بوستان فضیلت ، در شرح صفات پارسایان از منظر علی علیه السلام(۲4) نوشته : استاد نادر محبتی ثمرین
خشوع قلبی
خاشعاً قلبه
قلب او خاشع است
قلب انسان پارسا عرش خداوند رحمان است تجلیگاه عظمت الهی است، مظهر اسماء جلالی حضرت حق است و معلوم است که چنین قلبی از خوف خداوند نرم و خاشع باشد. دل پارسا خانه خداست و غیر و بیگانه در آن راه ندارد او عاشق خداوند است، قلب او مجلای اسماء جمالی حضرت باری تعالی است و پرپیداست که چنین دلی به یاد او نرم باشد و با شنیدن نام او و تلاوت آیات او اشک بر رخسارش جاری شود:
وَبَشَّرِ المُخبِتینَ الذینَ اِذا ذُکِراللهُ وَجِلَت قُلُوبِهُم (حج35)
و مژده باد فروتنانی را که به هنگام تذکر یاد خدا دلشان به لرزه آید
و تَقشَعِرُّ منه جُلودُ الذین آمنوا
پوستهای بدنشان به جنبش آید.
وَاِذا تُلِیت علیهم آیاتُه زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون (انفال2)
با تلاوت آیاتش ایمانشان بیفزاید.
وَ تَری اَعینهم تَفیضُ مِن الدَمعِ
و اشک عشق و محبت به هنگام شنیدن آیات الهی چشمانشان را فراگیرد.
و هر مؤمنی باید در این مسیر گام بردارد که قلبش برای خدا بتپد و برای او نرم و خاشع گردد.
اَلم یَأنِ للذین آمنوا أَن تَخشَعَ قُلوبهُم لِذِکرِ الله:
آیا زمان آن فرا نرسیده است که دلهای مؤمنین به یاد خدا نرم شود؟ (حدید16)
قناعت نفس
قانعة نفسُه
نفس او قانع است.
زیاده طلب نیست، حرص و طمع ندارد چرا که شهوات اسیر اویند نه آن که او اسیر شهوات باشد. بدان چه خداوند از روزی ها و نعمتهای حلال نصیب وی کرده است، راضی است. حاضر نیست به خاطر بهره مندی بیشتر، به روزیهای دیگران دست تعدی و تجاوز دراز کند. رسول خدا (ص) فرمودند: هر آن که میخواهد بی نیازترین مردم باشد، پس باید بدان چه در دست خداست مطمئن تر باشد تا به آن چه که در دست مردم است. از امام صادق(ع) منقول است که فرمودند در تورات نوشته شده است: ای فرزند آدم هرآن گونه که میخواهی باش، با تو آن طور رفتار خواهد شد که خود عمل میکنی، هرآن کس که به روزی کم از سوی خدا راضی باشد، خداوند نیز عمل اندک او را میپذیرد و هر کس به روزی حلال رضا دهد، سختی اش اندک و کسب و کارش افزونی خواهد گرفت و دچار ستمکاری و تعدی نخواهد شد.
تذکر این نکته لازم است که تلاش و مجاهدت در جهت توسعه اجتماعی و اقتصادی که منافع آن به جامعه بر میگردد با قناعت نفس منافات ندارد. زیرا که ممکن است فردی به بهرهمندی خود از نتایج و ثمرات تلاش های خود در محدوده رفع نیازهای اولیه و ضروری خویش بسنده کند و قانع باشد لکن ما بقی آن را صرف امور اجتماعی نماید کما این که در سیره معصومین علیهم السلام به ویژه مولی الموحدین علی علیه السلام آمده است که ایشان در عین حال که فردی ثروتمند بودند و در اثر تلاشهای فراوان خود، دارای قنات ها و مزارع فراوان، اما به حداقل بهره مندی شخصی قناعت نموده و ما بقی آن را صرف فقرا و نیازمندان میکردند. بنابر این منظور از قناعت نفس، اکتفا به رفع نیازمندیهای شخصی در حدود متعارف جامعه است نه این که مراد کاهش کار و فعالیت باشد،
الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله.
انسانی که به خاطر خانواده اش زحمت میکشد، پاداشی همانند مجاهد در راه خدا خواهد داشت.
کم خوری
مَنزوراً اَکله
کم خوراک است.
به حد لازم و ضروری از خوراک بسنده میکند. هدف او از غذا خوردن رفع نیازهای بدن و حفظ سلامت آن است تا از این طریق قادر به انجام فعالیت های سازنده مادی و معنوی باشد. هدف انسان پارسا از خوردن غذا، لذت بردن، شهوترانی و شکم چرانی نیست.
بنابر این اولا از خوردن غذاهای حرام به طور مطلق دوری میکند و ثانیاً از صرف اغذیه مشتبه به حرام پرهیز میکند و ثالثاً به اندازه میخورد و از افراط درخوردن ابا دارد و قبل از سیر شدن دست از خوردن میکشد و رابعاً از تجمل و تنوع غذا در سفره های رنگین خودداری میکند.
چرا که معتقد است این گونه افراطها، علاوه بر ضررهای جسمانی، تاثیرات منفی روحی و روانی نیز در بردارد و او را در انجام فعالیت ها به ویژه در اعمال عبادی کسل و عمرش را تضییع میکند چه پرخوردن، پرخوابیدن را نیز در پی می آورد. شهوت آدمی را بر میانگیزد، نیاز به دفع بیشتر نیز از نتایج آنست که اینها همه موجب تباهی و ابطال عمر و علت تقویت بعد حیوانی آدمی است. و لذاست که خداوند سبحان برای میهمانانش در ماه رمضان که بهترین اوقات است با بهترین وجهی پذیرایی میکند و آن صوم و روزه داری است که مورث تقوی، علم، ایمان، رقت قلب، صفای ذهن، حکمت و قوت اراده انسانی است.
فوائد گرسنگی معتدل
و گرسنگی متعادل را فوائدی است از جمله:
1- برخودداری از ثواب جهاد در راه خدا. از نبی اسلام(ص) روایت شده است که: از راه گرسنگی و تشنگی با نفس اماره مبارزه کنید تا به پاداشی هم چون ثواب مجاهدان در راه خدا دست یابید.
2- جلب محبت خداوند متعال. حضرت محمد(ص): هیچ عملی دوست داشتنی تر از تشنگی و گرسنگی برای خداوند نیست.
3- بلندی مرتبه در روز قیامت. والا مرتبه ترین شما در روز قیامت نزد خداوند، کسی است که بیش از همه گرسنگی و تشنگی توام با اندیشه درباره پروردگار سبحان داشته باشد و نیز حضرت به اسامه فرمودند: اگر می توانی در حالی که فرشته مرگ تو را درمی یابد گرسنه و تشنه باشی، چنین کن، تا ازاین راه، به والاترین منازل رسیده، در ردیف انبیاء قرارگیری، با آمدن فرشتگان شادمان شوی و خداوند به تو درود فرستد.
4-شهود خداوند با دید بصیرت. حضرت محمد(ص): گرسنه باشید، بدنهاتان را لاغر دارید، به امید آن که با چشم دل خدای عزوجل را دریابید.
5-صفای دل. سیری، بخاری در مغز تولید میکند که حالتی شبیه سکر و مستی آدمی را درمی یابید، و روح در انجام تفکرات و سرعت انتقال، کند گردیده و دل در ادراک کور میشود.
اما گرسنگی به خلاف آن، موجب صفا و رقت دل گردیده و آماده تفکر میشود و به معرفت میرسد و از پیامبر گرامی اسلام روایت است که :
من اجاع بطنه عظمت فکرته:
هرکس شکم را گرسنه دارد، تفکر او عظیم شود.
6- انکسار و شکستن نفس اماره. وقتی نفس شکسته و خوار شود برای پروردگارش سکون و خشوع مییابد و نیروهایی که آدمی را در گناهان مهلک می اندازند تضعیف میشوند.
7- دفع خواب تباه کننده عمر. سرمایه انسان برای تجارت آخرت، عمر است و چه آسان با خواب زائد بر نیاز ضروری به هدر میرود و گرسنگی که دافع خواب است، موجب دوام قیام شبانه و باعث وصول آدمی به مقام محمود میگردد.
8- آسان شدن همه عبادات. کم شدن نیاز به تخلی و تحصیل طعام، قلت ابتلاء به امراض گوناگون و در نتیجه میسرشدن عبادات از دیگر فوائد گرسنگی است.
9- تمکن بر انفاق و زیارات. توانایی بر بذل مال، اطعام، نیکی و حج، زیارت و به طور کلی همه عبادات مالی از ثمرات دیگر جوع و گرسنگی است.
باتوجه به فوائد مذکور، سرّ اختیار خداوند گرسنگی و تشنگی را به عنوان ضیافت معلوم میگردد. چرا که جوع و عطش در واقع از اسباب قریب معرفت، قرب و لقاء الهی است. البته باید متذکر بود که مراد از گرسنگی مورد بحث، جوع مفرط نیست تا توان آدمی را برای عبادت و تلاش عادی مختل سازد. بلکه منظور گرسنگی متوسط است که در آن حالت گرچه اطلاق سیری صحیح نیست، اما توان برای انجام امور و اندیشیدن کاملا وجود دارد.
* استفاده بدون ذکر نام نویسنده و نشانی : http://www.hankh.ir/?p=39895 ممنوع است *
|