نوشته : مهدي رحيمي
انسان وقتی پا به عرصه وجود میگذارد، سوای امور غریزی و فطری كه در درون او به ودیعه نهاده شده، نسبت به دیگر حقائق پیرامون خود بیاطلاع و ناآگاه است، او با بهرهبردن از ابزار حسّی وعقلی كه خداوند در اختیارش قرار داده با دنیای اطراف خود آشنا میگردد و با گذر زمان حقائق عالم را یكی پس از دیگری در مییابد. دانش بسان چراغی فرا روی او تاریكیهای جهل را میشكافد و او را با افقهای تازهای از اسرار عالم آشنا میگرداند. علم، ابزار حركت و تكامل انسان میگردد و هر چه بر دانش او افزوده میشود، مجهولات او به معلومات، تاریكیهایش به روشنائی تبدیل شده و مسیر حركت را به سوی بالاترین نقطه كمال به او مینمایاند. و حتی خود علم كمال برای نفس بشری میگردد و به قول فیلسوف بزرگ و حكیم متألّه مرحوم ملاصدرا نفس انسان در پرتو علم سعه وجودی مییابد و به درجه بالاتری از مراتب وجود صعود میكند.
انواع آثار و ثمرات علم :
سخن از آثار و ثمرات علم و حكمت است، آثاری كه آن قدر چشمگیرند كه حتی بر افراد جاهل نیز پوشیده نماندهاند. این ثمرات را میتوان از یك جهت به دو دسته عمده تقسیم نمود : 1. آثار و ثمرات مادی، 2. آثار معنوی. آثار مادی علم چیزی نیست كه محتاج بیان باشد و بشر در زندگی روزمره خود بالعیان با موارد زیادی از آن روبروست، از نگارش و مطالعه یك نامه گرفته تا پیشرفتهای علمی، صنعتی، تكنولوژیهای پیشرفته جهان معاصر و... همه و همه از بركات مادی علم و دانش و دانشمندان علوم مختلف است.
در پرتو پیشرفتهای علمی است كه بر قدرت جوامع و دولتها افزوده شده و موجب برتری آنها بر سائر ملتها میگردد. از این جهت سعی ما در این مقاله بر تبیین آثار معنوی علم و حكمت است كه تحت دو عنوان ذكر میگردد :
1- آثار معنوی علم؛ 2- آثار معنوی حكمت.
آثار معنوی علم :
علم و معرفت اثرات عمیقی را بر نفس انسان میگذارد كه نتایج آن در اعمال جوارحی (ظاهری) و جوانحی (باطنی) او ظاهر میگردد. برخی از این آثار و ثمرات عبارتند از:
1- شناخت خداوند متعال : آنان كه آگاهی بیشتری نسبت به اسرار آفرینش دارند، عظمت آفریننده آن را بیشتر و بهتر از دیگران درك میكنند، از این رو حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «ثمره العلم معرفه الله».[1]
2- ایمان : علم یكی از مقدّمات ایمان است و بدون آگاهی ایمان محقّق نخواهد شد، امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «ایمان و دانش، برادران همزادند و دو رفیقاند كه از هم جدا نمیشوند.»[2] خداوند نیز در سوره حج به همین مطلب اشاره میفرماید: «وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»؛ (حج، 54) تا دانش یافتگان دانند كه این قرآن، حقّ است و از جانب پروردگار توست پس بدان ایمان آورند و دلهایشان برای آن خاضع گردد.
3- بیم از خداوند : عالمان بیشتر از دیگران به عظمت خداوند واقفند و این معرفت عشق به پروردگار و بیم از قهر معشوقشان را در دلهایشان افزون مینماید. از این رو خداوند در سوره فاطر آیه 28 میفرماید : «انّما یخشی الله من عبادهِ العلماء»؛ تنها دانایان هستند كه از پروردگار خود بیم دارند. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نیز فرمودهاند : «أعلم الناس بالله أخو فهم منه»[3] یا «اكثرهم خشیهً لهُ»[4]؛ داناترین مردم به خدا كسی است كه خوف و خشیت بیشتری داشته باشد.
4- پرستش خدا : وقتی انسان با مطالعه اسرار آفرینش پی به وجود معبود خویش ببرد و نعمتهایی را كه او در اختیار بشر قرار داده بشناسد، ناگزیر بیاختیار سرتعظیم در آستان او فرود میآورد و پیشانی بندگی را بر زمین میساید. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ : «ثمره دانش، پرستش است».[5]
5- دوری از رذائل اخلاقی : شخصی كه از مضرّات مفاسد اخلاقی و صفات زشت آگاه است، هیچ گاه به خود اجازه نخواهد داد كه خود را در منجلابی گرفتار كند كه نتیجهای جز زیان برای او نخواهد داشت. به همین جهت است كه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ صفاتی چون حرص، طمع و بخل را نتیجه جهل میدانند: «الحرصُ و الشرهُ و البُخلُ نتیجهُ الجهل»؛[6] حرص، آزمندی و بخل نتیجه جهل است.
6- صلاح و اصلاح نفس : امام علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید : «هر اندازه دانش انسان افزون گردد، توجه وی به نفسش بیشتر میشود و در ریاضت و اصلاح آن كوشش بیشتری میكند».[7]
7- ادب و تواضع در مقابل پروردگار و خلق خدا : انسانی كه میداند از خود چیزی ندارد و همه چیز را خداوند به او عنایت كرده و او در میان مخلوقات خداوند ذرهای بیش نیست، ناگزیر زانوی ادب در محضر حقّ بر زمین میزند و در برابر خلق خدا تواضع را مشی خویش قرار میدهد. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند : «اذا زادَ علمُ الرّجل زادَ أدبهُ»؛[8] زمانی كه دانش انسان فزونی یابد ادب او هم بیشتر میشود.
8- هدایت انسان به سوی حقّ : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «العلمُ یهدی الی الحقّ».[9]
9- بیاعتنائی به دنیا : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «ثمره المعرفه العزوفُ عن دارِ الفناء»؛[10] میوه درخت معرفت روی گرداندن و بیاعتنائی به دنیا است.
10- ارزش دار شدن عمل و عبادت انسان : امام كاظم ـ علیه السّلام ـ : «یا هشام قلیلُ العمل من العالم مقبولٌ مضاعف و كثیر العمل من أهلِ الهوی و الجهل مردودٌ»؛[11] و در بیان دیگری حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند : «عبادتگر بیعلم هم چون حیوان گرداننده سنگ آسیاب است كه همواره در یك جا میچرخد و گامی پیش نمیرود.»[12]
11- صبر در مقابل سختیها : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «لایصبرُ للحقّ الّا مَن عَرفَ فَضْلَه»؛[13] حق را تحمل نمیكند جز آن كه از برتری حق آگاه باشد.
12- راهنمای عقل : پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «العلمُ امامُ العقل»؛[14] علم و دانش پیشوا و راهنمای عقل است.
13- بیداری اجتماعی و مقاومت در مقابل شبهات عقیدتی و القائات شیاطین : امام صادق ـ علیه السّلام ـ : «العالمُ بزمانِهِ لا تهجُمُ علیه اللوابس»؛[15] آن كه نسبت به زمان خود داناست گرفتار امور اشتباه انگیز و مایه گمراهی نمیشود.
آثار حكمت :
حكمت در لغت به دو معنی آمده است : معنای اول : از آن جهت كه مانع از نادانی و كردار زشت است. و معنای دوم : استواری، از این رو حكمت بر علم استوار و خالی از خلل اطلاق میشود، هم چون معلومات عقلی حقّ و بطلان ناپذیر. و امّا با استفاده از احادیث و تفاسیر متعدد حكمت را این گونه میتوان تفسیر نمود كه : «حكمت عبارت است از مقدمات علمی، عملی و روحی برای نیل انسان به هدف والایش». بنابراین تعریف، حكمت بر دو گونه است :
1- حكمت نظری؛ 2. حكمت عملی و انسان با فراگیری حكمت نظری و آراستن اعمال خود به حكمت عملی، زمینه تجلی حقیقت حكمت را در دل و جان خویش فراهم میسازد، و آن همان نوری است كه خداوند بر دل انسان میتاباند و هر اندازه قلب از آن پرتو گیرد، به همان اندازه هوا از آن میگریزد و شهوت ضعیف شده و عقل انسان زنده میشود و به سمت مقصود اعلایی از انسانیت سوق داده میشود.[16]
برخی از آثار حكمت با استفاده از روایات به شرح زیر است :
1. كاستی شهوات: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «هر اندازه حكمت قوی گردد، شهوت ضعیف میشود».[17]
2. بازداشتن از زشتی : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «جانها، طبیعتهای بدی دارند و حكمت است كه از آنها باز میدارد.»[18]
3. عصمت: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «حكمت با عصمت همراه است.»[19] [20]
4. روشنی دل : امام كاظم ـ علیه السّلام ـ : «خداوند دلهای مؤمنان را سربسته و پیچیده به ایمان آفریده است، پس هر گاه روشن ساختن آن را اراده كند، آب حكمت بر آن بیفشاند و دانش در آن بكارد و كشتكار و نگاهدار آن پروردگار جهانیان است.»[21]
5. هدایت : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «دانش یاری میرساند و حكمت ره مینماید.»[22]
6. دانش : امام علی ـ علیه السّلام ـ : «دانش ثمره حكمت است و درستی از شاخههای آن.»[23]
خاتمه :
موارد مذكور برخی از آثار معنوی مستقیم و یا غیرمستقیم علم و حكمت است كه با استفاده از احادیث مطرح شده شاید اگر به طور كامل استقراء و بررسی شود، چندین برابر اینها میتوان برای علم و حكمت آثار مطلوب بر شمرد. گذشته از این كه برخی از ثمرات معنوی نیز به صرف قدم برداشتن در راه فراگیری علم عائد انسان میشود، از جمله این كه: انسان محبوب خدا میشود، مورد تكریم و احترام فرشتگان قرار گرفته و آنها بالهای خود را زیر پای طالب علم میگسترانند، خداوند روزی طالب علم را تضمین نموده و تمام موجودات برای او استغفار میكنند و اگر طالب علم در مسیر فراگیری دانش بمیرد شهید است.[24] لكن باید توجه داشت كه این آثار و ثمرات مربوط به علمی است كه برای خدا و به جهت شناختن حقائق و مسیر كمال و خدمت به خلق فراگرفته شود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . غرر الحكم، با شرح جمال الدین خوانساری، ج 3، ص 322.
[2] . غرر الحكم، ج 2، ح 1785، ص 47.
[3] . غرر الحكم، ح 3123، ج 2، ص 423، و ح 3157، ج 2، ص 430.
[4] . غرر الحكم، ح 3123، ج 2، ص 423، و ح 3157، ج 2، ص 430.
[5] . غرر الحكم، 6357، ج 4، ص 370.
[6] . غرر الحكم، ج 2، ص 28، ح 1694.
[7] . غرر الحكم، ح 7204، ج 4، ص 621.
[8] . غرر الحكم، ج 3، ص 193، ح 4174.
[9] . غرر الحكم، ج 2، ص 7، ح 1581.
[10] . غرر الحكم، ج 3، ص 333، ح 4651.
[11] . تحف العقول، ص 387، (موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چ چهارم، 1416 ق).
[12] . الحیاه، ص 204، محمدرضا حكیمی، ترجمه احمد آرام.
[13] . غرر الحكم، ج 6، ص 397، ح 10748.
[14] . تحف العقول، ص 28، (جامعه مدرسین، چ چهارم).
[15] . الكافی. ج 1، ص 26.
[16] . كتاب سیمای علم و حكمت در قرآن، ری شهری، دارالحدیث، ص 44.
[17] . غرر الحكم، 7205، ج 4، ص 622.
[18] . غرر الحكم، ح 7341، ج 5، ص 32، و ح 6712، ج 4، ص 493.
[19] . غرر الحكم، ح 7341، ج 5، ص 32، و ح 6712، ج 4، ص 493.
[20] . باید توجه داشت كه لازمه توأم بدون حكمت باعصمت به این معنی نیست كه «هر غیرمعصومی حكیم نیست» بلكه مراد حضرت این است كه به هر میزان كه نور حكمت بر قلب انسان تابیده شود و به هر درجه از حكمت كه شخص دارا باشد به همان میزان دارای مقام عصمت است، علاوه بر این كه عصمت از گناه نیز موجب تابش نور حكمت میگردد.
[21] . الكافی، ج 2، ص 421، ح 3، كلینی، (دار الكتب الاسلامیه. چ چهارم، 1362، تهران).
[22] . غرر الحكم، ج 1، ص 11، ح 5 و ح 1752، ج 2، ص 39.
[23] . غرر الحكم، ج 1، ص 11، ح 5 و ح 1752، ج 2، ص 39.
[24] . سیمای علم و حكمت در قرآن و حدیث، ص 121 و 122، احادیث مربوط در این قسمت ذكر شده است.
ماخذ : نرم افزار علما وبزرگان شيعه ، مؤسسه نورالزهراء