شهید سید محمّد علی قاضی طباطبایی یکی از روحانیون مبارزی بود که در سال های قدرت رژیم پهلوی شجاعانه و به طور علنی با طاغوت مبارزه کرد، و با تکیه بر قدرت لایزال الهی آنان را تحقیر نمود، و از مبارزه دست نکشید.
دو خاطره را در این زمینه می خوانیم :
١ . در اوج نهضت اسلامی در واقعه ١۵ خرداد ١٣۴٢ ، رژیم شاه جامعه روحانیت آذربایجان را برای مذاکره و به اصطلاح پیدا کردن راه حلّی برای بحران کشور به اتاق بازرگان تبریز دعوت کرده بود، در این میان آیت الله قاضی طباطبایی تنها فردی بود که با شهامت تمام و بدون کوچک ترین هراسی از جای خود بلند شد و خطاب به عمّال رژیم فریاد زد: شما از جان ما چه می خواهید، ما از شما فقط احترام به قانون را می خواهیم.
این جمله شدید آیت الله قاضی قدس سره ، فرمانده لشکر وقت را سخت بر آشفت و منازعه لفظی شدیدی بین آنان در گرفت.
بدین جهت عوامل رژیم، شجاع مرد آزاده روحانیت را دست بسته سوار هواپیما کرده و به تبعیدگاه فرستادند. اما دو سال بعد که پیروزمندانه به دیار خود بازگشت، اهالی آذربایجان چنان از او تجلیل کردند که تنها شایسته او بود.
رژیم از این استقبال عظیم مردم به وحشت افتاد و بدین ترتیب نطفه مبارزه با طاغوت همان جا بسته شد.[ ١]
٢ . هنگامی که آیت الله قاضی قدس سره در بافت کرمان در تبعید به سر می برد، یک مأمور ساواک هر روز جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر می کشید. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده بودند، با گستاخی تمام به جای وارد شدن از در اتاق با کفش از پنجره به وسط اتاق می پرید و با حالت غرور و خودخواهی با صدای خشن و ناهنجار خود دستور می داد: زود باش امضا کن!..
چند روزی بدین ترتیب گذشت و آیت الله قاضی رحمه الله علیه چند بار به ایشان تذکر دادند که ادب را رعایت کند. ولی آن بی ادب مغرور به تذکرات سودمند آن عالم روشن ضمیر توجهی نکرد و دست از کار بی شرمانه خود بر نداشت، تا این که روزی مرد ساواکی با همان شیوه همیشگی به وسط اتاق پرید، آیت الله بلافاصله یکی از کتاب های سنگین و ضخیم خود را برداشته و محکم به گردن مأمور کوبید و فریاد زد : بی ادب! مگر نگفتم مؤدب باش!...
آن فرد مغرور با زبونی و ترس تمام از اتاق بیرون رفت و دیگر آن عمل خود را تکرار نکرد.
--------------------------------------------------------------------------------
1- روزنامه کیهان، 1/8/58
خاطرات ماندگار، عبدالکریم پاک نیا ، صفحه ۶٧
(استفاده از اين مطلب با ذكر نشاني سايت اشكال ندارد)