تاريخ انتشار: 11 خرداد 1392 ساعت 02:09:09
صاعقه " غزلی در عزای حضرت امام خمینی (س)

بساط باده عیان کن که مستِ جام توام به جانِ ساقی دل، واله در مرام توام
من از پیاله نخورده ز کف رود هوشم تویی به بادیّه درویش و من غلام توام
اگر شکسته پر و بال من ملالی نیست چو من کبوتر بنشسته ای به بام توام
ندارم از کینه‌ی الحاد و کفر واهمه‌ای که زیر سایه‌ی تو در پناه نام توام
زبعد هجرت تو،قوتم اشک و زاری شد ز داغ رحلت تو ‌تا ابد صیام توام
عجب به درگه حق جاه و منظری داری همیشه دلخوش و مسرور آن مقام توام
نظر به آسمانم و از تو نشانه می‌گیرم در انتظار رویت آن چهره‌ی رسام توام
چو رودِ تشنه به امیّد فصل بارانم بیا فرشته‌ی رحمت غریق کام توام
بدان به‌ شوق  تو، در هرطرف روان گردم بسان صاعقه‌ای رسته از کمان توام
تو ای امام (مهاجر) خیالت آسوده به هر کجا که روم حامل پیام توام
** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) ** ( استفاده با ذکر منبع http://www.fajr57.ir/ بلامانع است )
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=44305
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.