تاريخ انتشار: 15 فروردين 1392 ساعت 19:36:46
بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(۲5)

نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین

بی تکلفی

سهلاً امره

کارش آسان است
انسان پارسا بدون تکلف است، لذا دیگران که این خصوصیت وی را آگاهند، به خاطر او خود را به سختی و تکلف نمی­اندازند. او روال کاری­اش منظم و منسجم است و این امر برای زیردستان، هم ردیفان و ما فوق او کاملا روشن است، بنابراین کارهاشان را آسانتر می­توانند تنظیم نمایند و لذا کار کردن با آنها آسان است. آنها اهل تجمل و تشریفات طاغوتی و زائد نیستند، از بوروکراسی غیرضروری دوری می­کنند و بدین خاطر کارهاشان با سهولت و سرعت بیشتری انجام می­یابد، از تاخیرهای بدون دلیل موجه در امور آنان خبری و اثری نیست. او خود و متعلقانش را نیز به خاطر دیگران به مشقت و دردسر دچار نمی­سازد، تصنعی کار نمی­کند، ظاهر آرایی نمی­کند و صادقانه هر آن چه دارد در طبق اخلاص می­نهد.
دین محفوظ
حریزاً دینه
 دین او محفوظ است
دینداری­اش عالمانه و آگاهانه است، اصول جهان شناسی اش با برهان و استدلال برای او به اثبات رسیده است.اعتقادات او براساس علم الیقین است بایدها و نبایدهایش معلوم اوست و تا حد امکان و توان، فلسفه­های آنها نیز برایش روشن است. بنابراین از رسوخ و نفوذ شبهه­های شیاطین جنی و انسی در امان است و در تقابل دین و دنیا، دین را مقدم می­دارد چرا که می­داند بدون دین هرگز به مقصد أعلی نخواهد رسید.
میل­های دربند شده

میتة شهوتُه

شهوت او مرده است.
مراد از مرده بودن شهوت یا میل­های او، عدم حاکمیت میلها در سرزمین وجود اوست. همانند مرده­ ای که به هر سمت بخواهند او را می­گردانند، شهوات او نیز اسیر دست عقل، دل و دین اوست و این از ثمرات تهذیب قوه شهوت و به اعتدال رساندن آن است که عفت نامیده می­شود و توضیح آن گذشت.
خشم فرو خورده

مکظوماً غیظه

خشم او فرو خورده است.
خداوند درباره مؤمنین فرمود: وَالکاظمینَ الغَیظِ وَالعافینَ عَنِ الناسِ فروخورندگان خشم و عفوکنندگان خطاهای مردم اند.(آل عمران134)
مراد آنست که قوه غضب فرد پارسا تحت کنترل اوست، آن گونه نیست که با کوچکترین محرک خارجی، خشم او فوران کند، عقل اسیر شود و اعضاء و جوارح به کار افتد و به انسان و حیوان و جماد و نبات و حتی به خود و جامه خود نیز رحم نکند، بدرد، بکشد، بشکند و... بلکه در مقابل محرکهای بیرونی، توقف می­کند، تامل می­ورزد و عکس العمل مطابق با موازین عقلی و شرعی از خود بروز می­دهد و این همان کظم غیظ است.
 امام صادق(ع)فرمودند: بنده­ای نیست که خشم خود فرو خورد مگر آن که خداوند در دنیا و آخرت عزتش را افزون گرداند و باز از ایشان روایت است که فرمودند: کسی  که خشم خود فرو خورد در حالی که توان اعمال آن را دارد، خداوند در روز قیامت قلبش را از رضای خود پرخواهد کرد.
پارسای خیّر

اَلخَیرُ منه مَأمول

امید خیر از او می­رود
مردم به خیر آنها امیدوارند، به یاری آنها دل بسته اند و می­دانند که جز کار خیر از آنان صادر نمی­شود. لذا مأمن و ملجأ و پناهگاه مردم هستند. در مشکلات از مردم دلجوئی می­کنند و تا حد توان نیازهای مادی و معنوی آنان را مرتفع می­سازند.
بی آزاری

وَالشرُ منه مأمون

مردم از شر آنان در امانند.
آن را که با خیر مطلق سر و کار افتاد، آن را که محبت دنیا از دل بدر افتاد، آن را که تقوی، ملکه و مایه جانش قرار گرفت و آن که مردم را از صمیم دل دوست داشت، چگونه می­تواند در حق آنان ستمی کند و شری بدانها رساند. پارسایان درباره مردم، حتی گمان بد به دل راه نمی­دهند و آن را برای خود معصیتی کبیر می­شمارند. پس چگونه می­توانند مایه شر و اذیت برای مردم باشند؟ 
* استفاده بدون ذکر نام نویسنده و نشانی : http://www.hankh.ir/?p=39981 ممنوع است*
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=39981
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.