یاد تو " غزلی از سرِ شور و شیدایی به درگاه آقا امام زمان (عج) " اگر که طعم هجر تو نمی چشیدم
عذاب حسرت اینچنین نمی کشیدم
چه با تبسّم از کنار من گذشتی
چرا دوان به گردِ تو نمی رسیدم؟
همین که ، بابِ گلشن سخن گشودی
ز غنچه ی لبان تو ترانه چیدم
یقین شنیده ای که بعدِ نغمه هایت؟
به جز نوای دلکشت نمی شنیدم
دلا ، بگویمت در این جهان هستی
به غیر رجعتت نمی دهد نویدم
گمان کنم ز ظلمت درون گذشتم
نمی رسم به صبح صادق سپیدم!
قسم به ساحت مقدّسِ تو جانا
شبی بدونِ یاد تو ، نیارمیدم
چرا به عالم گذشته ام نبالم؟
به حولِ یاری ات ، ز خدعه ها رهیدم
همیشه گفته است و گوید این (مهاجر)
فقط تویی یگانه نقطه ی امیدم
** علی اکبر پورسلطان ( مهاجر ) **
|