مراد ( تقدیم به پیشگاه مراد دل های منتظر )
عجب شور و حالی به سر دارد این دل
ز آن سوی هستی خبر دارد این دل
در این کوی غربت بسی رنجد آخر
کز این دار دنیا حذر دارد این دل
نشان جوید اندر صف بی نشانی
نظر بر هوایی دگر دارد این دل
زیادت طلب هم قراری ندارد
ز ملک ریا مختصر دارد این دل
چه گویم ز هجرانِ روز جدایی
هوای رخ منتظر دارد این دل
اگر یک اشارت ز لطفش نماید
درونش هزاران بصر دارد این دل
دلا گر (مهاجر) مرادش نبیند
همه عمر خود بی ثمر دارد این دل
** علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **
استفاده از این غزل با ذکر منبع www.fajr57.ir بلامانع است. |