تاريخ انتشار: 29 ارديبهشت 1392 ساعت 00:51:42
یک حکایت "به سوی خدا فرار کنید"

پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد
شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. « ... فَاتَّقُوا اَللَّهَ عِبَادَ اَللَّهِ وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله ... » ... هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست
مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی ،  برگرفته از : خطبه شماره 2 4 نهج البلاغه
**ارسال کننده جناب آقای مهندس سعید رحیمی**
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=43291
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.