تاريخ انتشار: 21 فروردين 1392 ساعت 10:33:39
بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(۲8)

نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین

حق و باطل

لایَدخُلُ فی الباطلِ وَ لایَخرُج مِنَ الحَقِّ

فرد پارسا در باطل داخل نشده و از حق خارج نمی­شود.
لازمه تقوی، ملازم حق بودن و عدم ورود در باطل است. خداوند، پارسا را نوری داده است که با آن حق را از باطل تشخیص می­دهد.

اِن تَتَّقوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقاناً (انفال29)

و از آن جا که او تقوایش توأم با علم است، در شناخت اعتقادات حق به بایدها و نبایدهای درست مجهز است. از سویی باطن او پر از انوار فضیلتهاست و نیت او سفر الی الله است، بنابراین تمام مقدمات و شرایط را برای عدم ورود در باطل و خوض در حقائق داراست و هیچ مانعی بیرونی از شیاطین جنی و انسی، توان ایجاد انحراف در روح ملکوتی او را ندارد. فلذا فعل او نشانه حق و ترک وی علامت باطل است. او خود میزان است و در این رابطه است که ائمه هدی علیهم السلام اظهار داشتند که: موازین عدل و قسط مائیم.
سکوت متفکرانه

اِن صَمَت لَم یَغُمَّه صَمتُهُ

اگر سکوت کند، اندوهگین نشود.
مراد از این فراز شریف آن است که چون سکوت او به جا و توأم با تفکر و تدبر است و در واقع در آن هنگام به مطالب جدیدی دست می­یابد و یا ممکن است در همان حال پیوند قلبی با عالم بالا برقرار نموده باشد فلذا سکوت وی نه تنها اندوه زا نیست، بل لذت آور است.
البته آن که بهره ای از تقوا ندارد و به جنباندن چانه، عادت کرده است، سکوت کردن برای او سخت و غم آور است. اما زاهد پارسا با علم به ثمرات دنیا وی و اخروی صمت، هرگز دچار اندوه نشود.
صبر

وَ اِن بُغِیَ علیهِ صَبَرَ حتی یَکونَ اللهُ هوالذی یَنتَقِمُ لَهُ

اگر به او ستم شود صبر پیشه سازد تا خداوند از برای وی انتقام کشد.
این فراز شریف اشاره است به دو آیه از قرآن کریم:

وَ مَن عاقبَ بمثل ما عوقبَ بهِ ثُم بُغِیَ علیه لَیَنصُرَنَّهُ اللهُ (حج60)

هرکس در برابر ستمی که به او شده است، مقابله به مثل نماید، اما بعد از آن مورد ظلم واقع شود، خداوند او را یاری خواهد داد.

وَ اِن عاقَبتُم فَعاقِبوا بِمِثلِ ما عوقِبتُم به وَلَئِن صبرتُم لَهُوَ خیرٌلِلصابرینَ (نحل126)

اگر عقاب کردید، همان گونه که عقاب شده­اید عمل نمائید و اگر صبر کنید آن برای صابران بهتر است.
در این آیات شریفه به چند نکته اشاره شده است:
اول آن که هر مظلومی حق دفاع و مقابله به مثل را دارد البته از طریق قانون و حکم حاکم شرع. دوم آن که در عقاب کردن و مقابله، از مثل تجاوز و تعدی ننماید.
سوم آن که اگر به خاطر خداوند عفو نموده امر را به او واگذار کند، خداوند در دنیا و یا آخرت از برای او انتقام کشد.
چهارم آن که پیشه ساختن صبر و با عفو و صلح برخورد کردن و تفویض نمودن کار به خداوند، بهتر است.
رنج نفس اماره

نفسه منه فی عَناءٍ والناسُ منه فی راحةٍ

نفس اماره او از جانب وی در سختی و تعب، و مردم از دست او در آسایشند.
نفس اماره، شر و بدی و فجور را دوست می دارد.

بَل یُریدُ الانسانُ لِیَفجُرَ اَمامَهُ (القیامه5)

هواهای نفسانی طالب مطلوب خویشند اگرچه موجب اذیت و آزار مردم شود و نفس دائماً در صدد تحمیل خواسته های خود به انسان است. فلذا فرد با تقوا به علت قوت باطنی و خودسازی، مقاومت می­کند و از این راه، مردم از دست و زبان او در امان و راحتی­اند.

اَتعَبَ نفسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ اَراحَ الناسَ مِن نَفسِهِ

به خاطر آخرتش، خود را به سختی فکند و مردم را از خود آسوده ساخت.
انسان با تقوا شوق به ثواب های اخروی ابدی دارد و می­داند که آن ثواب و رفاه و خوشی درگرو تحمل رنجهای دنیایی است، رنجهایی که از حبس نفس حادث می­شود، سختی هایی که از رفتارهای ناهنجارمردمان متحمل می­شود، مشقت هایی که در اثر عبادات برای وی حاصل می­شود. ناراحتی هایی که از بروز مصائب به وجود می­آید، صبرهایی که در برابر آماده شدن شرایط مساعد برای معصیت و گناه، پیشه می­سازد، همه و همه، تعب و رنج نفسانی است، اما برای رسیدن به زندگانی بی رنج و دارالسلام بهشتی که همه گونه امکانات دلخواه وی در آن جا فراهم است، ضروری و لازم است. البته این مرتبه برای متوسطین از پارسایان است و الاّ:
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر تا چه حدّ است مکان آدمیت
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بـردار ز رخ پرده که مشتاق لقائیم
که در حقیقت اشعار بالا، ترجمان قول مولی­الموحدین علی مرتضاست که فرمودند:

اِلهی ما عَبَدتُکَ خَوفاً مِن نارِکَ وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِکَ، بَل وَجَدتُکَ اَهلاً لِلعبادة فَعَبَدتُکَ

خدایا تو را از ترس آتشت نپرستیدم و برای بهشت عبادت نکردم، بلکه تو را شایسته عبادت دانستم و بندگی نمودم. واضح است که مردم از دست چنین فردی در امنیت و امان کامل باشند.
امام صادق علیه السلام فرموده­اند: هرآن که به هنگام میل، ترس، اشتها، غضب و رضایت مالک نفس خویش باشد، خداوند بدن او را برآتش حرام گرداند. و در وصیت رسول خدا(ص) به علی(ع) آمده است: ای علی، برترین جهادها از آن کسی است که صبح کند اما قصد ستم به احدی نداشته باشد.
دوری و نزدیکی پارسا

بُعدُهُ عَمَّن تَباعَدَ عنهُ زهدً وَ نَزاهةً وَ دُنُّوُهُ مِمَّن دَنامِنهُ لین وَ رَحمَه

انسان با تقوا اگر از کسی دوری می­کند از روی زهد و پاکی است و نزدیک شدنش با افراد نیز به علت نرم خویی و مهربانی اوست. این فراز اشاره دارد به این که، افراد پارسا، جاذبه و دافعه را توأمان دارا می­باشند.
با بعضی قرین و رفیقند اما نه به دلیل طمع در قدرت، ثروت، شهرت یا متاع دنیویشان بلکه به علت صفای باطن، نرم خویی و رحمت درونی خودشان چه همان گونه که اشارت رفت، محبت دنیا را از دل بدر کرده­اند و از برخی نیز کناره می­گیرند، تا زهدشان آلوده نگردد، تا پاک و مقدس بمانند، تا اخلاق نیکویشان معیوب نگردد. رفتارشان ناهنجار نشود، میل به دنیا پیدا نکنند. در معرض اتهام واقع نشوند. فرصتها و عمرشان به هدر نرود.گوشهاشان سخنان بیهوده و باطل نشنوند و چشمانشان منظره های ناخوشایند نبینند.
پسر نوح با بدان بنشست            خاندان نبوتش گم شد
بنابراین دوری­شان ، نه از روی عجب و خودپسندی، کبر و خود بزرگ بینی و استکبار و طغیان، بلکه به دلایل پیش گفته است.

لَیسَ تَباعُدُهُ بِکِبرٍ وَ عَظَمَهٍ وَ لا دُنُوُّهُ بِمَکرٍ وَ خَدیعَةٍ

دوری کردن او از روی کبر و خود بزرگ بینی نبوده ، چنان که در نزدیک شدنش نیز قصد حیله و نیرنگ نیست.
عروج ملکوتی همّام

وَصَعق هَمّامُ صَعقَهَ کانَت نَفسُهُ فیها، فقال امیرُالمُؤمنینَ أَمّا وَاللهِ کُنتُ أَخافُها عَلَیهِ ثم قال(ع): هکَذا تَصنَعُ المَواعِظُ البالِغَهُ بِاَهلِها

فقال لَهُ قائلً: فَما بالُکَ یا اَمیرَالمؤمنین، فَقال انَّ لِکُلَ أَجَلٍ وَقتاً لایَعدوهُ وَ سَبَباً لایَتَجاوَزُهُ، فَمَهلاً لا تَعُد لِمِثلِها فَاِنَّما نََفَثَ الشَیطانُ عَلی لِسانِکَ.

وقتی کلام فصیح و بلیغ مولا بدین جا رسید. همّام فریادی کشید وجان به جان آفرین تسلیم کرد. پس امیرالمؤمنین(ع) فرمود: به خدا قسم که از این امر براو می­ترسیدم سپس فرمودند: مواعظ بلیغ این گونه در اهلش اثر می­گذارند. مردی به وی گفت: ای امیرمؤمنان، پس چگونه است که این سخنان در شما چنین تاثیری نمی­گذارد؟ حضرت فرمودند: وای بر تو! موت هر انسانی وقت معین و سببی معلوم دارد که از آن در نمی­گذرد. پس توقف کن و دیگر به مانند چنین سخنی باز نگرد که شیطان بر زبان تو دمید.
والسلام
**************************************************
بدين وسيله از استاد گران­قدر و بلند­پايه جناب آقاي محبتي كه اجازه انتشار ترجمه و شرح خطبه همام را به ما دادند صميمانه تشكر نموده و براي ايشان از خداوند متعال پاداش مي­طلبيم.
* استفاده بدون ذكر نام نويسنده و نشاني : http://www.hankh.ir/?p=40495 ممنوع است *
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=40495
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.