او که می گفت دست دزد را می برم و نفت را به خانه هایتان می آورم، چه بود؟
دولت صد روز پیش، صد روز پیش، صد روز پیش یادمان هست؟
اینک در آستانه صدمین روز دولت امید، به قول دکتر محقق داماد : " مهمترین نکته این است که همه یادمان نرود صد روز پیش از این، چه کسانی و با چه اندازه ای از علم و تجربه و با چه تفکراتی، سکاندار اداره مملکت بودند و با چه ادبیاتی با جهان سخن می گفتند."
برگرفته از : خبر آنلاین