رسم دلداران " غزل انتظار " فدا و زنده ی عشقم ، خودت که می دانی
هزار نامه نوشتم ، اگر چه می خوانی
تمام منزلت و فخر شیعیان این است
نبسته اند به غیر از تو ، عهد و پیمانی
از این خوشم که تویی ، مهدِ عهد و مهر و وفا
وگرنه کی برسد ، دست من به دامانی
چرا به حاجت میخانه استخاره کنم
تویی که ساقیِ دُردی کشان و مستانی
به ناز و غمزه کسی را ز خود نمی رانند
نظاره می کنی امّا ، غریب و پنهانی
هماره همدل و همزاد و همرهم بودی
تو یار دوره ی ، ماقبلِ کودکستانی
تو را قسم که از این پس ، به رسم دلداران
دلِ ( مهاجر) از این هجر خود نلرزانی
** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **
( استفاده با ذکر آدرس سایت http://www.fajr57.ir/ جایز است )
|