بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(۲5) نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین
بی تکلفی
سهلاً امره
کارش آسان است
انسان پارسا بدون تکلف است، لذا دیگران که این خصوصیت وی را آگاهند، به خاطر او خود را به سختی و تکلف نمیاندازند. او روال کاریاش منظم و منسجم است و این امر برای زیردستان، هم ردیفان و ما فوق او کاملا روشن است، بنابراین کارهاشان را آسانتر میتوانند تنظیم نمایند و لذا کار کردن با آنها آسان است. آنها اهل تجمل و تشریفات طاغوتی و زائد نیستند، از بوروکراسی غیرضروری دوری میکنند و بدین خاطر کارهاشان با سهولت و سرعت بیشتری انجام مییابد، از تاخیرهای بدون دلیل موجه در امور آنان خبری و اثری نیست. او خود و متعلقانش را نیز به خاطر دیگران به مشقت و دردسر دچار نمیسازد، تصنعی کار نمیکند، ظاهر آرایی نمیکند و صادقانه هر آن چه دارد در طبق اخلاص مینهد.
دین محفوظ
حریزاً دینه
دین او محفوظ است
دینداریاش عالمانه و آگاهانه است، اصول جهان شناسی اش با برهان و استدلال برای او به اثبات رسیده است.اعتقادات او براساس علم الیقین است بایدها و نبایدهایش معلوم اوست و تا حد امکان و توان، فلسفههای آنها نیز برایش روشن است. بنابراین از رسوخ و نفوذ شبهههای شیاطین جنی و انسی در امان است و در تقابل دین و دنیا، دین را مقدم میدارد چرا که میداند بدون دین هرگز به مقصد أعلی نخواهد رسید.
میلهای دربند شده
میتة شهوتُه
شهوت او مرده است.
مراد از مرده بودن شهوت یا میلهای او، عدم حاکمیت میلها در سرزمین وجود اوست. همانند مرده ای که به هر سمت بخواهند او را میگردانند، شهوات او نیز اسیر دست عقل، دل و دین اوست و این از ثمرات تهذیب قوه شهوت و به اعتدال رساندن آن است که عفت نامیده میشود و توضیح آن گذشت.
خشم فرو خورده
مکظوماً غیظه
خشم او فرو خورده است.
خداوند درباره مؤمنین فرمود: وَالکاظمینَ الغَیظِ وَالعافینَ عَنِ الناسِ فروخورندگان خشم و عفوکنندگان خطاهای مردم اند.(آل عمران134)
مراد آنست که قوه غضب فرد پارسا تحت کنترل اوست، آن گونه نیست که با کوچکترین محرک خارجی، خشم او فوران کند، عقل اسیر شود و اعضاء و جوارح به کار افتد و به انسان و حیوان و جماد و نبات و حتی به خود و جامه خود نیز رحم نکند، بدرد، بکشد، بشکند و... بلکه در مقابل محرکهای بیرونی، توقف میکند، تامل میورزد و عکس العمل مطابق با موازین عقلی و شرعی از خود بروز میدهد و این همان کظم غیظ است.
امام صادق(ع)فرمودند: بندهای نیست که خشم خود فرو خورد مگر آن که خداوند در دنیا و آخرت عزتش را افزون گرداند و باز از ایشان روایت است که فرمودند: کسی که خشم خود فرو خورد در حالی که توان اعمال آن را دارد، خداوند در روز قیامت قلبش را از رضای خود پرخواهد کرد.
پارسای خیّر
اَلخَیرُ منه مَأمول
امید خیر از او میرود
مردم به خیر آنها امیدوارند، به یاری آنها دل بسته اند و میدانند که جز کار خیر از آنان صادر نمیشود. لذا مأمن و ملجأ و پناهگاه مردم هستند. در مشکلات از مردم دلجوئی میکنند و تا حد توان نیازهای مادی و معنوی آنان را مرتفع میسازند.
بی آزاری
وَالشرُ منه مأمون
مردم از شر آنان در امانند.
آن را که با خیر مطلق سر و کار افتاد، آن را که محبت دنیا از دل بدر افتاد، آن را که تقوی، ملکه و مایه جانش قرار گرفت و آن که مردم را از صمیم دل دوست داشت، چگونه میتواند در حق آنان ستمی کند و شری بدانها رساند. پارسایان درباره مردم، حتی گمان بد به دل راه نمیدهند و آن را برای خود معصیتی کبیر میشمارند. پس چگونه میتوانند مایه شر و اذیت برای مردم باشند؟
|