تاريخ انتشار: 02 آذر 1390 ساعت 20:17:07
بسیج یعنی متن ملت و همه آحاد مؤمن و یک حقیقت گسترده در تمام زوایای جامعه

 

بیانات رهبر انقلاب اسلامي ‏در دیدار فرماندهانِ نواحی پایگاهها و گردانهای بسیج سراسر کشور به مناسبت هفته بسیج‏   1374/9/8   

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

«... مطلب اساسی این است که بسیج یک حرکت بی‏ریشه و سطحی و صرفاً از روی احساسات نیست بسیج یک حرکت منطقی و عمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای امروز دنیای اسلام و به طریق اولی جامعه اسلامی است.

 

 قرآن کریم می‏فرماید «هوالذی أیّدک بنصره و بالمؤمنین» ای پیامبر خدای متعال تو را هم به وسیله نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین مؤیّد قرار داد و کمک کرد این خیل عظیم مؤمنینی که در این جا مورد اشاره آیه قرآن قرار گرفته‏اند عبارت دیگری است از آن چه که امروز به نام «بسیج» در جامعه ما وجود دارد آیات دیگر قرآن هم آن جا که اشاره به مردم و آحاد مؤمن و انسانهای با اخلاص می‏کند.

 

 بسیجِ عزیزِ کم نظیرِ زمان ما را که محصول فکر و درایت امام بزرگوار است نشانه می‏گیرد درباره نیاز دنیای اسلام به این حرکت واقعاً باید تأمّل و تعمّق کرد بعضی کسان «بسیج» را درست نفهمیدند آنها خیال می‏کنند بسیجی یعنی کسی که از کارهای دیگر باز بماند این ضعف بینش آنهاست این ندانستن حقیقت و کوته فکری است بسیج و بسیجی بودن و حرکت و فرهنگ بسیجی از این تخیّلات بی‏اساس خیلی فراتر است .

 

مایلم مطالبی را در این زمینه مطرح کنم تا برای شما جوانان عزیز و همه جوانان خوب این مملکت چه در پایگاههای مقاومت چه در دانشگاهها و دبیرستانها چه در میان برادران و یا خواهران چه در شهرها و روستاها و چه در اصناف و قشرهای مختلف که قوام بسیج به شما و امثال شماست سررشته باشد و روی آن تکیه و تعمّق شود .

 

امروز دو آفت در سطح جهان اسلام مشاهده می‏شودکه یکی مربوط به دولتها و حکومتها و رژیمهای حاکم است و دیگری به مردم مربوط می‏شود.

 

 آن آفتی که به دولتها و رژیمها مربوط می‏شود این است که غالباً در دنیای اسلام حکومتها از مردم منقطعند ممکن است انتخاباتی انجام گیرد و اکثریّتی واقعی و یا صوری رأی هم بدهند و مثلاً فردی هم رئیس جمهور شود ولی اکثریت مردم‏در صحنه نیستند و رابطه آنها با نظام قطع است بعضی از کشورها همین انتخابات صوری را هم ندارند و مثلاً رئیس جمهور و یا پادشاهِ مادام العمر بر آنها حکومت می‏کند و نظر و اراده مردم نقشی در سرنوشت کشور ندارد مردم کار خودشان را می‏کنند حکومتها هم راه خودشان را می‏روند.

 

 

 شما نگاه کنید در این سی چهل سال اخیر چقدر کودتا در کشورهای اسلامی انجام گرفته است عدّه‏ای آمده‏اند و عدّه قبلی را از بین برده‏اند و خودشان سر جای آنها نشسته‏اند و مردم هم اصلاً بدون این که بر آن گذشتگان بگریند یا برای آیندگان جشن بگیرند فقط وضعیت را تماشا کرده‏اند این جدایی ملتها از حکومتهاست اگر شما به زندگی چنین حکومتها و رؤسایی نگاه کنید می‏بینید که شبیه مردمشان نیستند و اگر به مردم نگاه کنید می‏بینید از وضع حکامشان اصلاً خبر ندارند.

 

 گذشته کشور خودمان نیز همین گونه بود و هیچ ارتباط و پیوند عاطفی و عملی میان مردم و رؤسای کشور وجود نداشت مردم منتظر حرف و دستور آنها نبودند و اگر حرف و دستوری هم می‏دادند گوش نمی‏کردند و در مواقعی از روی ترس دستورات را اجرا می‏کردند نتیجه این آفت و عیب بزرگ این شده است که حکومتهای بریده از ملتها چون موقعیّت خودشان را متزلزل و پشتشان را خالی می‏بینند به دامن قدرتها پناه می‏برند یعنی یا به دامن امریکا می‏چسبند یا دیروز که شوروی بود به سراغ آن کشور می‏رفتند و یا به یکی دیگر از دولتهایی که سرشان به تنشان می‏ارزد تکیه می‏کنند رابطه و نسبت معکوسی بین ارتباط با مردم و ارتباط با قدرتها و پناه بردن به آنها وجود دارد.

 

 

 هر حکومتی که ارتباطش با مردم خود صمیمانه است به قدرتها بی‏اعتناست و به آنها نگاه و تکیه نمی‏کند و به حرف آنها محل نمی‏گذارد و دستور آنها را به گوش نمی‏گیرد و به سراغ آنها نمی‏رود ولی هر حکومتی که با مردم خود رابطه ندارد با قدرتهای بزرگ گرم می‏گیرد و به آغوش آنها پناه می‏برد و به آنها تکیه می‏کند و قهراً از آنها حرف می‏شنود و دستور آنها را اجرا می‏کند از آن طرف نیز همین طور است هر حکومتی که به قدرتها نزدیک شد از مردم خود دور می‏شود و هر حکومتی که از قدرتهای بزرگ جهانی دور شد در دل مردم خود جای می‏گیرد این یک امر روشن و بدیهی در فرهنگ و معارف سیاسی امروز دنیاست .

 

متأسّفانه اغلب دولتهای اسلامی با مردم خودشان رابطه ندارند و نتیجتاً به آغوش قدرتها پناه می‏برند اگر امریکا دستوری داد و فرمانی صادر کرد فوراً اطاعت می‏کنند و دست به سینه در مقابل او می‏ایستند حال شما نگاه کنید و ببینید که امروز کدام‏یک از کشورهای اسلامی این گونه نیستند آفت دوم که آن هم خیلی دردناک و گریه آور است مربوط به ملتهاست متأسّفانه در کشورهای اسلامی از چهل پنجاه سال قبل تا کنون جوانان به سمت فساد سوق داده می‏شوند.

 

 این روشهایی که می‏شنوید در گذشته در کشور ما هم بود و امروز در کشوهای دیگر به صورت عمومی وجود دارد امروز اگر در کشور ما فردی بخواهد در گوشه‏ای تظاهر به فساد کند همه به او اخم می‏کنند و چهره در هم می‏کشند اما متأسفانه در کشورهای دیگر این حالت وجود ندارد دختران و پسران کشورهای اسلامی در دامِ موجِ فسادِ همه گیری قرار گرفته‏اند که از سمت کشورهای غربی و فرهنگ آن دیار برنامه ریزی شده و به طرف آنها سرازیر گردیده است البته جوانان در همیشه تاریخ احساسات شهوانی و غرایز گوناگون دارند و آسیب پذیرند اما شاید در هیچ دوره‏ای از دوره‏های تاریخ این گونه که حدس می‏زنیم این همه فساد در میان جوانان دنیا مشاهده نشود و همه‏گیر نشده باشد همان طور که گفتم منشأ این فساد کشورهای غربی امریکا و اروپا هستند آنها با فرهنگ خودشان فساد را به سمت کشورهایی که پذیرای آن بودند صادر کردند شما در کشورهای اسلامی جوانانی را مشاهده می‏کنید که از همان جوانانی که اسمهای گوناگونی دارند (و من نمی‏خواهم فضای مجلس را با این اسمها خراب کنم) و تحت نامهای مختلف و شکلها و موها و لباسها و رفتارهای عجیب و غریب به چیزهای زائدِ زندگی سرگرمند تقلید می‏کنند .

 

 

البته در حاشیه به این نکته هم اشاره کنم که غرب به تدریج چوب رفتار و اعمال فساد انگیز خود را می‏خورد مثل همان کسی که در دست خود ظرفی پر از مایع میکروب طاعون بگیرد و در آب شُربِ خانه‏ها بریزد بالاخره خود او نیز روزی دچار طاعون خواهد شد امروز طاعون فساد در غرب خودش را نشان می‏دهد به طوری که عُقلا دستپاچه شده‏اند و از چنین وضعیتی نگرانند این نگرانی در مطبوعات مهّم اروپا و به خصوص امریکا منعکس است که ما آن را مشاهده می‏کنیم بنابراین آفت دوم این است که فساد همه‏گیر و سیل‏آسا و تباه کننده‏ای به سمت جوانان کشورهای اسلامی سرازیر شده است اثر این فساد و تباهی این است که جوانِ فاسد شده به فکر اصلاح نمی‏افتد و انگیزه پیدا نمی‏کند و دین و معنویّت و ایمان و سیاست به معنای صحیح برای او دیگر معنا پیدا نمی‏کند و اگر از روی اجبار و برای نان بخور و نمیر درس بخواند آن درس هم همراه با فساد است و وقتی متخصّص شد تازه یک آدم فاسد فارغ التّحصیل شده است .

 

این عیبِ بزرگِ جوامع اسلامی است که وقتی انسان ابعاد این عیب عظیم و آفت بزرگ را می‏بیند واقعاً باید به خدای متعال پناه ببرد به اعتقاد من امام عزیز ما با الهامی که پروردگار متعال به قلب آن بزرگوار کرد و او را هدایت نمود با این حرکت عظیم بسیج این دو عیب را در کشور ما ریشه کن کرد شما بسیج را این گونه در نظر بگیرید بسیج از طرفی به معنای حرکت خود جوش مردمی است مردمی که خودشان را صاحب مملکت خویش می‏دانند مردمی که به خصوص جوانانش با معنویّت هستند و دلشان با خدا آشناست مردمی که :

 

 اوّلاً : از هر گونه انحراف در مشی کلّی کشورشان آگاه می‏شوند.

 

 ثانیاً : از آن رنج می‏برند .

 

 ثالثاً : در مقابل آن انحراف می‏ایستند.

 

 این معنای بسیج است کسی که به مسائل و جریان کلّی کشور خود و به دشمنی که از هر طرف به او حمله کند چه نظامی و چه فرهنگی حسّاس است نمی‏تواند به سمت فساد برود و فرصت اندیشیدن به خواسته‏های فاسد و مفسدی که دشمنان در جامعه القا می‏کنند ندارد.

 

 آن روزی که امام فرمودند ارتش بیست میلیونی در ایران تشکیل شود کشور ما چهل میلیون یعنی نصف جمعیت کنونی جمیعت داشت و همه دارای خصوصیّات بسیجی بودند امروز هم این گونه است مردمی که چنین خصوصیّتی دارند نسبت به مسائل محیط و جامعه و نظام خود بی‏تفاوت نیستندکسی در رأس امور قرار می‏گیرد که مورد حمایت آنها باشد و اگر کسی مورد حمایت مردم نباشد در رأس امور قرار نمی‏گیرد پس رابطه و پیوند بین مسؤولان کشور و آحاد مردم که متن عمومی آنها هم همین بسیجیها هستند یک رابطه تنگاتنگ و برادرانه و صمیمانه است و این خصوصیّت آن عیب اوّل را از بین می‏برد حکومتی که این گونه به مردم متّکی باشد به امریکا که هیچ ، اگر در جهان ده قدرت هم وجود داشته باشند و هر کدام هم به عظمتِ استکبار امریکا باشند آن جایی که لازم باشد با قدرت و شهامت و توکل به خدا به دهان همه اینها می‏زند.

 

 امروز همه مردم دنیا و همه دولتها و شخصیتهای سیاسی شاهدند که نظام مقدّس جمهوری اسلامی در مقابل خواسته‏ها و تحمیلها و تقاضاهای امریکا «نه» می‏گوید و جنایتها و فاجعه آفرینیهای امریکا و استکبار و زائده‏های او از جمله رژیم صهیونیستی را امضا نمی‏کند این موضعِ شجاعانه و برجسته‏ای است و کار کوچکی هم نیست کسانی که در دنیا مسائل را می‏فهمند از جمله رؤسای برخی از کشورها و مسؤولان بزرگ سیاسی و شخصیتهای مصلح در مقابل این موضع سر تسلیم فرود می‏آورند البته در مقام دشمنی و خباثت دشمنی خودشان را می‏کنند اما به خاطر همین موضعِ امتناعِ عظیم و مستحکم عظمت نظام جمهوری اسلامی و دولت و حاکمیت دین در چشم آنها آشکار و روشن است این به یُمن همین پیوند و به برکت بسیجی بودن و حضور بسیج در سطح ایران و در همه زوایای کشور است .

 

بسیج یک سازمانِ مشخّصِ رزمی مثل دیگر سازمانها نیست ، بسیج یعنی متن ملت و همه آحاد مؤمن و یک حقیقت گسترده در تمام زوایای جامعه.

 

 در موضعگیری مردم این عامل تعیین کننده است لذا شما می‏بینید هفده سال بعد از پیروزی انقلاب و بعد از این همه فشار و تبلیغات و این همه موذیگری و خباثتی که دشمنان از خارج و ایادی آنها در داخل انجام می‏دهند وقتی زمان حضور مردم در بیست و دوم بهمن و روز قدس و ایام انتخابات و اعلام موضعِ عمومی فرا می‏رسد مردم مثل کوه استوار می‏ایستند این از برکات بسیج است کسی خیال نکند که بسیج یک حاشیه است و ملت و دولت و حکومت به راهی می‏روند و بسیج هم در کناری نشسته و به خود مشغول است خیر «بسیج» متنِ حرکت نظام است همه باید بسیجی باشند دولت و مسؤولان هم باید بسیجی باشند و بحمدالله هستند بسیاری از بلند پایگان و مسئوولان برجسته کشور حقیقتاً بسیجی و دارای فرهنگ و عقاید و حرکت بسیجی هستند.

 

 درمان واقعی آفت دوم هم که فساد جوانان در دنیاست همین حرکت و فرهنگ بسیج است شما در دوران دفاع مقدّس و حتّی بعد از آن تا امروز دیدید و می‏بینید که جوانان کشور ما با صفا و پاکدامن و مشتاقِ حقیقت و سرشار از معنویّات و ارزشهای اسلامی و انقلابی بودند و هستند و با بی‏اعتنایی و اعراض از آن چیزهایی که جوانان دیگر را در دنیا به خود مشغول می‏کند در جامعه ما حضور دارند در کجای دنیا این همه جوان مؤمن و پارسا دیده می‏شود و وجود دارد...»

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=5111
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.