تاريخ انتشار: 12 مهر 1392 ساعت 02:27:45
حماسه ی حسین (ع) " قصیده - نجوایی با خداوند در مسجدالحرام "

به درگه تو آمدم ، که با تو گفت و گو کنم امان بده که بی امان ، شکایت از عدو کنم

زمانه می رسد ، به اوجِ ظلم و بی عدالتی بگو کدام سو روم ، که عدل جست و جو کنم

چرا به قصّه رو کنم ، که غصّه می کشد مرا چگونه می شود ، بنای ظلم زیر و رو کنم

چو شکوه و شکایتی ، نمی رسد مرا به گوش بگو به شهر مردگان ، چگونه گفت و گو کنم غبار و تیرگی ، نشسته بر سریر سینه ها غبار ننگ و عار را ، به تیغ شست و شو کنم دگر سکوت جغد شب ، پیام مرگ می دهد جفا بود اگر ، به کرکسان بگو مگو کنم چه خوش نوا بود ، عروج لاله ها به آسمان و من به اشک دیده گان ، به خونشان وضو کنم ز بس که صهیون زبون ، شکسته حرمت تو را سزد اگر به چهره ی ، کریهِ او خُدو کنم مگر ز پا فتاده ام ، بسنده بر دعا کنم روا بود بجنگم و ، به سوی قبله رو کنم چوتیغ،دست زنگی است و مشتِ خاک دست ما سلاح آتشین دون ، به سنگ رو به رو کنم*! کنون که خصم بد گوهر ، شرر به بیشه می زند چرا زبان ببندم و به یک نظاره خو کنم جهان خفته ی عرب ، به تب بسنده می کند به مرگ اگر رضا شود ، نبرد با عدو کنم من از تبار حیدرم ، به نام نامی حسین (ع) اگر تو یاریم کنی ، شرر به جان او کنم مرام زاده ی علی (ع) ، طریق جاودانگی است بود که جان خویش را ، فدای آبرو کنم خوشا دیار عاشقان ، می است و ساقی و قدح به شهر عشق آمدم ، که باده در سبو کنم دگر به لب رسیده جان ، ز فتنه ی یزیدیان چگونه جز حماسه ی ، حسین (ع) آرزو کنم چه خوش بود (مهاجر)ت ، در آرزوی کربلا کنار فرش عرشان ، شمیم عشق بو کنم * انتفاضه ی مردم فلسطین ** علی اکبر پورسلطان ( مهاجر ) **

( استفاده با ذکر آدرس سایت http://www.fajr57.ir/  جایز است )

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=51499
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.