** نوشته : ميكائيل جواهري **
در تاريخ صدر اسلام و وقايع بعد از رحلت پيامبر (صلي الله عليه و آله) اول كسي كه اقدام به قيام خود و اقامة ديگران براي پايدار نمودن مكتب و تماميت دين حنيف الهي نمود، اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه سالار شهيدان حضرت حسين بن علي (عليهما السلام) بود كه نه همتي غير خدا داشت و نه از اهتمام به امور مسلمين تعلل ميورزيد و نه از همت گماردن به حلّ دشواريهاي جامعة انساني سهلانگاري روا ميداشت و نه در برابر حكام طاغي تسليم ميشد و شعار دل پذير هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّه (از ما پذيرفتن خواري دور است) شاهد صادق آن است.
امام راحل (رضوان الله تعالي عليه) در اين امر مهم توحيدي به سرور آزادگان جهان اقتدا نموده و چهرة هستي خويش را متوجه جلب رضاي الهي كرد و خشنودي غير او را معيار قيام خود قرار نداد و اين بينش توحيدي در تمام مراحل اقدام خالصانة ايشان خواه در وطن و خواه در تبعيد و خواه در سختيها و خواه در آسانيها و خواه در غربت و خواه در حكومت مشهود بود.
انگيزه نهضت امام كه مطيع و تابع امام معصوم بوده است در سخنان گهربار حضرت سيدالشهداء (عليهالسلام) براي روشنگري فلسفه قيام خويش كه فرمود : «پروردگارا تو ميداني كه قيام و اقدام مجاهدانة ما براي رغبت در سلطنت مادي و بهرهبرداري از متاع زايد و پوسيده و ناچيز دنيا نبود بلكه براي ديدن و نشان دادن علامتهاي دين تو و براي اصلاح در شهرهاي تو بود تا بندگان ستمديدهات در امان باشند و حدود و قوانين تعطيل شده تو اجرا گردد و به واجبها و مستحبها و احكام تو عمل شود». منعكس ميباشد. و همة آشنايان به برنامههاي مبارزاتي امام راحل و تاريخ انقلاب اسلامي ميدانند كه در مرام و روش ايشان هرگونه مسابقه در جاه و مقام و هرگونه اسراف و تجمل دوستي محكوم بود و از تعطيلي احكام و حدود الهي رنج برده و در اجراي آنها از هيچ مساعدتي دريغ نميكرد و از محرومان و مستضعفان كاملاً حمايت كرده و رنجديدگان عصر جاهليت پهلوي و مجاهدان نستوه زمان انقلاب و دفاع مقدس را ولي نعمتان انقلاب اسلامي ميدانست و هميشه از خطر استكبار جهاني و صهيونيستهاي بينالملل كه در اطفاي نور وحي و چراغ رسالت سعي فراوان داشته و دارند سخن به ميان ميآورد و راه ستمستيزي را چونان اجداد گرامي خود ميپيمود و به ديگران ميآموخت.
او هرگز نگفت : «حال كه من در روي زمين جايي ندارم و يا مرا نميپذيرند چگونه فرياد بكشم، چگونه با طاغوتيان مبارزه كنم در حالي كه يار و ياوري ندارم». بلكه گفت : «من از دريايي به دريا، از فرودگاهي به فرودگاه، از كشتي به كشتي ديگر سفر كرده و حرف خود را بازگو خواهم كرد، پيش من مكان معيني مطرح نيست. عمل به تكليف الهي مطرح است. مصالح عالية اسلام و مسلمين مطرح است.»
از سويي ديگر آن چه كه اعلاميهها و سخنرانيهاي حضرت امام را پرمحتوا ميكرد، استمداد از خطبههاي پرشور سالار شهيدان بود. به عنوان نمونه ايشان در متن اعلاميهاي چنين نوشت : «ما تكليف الهي خود را ان شاءالله ادا خواهيم كرد و به احدي الحسنيين نايل خواهيم شد يا قطع دست خائنين از حريم اسلام و قرآن كريم و يا جوار رحمت حق جل و اعلي، اِنّي لا اَرَيَ الْمُوتَ اِلاّ سَعادَه وَ لاَ الْحَياه مَعَ الظّالِمينَ اِلاّ بَرَماً». اين جمله از اعلاميه كه برگرفته از خطبه امام حسين (عليهالسلام) بود، باعث شد حوزه و دانشگاه و مردم كوچه و بازار حيات جديدي پيدا كنند و با عزم و همت بيشتر راه مجاهدة با طاغوت را پي بگيرند.
به همين جهت است كه ميبينيم 15 خرداد سال 1342 كه مطابق با 12 محرم سال 1383 هجري قمري بود سرآغاز نهضت امام خميني (قدس سره) ميگردد و بزرگترين قيامها و تظاهرات ميليوني مردم در زمان انقلاب در روزهاي تاسوعا، عاشورا، اربعين و بيست و هشتم صفر برگزار ميگردد و حركتهاي عظيم و معجزهآساي رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس با پيامهاي امام به صحنههاي نبرد و حماسه كربلا و عاشورا شباهت پيدا ميكند و نام و ذكر سالار شهيدان سنگرهاي جبهه كفر و ظلم را يكي پس از ديگري فرو ميريزد، از همين جاست كه آن رهبر فرزانه هميشه تأكيد بر زنده نگهداشتن محرم و صفر داشت و آن را مايه حفظ اسلام و نظام اسلامي ميدانست.
سلام و صلوات خداوند بر سالار شهيدان و بر فرزند و پيرو راستين او حضرت امام خميني (قدس سره).