نتيجه خوار شمردن شخصى در بنى اسرائيل فاسد بود به طورى كه بنى اسرائيل او را از خود راندند. روزى آن شخص به راهى مى رفت به عابدى برخورد كرد كه كبوترى بر بالاى سر او پرواز مى كند و سايه بر او انداخته است. پيش خود گفت : من رانده شده هستم و او عابد است اگر من نزد او بنشينم اميد مى رود كه خدا به بركت او به من هم رحم كند. اين بگفت ونزد آن عابد رفت وهمانجا نشست.
عابد وقتى او را ديد با خود گفت : من عابد اين ملت هستم و اين شخص فاسد است او بسيار مطرود و حقير و خوار است چگونه كنار من بنشيند، از او رو گردانيد و گفت : از نزد من برخيز!خداوند به پيامبران آن زمان وحى فرستاد كه نزد آن دو نفر برو و بگو اعمال خود را از سر گيرند. زيرا من تمام گناهان آن فاسد را بخشيدم و اعمال خوب آن عابد را (به خاطرخودبينى و تحقير آن شخص) محو كردم. (المحجة البيضاء 6 / 239)
|